1. رجوع شود به جلد ششم تاریخ تمدن ویل دورانت از صفحه ی 118 تا 134 راجع به خود اسكندر و حمله به مصر و تأسیس اسكندریه و سپس حمله به ایران و هند تا مرگ اسكندر.

از صفحه ی 174 تا صفحه ی 197 راجع به بطلمیوسی ها و تأسیس كتابخانه یا آكادمی اسكندریه، از آن به بعد نیز درباره ی فرهنگ وتمدن یونان و اسكندریه است.

2. رجوع شود به جلد 9 از صفحه ی 85 تا 100 تحت عنوان «مصر رومی» و عنوان «پیشرفت علم» كه در این زمینه بحث كرده است.

3. ایضاً رجوع شود به انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی از صفحه ی 9 تا 30 راجع به پیدایش حوزه ی اسكندریه و ضمیمه شدن مصر به روم، ولی بیشتر بحثها مربوط است به دوره ی ایران سلوكی و ایران ساسانی. و از صفحه ی 31 تا 58 تحت عنوان «میراث یونانی» كه از علم اسكندرانی شروع می كند و به طور كلی تا صفحه ی 150 مفید است.

4. راجع به این حوزه و این كتابخانه لازم است دو چیز رسیدگی شود. یكی اینكه مصر پس از اسكندر كه در تصرف جانشینان او درآمد و تقریباً استقلال یونانی مآبی پیدا كرد، چه وقت تحت الحمایه ی رومیها قرار گرفت و سیاست رومیها بر آن حكومت كرد؟ دیگر اینكه ژوستی نین كه حوزه ی آتن را در 529 بست، با اسكندریه چه كرد؟ و اساساً حوزه ی اسكندریه كه می گویند تا قرن چهارم باقی بود چرا در قرن چهارم منقرض یا ضعیف شد، و كتابخانه در فاصله ی این ضعف یاانقراض تا فتح اسكندریه به دست مسلمین چه حالی داشته است؟ برای به دست آوردن سرنوشت كتابخانه ی اسكندریه سه مطلب باید به دست داده شود. یكی اینكه مصر پس از بطالسه چه وقتی در تصرف روم درآمد و تا كی در تصرف روم بود و آیا اسلام مصر را از روم انتزاع كرد؟ دوم اینكه روم از كی به مسیحیت گروید و چقدر از مردم مصر مسیحی بودند؟ مطلب سوم وضع مردم خود مصر است از لحاظ انقسام به یعاقبه و نساطره و به عبارت دیگر تك ماهیتی و دوماهیتی بودن.

5. در جلد اول تاریخ آلبرماله، صفحه ی 326 اشاره ای اجمالی به تاریخ مصر پس از اسكندر تا افتادن به دست رومیها می كند و از صفحه ی 328 تا 330 به كتابخانه و موزه و نویسندگان اسكندریه اشاره می كند و از صفحه ی 332 به بعد غلبه ی روم بر یونان را ذكر می كند.

6. ایضاً رجوع شود به جلد دوم آلبرماله، صفحات 114 تا 120، جنگ روم و یونان و غلبه ی روم بر یونان.

7. راجع به تغییر مذهب قسطنطین، رجوع شود به جلد دوم آلبرماله، صفحات 334 تا 338.

8. راجع به ژوستی نین، رجوع شود به آلبرماله، جلد 3، صفحات 41 تا 54.

9. تاریخ تمدن اسلام جرجی زیدان، ترجمه ی فارسی، جلد. . .

صفحات. . . می خواهد با سفسطه اثبات كند كه [آتش سوزی كتابخانه ی اسكندریه به دست مسلمین ] حقیقت داشته است.

10. میراث فرهنگ ایران دكتر محمدی كه از جرجی زیدان پیروی كرده است و حتی می خواهد راجع به كتاب سوزی ایران هم نظر مثبت بدهد.

11. رساله ی كتابخانه ی اسكندریه شبلی نعمان كه نفی می كند و مستدل بحث می نماید.

12. مجله ی سخن 4: 7، مقاله ی مجتبی مینوی در دروغ بودن این كتاب سوزی13. تاریخ تمدن ویل دورانت، ترجمه ی فارسی، جلد 11، صفحه ی 219 دروغ بودن آن را اثبات می كند.

14. تاریخ الاسلام السیاسی، جلد 3، صفحه. . . دروغ بودن این حادثه را اثبات می كند.

15. تمدن اسلام و عرب گوستاو لوبون، ترجمه ی فخر داعی، چاپ چهارم، صفحه ی 263 آن را افسانه می داند.

16. عظمت مسلمین در اسپانیا، تألیف ژوزف ماك كاب، ترجمه ی ابوالقاسم فیضی، چاپ اصفهان، صفحه ی 21 تكذیب می كند.

ایضاً همان كتاب، صفحه ی 53 17. جان دیون پورت در كتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، صفحه ی 122 تكذیب می كند.