در این مرحله، بررسی تحلیلی كتاب، مورد نظر است، یعنی تشخیص اینكه این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 30
كتاب مشتمل بر چه مطالبی است و چه هدفی را تعقیب می كند، راجع به جهان چه
نظری دارد، نظرش درباره ی انسان چیست؟ چه دیدی درباره ی جامعه دارد؟ سبك ارائه ی
مطالب در آن و شیوه ی برخورد آن با مسائل چگونه است؟ آیا دیدی فیلسوفانه و یا به
اصطلاح امروز عالمانه دارد؟ آیا قضایا را از دریچه ی چشم یك عارف نگاه می كند و
یا آنكه سبكش مخصوص به خود است؟ و سؤال دیگری كه آیا این كتاب پیامی و
رهنمودی برای بشریت دارد یا نه؟ و اگر پاسخ مثبت است آن پیام چیست؟ در واقع
دسته ی اول این پرسشها مربوط می شود به نگرش و دید این كتاب نسبت به جهان و
انسان و حیات و مرگ و. . . یا به عبارت جامعتر مربوط می شود به جهان بینی كتاب و
به اصطلاح فلاسفه ی خودمان حكمت نظری آن، و دسته ی دوم سؤالها در خصوص این
است كه كتاب چه طرحی برای آینده ی انسان دارد؟ انسان و جامعه ی انسانی را
بر اساس چه الگویی می خواهد بسازد، كه این را ما به «پیام» كتاب تعبیر می كنیم.
در هر حال این نوع شناخت مربوط به محتواست و درباره ی هركتابی می توان از
این نظر بحث كرد، خواه آن كتاب
شفای بوعلی باشد و یا
گلستان سعدی. ممكن است
كتابی از «دید» و «پیام» هردو خالی باشد و یا تنها دید داشته باشد و نه پیام، یا آنكه
هردو را دارا باشد.
در باب شناخت تحلیلی قرآن باید ببینیم قرآن مجموعاً مشتمل بر چه مسائلی
است و آن مسائل را چگونه عرضه كرده است. استدلالات و احتجاجات قرآنی در
زمینه های مختلف چگونه است؟ آیا چون قرآن حافظ و حارس و نگهبان ایمان
است و پیامش یك پیام ایمانی است، به عقل به چشم یك رقیب نگاه می كند و
می كوشد تا جلو تهاجم عقل را بگیرد و دست و پای رقیب را ببندد و یا به عكس
همواره به چشم یك حامی و یك مدافع به عقل نگاه می كند و از نیروی آن استمداد
می كند؟ این سؤالات و صدها سؤال نظیر آن كه ضمن شناخت تحلیلی طرح
می گردد ما را با ماهیت قرآن آشنا می سازد.