عن وفیات الاعیان ج 2، ص 102:
السرّی السقطی: انا استغفراللّه من قولی الحمدللّه منذ ثلاثین
سنة. فقیل: كیف؟ فقال: وقع حریق باللیل فخرجت انظر دكانی،
فقیل الحریق ابعد من دكانك، فقلت الحمدللّه، ثم قلت هب ان
دكانك تخلص، اما تهتم للمسلمین؟ !
سعدی، بوستان:
شبی دود خلق آتشی برفروخت
شنیدم كه بغداد نیمی بسوخت
یكی شكر گفت اندر آن خاك و دود
كه دكان ما را گزندی نبود
جهاندیده ای گفتش ای بوالهوس
تو را خود غم خویشتن بود و بس
پسندی كه شهری بسوزد به نار
اگرچه سرایت بود بر كنار