در
کتابخانه
بازدید : 80289تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بسم اللّه الرحمن الرحیم [1]
الحمدللّه رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین و الصلوة و السلام علی عبداللّه و رسوله و حبیبه و صفیه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا و مولانا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و آله و علی اله الطیبین الطاهرین المعصومین اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم:
ذلِكَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اَللّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی اَلْقُلُوبِ [2].

یكی از دستورها و مقررات اسلامی كه شامل همه ی مسلمانان است مسئله ی لزوم تعظیم شعائر اسلامی، یعنی بزرگ شمردن شعارهای اسلامی است. ما اول باید كلمه ی «شعار» را معنی بكنیم تا ببینیم معنی بزرگ شمردن شعار چیست، آنگاه ببینیم چه چیزهایی شعارهای اسلامی است كه ما وظیفه داریم آن شعارها را بزرگ بشماریم و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 360
تعظیم كنیم.
كلمه ی «شعار» از همان ماده ای است كه كلمه ی «شعور» آمده است كه مفهوم علم و درك در آن است. شعار عبارت است از چیزی كه نوعی اعلام وابستگی در آن وجود داشته باشد. هركاری كه انسان می كند كه مفهوم و معنی آن كار این باشد- یا لااقل متضمن این جهت باشد- كه وابستگی انسان را به یك گروه معین، به یك فرقه ی معین، به یك كشور معین، به یك حزب و جمعیت معین اعلام كند، به آن «شعار» می گویند. اصل این كلمه راجع به شعارهایی است كه در قدیم در میدان جنگ معمولاً سربازها می دادند. در جنگهای قدیم كه بیشتر جنگهای تن به تن بود و احیاناً افراد دو لشگر در یكدیگر مخلوط می شدند و یكدیگر را می كوبیدند، چون همه غرق در اسلحه بودند و بعلاوه همه ی افراد همه ی رفقای خودشان را از نزدیك نمی شناختند؛ برای اینكه در میدان جنگ افراد یكدیگر را بشناسند و با دشمن اشتباه نكنند، یك جمله ای را با خودشان تكرار می كردند كه وقتی افراد در آن غلوای جنگ و در آن گیرودار با یك فرد روبرو می شدند از شعارش یعنی از جمله ای كه تكرار می كرد می توانستند بفهمند كه این از سپاهیان خودشان است یا از سپاهیان دشمن. قهراً دشمن هم شعار خودش را تكرار می كرد. او هم همین فكر و حساب را می كرد كه به دست دوستان و رفقای خودش كشته نشود، كه این یك داستانی است، در قبل از اسلام و در دوره ی اسلام وجود داشته است، مثل اسم رمزی كه در میان ارتشیها وجود دارد، و احیاناً اسم رمز و شعار را عوض می كردند و نمی خواستند قبلاً دشمن شعار آنها را بفهمد و از آن سوء استفاده كند.

[1] این سخنرانی در حدود سال 1350 در مسجد الجواد تهران ایراد شده است.
[2] . حج / 32.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است