در این روز فرخنده كه روز بعثت است پیغمبر اكرم وقتی كه از كوه حرا به زیر آمد-
با آن حالت اضطراب و هیجان؛ برای اولین بار بزرگترین موهبت الهی بر روحش
وارد شده است- نزد خدیجه ی محبوب و عزیزش می آید، خدیجه ای كه اسباب
دلگرمی او بود، و می فرماید:
دَثِّرینی دَثِّرینی مرا در زیر یك جامه بپوشان. می پوشد.
می خواهد استراحتی كند، همان فرشته ای كه در كوه حرا نازل شد دومرتبه آمد:
یا
اَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ. قُمْ فَاَنْذِرْ. وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ. وَ ثِیابَكَ فَطَهِّرْ. وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ [1] ای آن كه خودت را
به یك پارچه پیچیده ای! قیام كن، برخیز، گذشت وقت راحت و استراحت
وَ رَبَّكَ
فَكَبِّرْ. اولین ندایی كه بلند كرد چه بود؟
قولوا لا اِلهَ اِلَّا اللّهُ تُفْلِحوا. كلمه ی
لا اِلهَ اِلَّا اللّه یك
مستثنی منه است و یك مستثنی ، یك نفی است و یك اثبات، یك نه است و یك بله،
یك سلب است و یك ایجاب، یك فصل است و یك وصل، یك عصیان و تمرد
است و یك تسلیم و انقیاد، ولی همه توأم با یكدیگر.
لا اله الّا اللّه معبودی و قابل
پرستشی و قابل اطاعتی نیست، هیچ موجودی نیست كه شایستگی این را داشته
باشد كه انسان در مقابل او كرنش و خضوع و خشوع كند و تسلیم باشد، ای انسان
در مقابل همه چیز سربلند باش و پرخاشجو؛ ولی تسلیم و مُنقاد باش و انضباط
داشته باش، در مقابل خدا.
این دو ركن آزادی است. ای انسان كافر باش و مؤمن باش.
لا اِكْراهَ فِی الدّینِ قَدْ
تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطّاغوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی [2]. می فرماید:
فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطّاغوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللّهِ. كفر و ایمان را با همدیگر توأم كرده است؛
كفر به غیر خدا و هرچه كه مظهر طغیان است، و ایمان در مقابل خدا. اگر فقط
عصیانگری و پرخاشگری باشد ولی تسلیمی در مقابل یك سلسله اصول- همان
اصولی كه از خدا سرچشمه می گیرد- نباشد هرج و مرج است. اما اگر انسان فقط
تسلیم باشد ولی تسلیم بدون عصیان و تمرد، كه تسلیم امر خدا هستم اما تسلیم امر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 170
غیر خدا هم هستم، تسلیم نفس امّاره هم هستم، تسلیم طاغوت و شیطان هم هستم؛
آن هم آزادیی كه اسلام می خواهد نیست. این، معنی آزادی و این هم راه احتیاج
انسان به آزادی و این هم تفاوت میان آزادیی كه انسان دارد و آزادیی كه گیاه و
حیوان دارد.