طبیعت بشر به اباحیت، رفع تكلیف، آزادی شهوات از قید هر
قانونی متمایل است. بعضی صریحاً اباحی هستند، ولی بعضی دیگر
در اثر اغوای عده ای در زیر سِتاری دینی احیاناً اباحی می شوند و
رفع تكلیف از خود می كنند كه خود احیاناً نمی دانند. آنچه الان در نظر
دارم:
الف. قرامطه، خصوصاً بعضی گروههایشان
ب. مرجئه كه ایمان را ستار و بهانه قرار دادند
ج. برخی مدعیان تشیع كه حب مولی را بهانه قرار دادند
د. آنان كه (خصوصاً برخی اهل منبر) گریه برای امام حسین را
بهانه قرار دادند و شهادت امام حسین را برای رفع تكلیف فرض
كردند (آنچنان كه مسیحیان مصلوب شدن مسیح را به عقیده ی خود)
هـ. آنان كه گفتند در ایام عیدالزهرا سه شبانه روز رفع القلم است
و. آنان كه انتظار فرج را وسیله قرار دادند
ز. آنان كه تقیه را وسیله قرار دادند
رجوع شود به ورقه ی اباحیگری و ورقه ی عمل- گریز از عمل داستان
بوعلی و بوسعید.