راستی كه علیّ مرتضی مجسمه ی عدل و نمونه ی رحمت و محبت و احسان بود. امشب
شب ضربت خوردن این شهید عدالت است، ضربتی كه در راه تصلب و
انعطاف ناپذیری از حق و عدالت و دفاع از حقوق انسان خورد و در عین حال همین
ضربت به مرارتها و مجاهدتها و مشقتها و رنجهای او در این راه خاتمه داد و او را در
حال 52انجام وظیفه از پا درآورد، ضربتی كه خود او را آسوده كرد اما جهان اسلامی را
تا ابد در مرگ چنین امام عادلی- كه اگر حكومتش مدتی ادامه پیدا می كرد، جامعه ی
نمونه ی كامل و درخشان اسلامی جامه ی عمل می پوشید- سوگوار ساخت.
اینكه خود او را آسوده و راحت كرد و از نظر شخص خودش آسایش یافت،
تعبیری است كه از كلام خودش اقتباس كرده ام. در همان حال كه در اثر آن ضربت
در بستر افتاده بود فرمود: مَثَل من مَثَل تشنه ای است كه در شب تاریك در صحرای
بی پایانی در جست و جوی آب روان باشد و ناگهان به آب برسد، و من همیشه از
خداوند می خواستم كه هروقت مقرر شده بمیرم در بستر نمیرم، در راه خدا كشته
شوم و این آرزوی من بود كه به آن رسیدم:
وَ ما كُنْتُ اِلّا كَقارِبٍ وَرَدَ وَ طالِبٍ وَجَدَ [1].
[1] . نهج البلاغه، نامه ی 23.