عرف و عادت گاهی آنقدر اهمیت پیدا می كند كه از نظر بعضی از
دانشمندان، مبنای اصلی حقوق به شمار می رود. در حقوق روم قدیم،
عرف و عادت سابق مقدس و مبنای حق بوده. در مبانی حقوق (جلد
اول، صفحه ی 21) می گوید:
ژولین دانشمند معروف رومی در تعریف از عرف و عادت
توضیح داده كه: عرف و عادت دیرینه عبارت است از حقوقی
كه از آداب و سجایای مردم پدید آمده و اثر قانون را دارد.
در جاهلیت كتاب و قانون مدوّنی (الهی یا غیر الهی) نبود، همان
عرف و عادت اثر قانون را داشت. نباید گفت این از خواص جهل و
نادانی است. رومیان متمدن قدیم هم قسمتی (نه همه) از حقوقشان بر
مبنای عرف و عادت و سنت جاریه بود، بلكه در قرون جدید نیز نحله ی
تاریخی به عرف و عادت خیلی اهمیت می دهد. رجوع شود به
یادداشتهای حقوق.
عرف و عادت و آدابی كه مردم برای خود قرار می دهند، با
مسئله ی نفاق كه یكی از اخص خصایص انسان است بستگی دارد.
نفاق همان حس «تستّر» است كه به شكلی دیگر در بعضی حیوانات
وجود دارد. سوراخها و آغلها برای حیوانات تنها جنبه ی مقر و مسكن
ندارد، ضمناً خود را از نظر حیوانات دیگر می پوشانند. عادات و
آداب معموله سبب می گردد كه انسان همیشه خودش را آن طور كه
هست ننمایاند، قسمتی از وجود خود را بنمایاند؛ درست مانند لباسی
است كه آدمی به تن می كند و بدن خود را می پوشاند و فقط چهره و
دستهایش نمایان است. آداب و عرفها هم به منزله ی لباسی است كه
انسان به روح خود می پوشاند و خود را پنهان می كند، با این تفاوت
كه بدن در حمام مثلاً دیده می شود اما روح همیشه خود را مخفی
می دارد. در ادبیات جدید «اعترافات» نویسی معمول شده. نویسنده
جلد ششم . ج6، ص: 305
می خواهد بدون پرده پوشی خود را بنمایاند. در میان ما كسانی كه
«كشكول» نوشته اند و در آن همه چیز حتی حكایتهای خلاف شرع را
ذكر كرده اند، به طور غیر مستقیم برای بشر اعترافات نوشته اند. كتاب
زهر الربیع سید جزایری و كشكول شیخ بهایی و خزائن نراقی، نوعی
اعترافات است.
معمولاً در مستراحها كه اشخاص می روند و به دیوارها
می نویسند، گاهی فحش و یا آرزوهای سركوب شده ی خود را در آنجا
منعكس می كنند، یعنی حقیقت خود را در آنجا آشكار می كنند.
اروپاییان كه اصرار دارند آداب و عادات اجتماعی ریخته شود
و انسان به حالت انفرادی اولیه برگردد، فلسفه شان فلسفه ی فرار از
تستّر و نفاق است.