در
کتابخانه
بازدید : 2829956تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی زخرف</span>تفسیر سوره ی زخرف
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی دخان</span>تفسیر سوره ی دخان
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی جاثیه</span>تفسیر سوره ی جاثیه
Expand تفسیر سوره ی فتح تفسیر سوره ی فتح
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی قمر</span>تفسیر سوره ی قمر
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
پس اینها تاریخ نیست، فرضیات و حدسیات است، و واقعاً عجیب هم هست! وقتی یك نفر دانشمند به بن بست می رسد گاهی یك فرضیاتی می گوید كه یك آدم عادی هم به او می خندد. فرضیاتی را كه دانشمندان گفته اند در كتابها با آب و تاب می نویسند در صورتی كه مطالبی كه به وسیله ی وحی و انبیا رسیده اگر از نظر همان ظاهر منطق هم بخواهید [در نظر] بگیرید این عجیب تر از آن نیست، ولی این جلب نظرشان نمی كند. مثلاً فروید وقتی می خواهد ریشه ی پرستش را به دست بدهد كه چطور شد كه بشر به فكر پرستش افتاد- چون او می خواهد به فطرت یا غریزه ی الهی اعتقادی نداشته باشد؛ اینها تاریخ هم كه نیست كه بگوییم گوینده به مدركی برخورد كرده- آمده فرض كرده و گفته است شاید چنین چیزی بوده. او چون تكیه اش روی غریزه ی جنسی است این جور فكر كرده كه در ادوار خیلی قدیم پدر خانواده- كه از همه قویتر بود- همه ی جنس اِناث خانواده را به خودش اختصاص می داد، یعنی غیر از آن زنهایی كه از آنها بچه می آورد و به خودش اختصاص داشت دخترهایش را هم كه بزرگ می شدند جزء حرم و حریم خودش قرار می داد و پسرها را محروم می كرد. پسرها دو احساس متناقض نسبت به این پدر داشتند، یك احساس محبت آمیز و یك احساس نفرت آمیز. احساس محبت آمیز برای اینكه او قهرمان خانواده بود، بزرگ خانواده بود، حامی خانواده بود، نان آور خانواده بود و اینها را در مقابل دشمن حفظ می كرد. از این جهت به او به نظر محبت و احترام نگاه می كردند.

ولی از طرف دیگر (او همه ی احساسات را متمركز در حس جنسی می داند) چون همه ی جنس اناث را به خودش اختصاص داده و آنها را محروم كرده بود، یك حس كینه و حسادت عجیبی نسبت به او داشتند. این دو حس متناقض از آنجا پیدا شد. روزی بچه ها آمدند دور هم جمع شدند (عرض كردم اینها همه خیال است) گفتند این كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 630
نمی شود كه تمام زنها را جمع كرده برای خودش و ما را محروم كرده است. ناگهان تحت تأثیر احساسات نفرت آمیزشان قرار گرفتند، گفتند پدرت را در می آوریم، می كشیمت؛ دسته جمعی ریختند او را كشتند. بعد كه كشتند آن احساس محبت آمیز و احترام قهرمانانه ای كه نسبت به او داشتند ظهور كرد، مثل هر موردی كه وقتی انسان روی یك احساس كینه توزی یك كاری می كند بعد كه كارش را كرد دیگر كینه، كارش تمام می شود و تازه احساسات دیگرش مجال ظهور پیدا می كند. بعدها كه از این غلیان احساسات غضب خارج شدند دور همدیگر نشستند و گفتند عجب كار بدی كردیم! دیدی، ما مظهر قهرمانی خودمان را از دست دادیم! از اینجا این پدر مورد احترام بیشتر قرار گرفت. كم كم مجسمه ی این پدر را به عنوان یك موجود باقی ساختند و شروع كردند به پرستش آن، و پرستش از اینجا آغاز شد.
حالا شما بیایید قصه ی آدم و حوّا را- قطع نظر از اینكه گوینده اش پیغمبران هستند- بگذارید در مقابل این قصه؛ ببینید كدامیك معقولتر است. این را به صورت یك فرضیه ی علمی بعضی قبول می كنند و آن را نمی خواهند قبول كنند.
به هر حال قرآن می خواهد بگوید مطلب این طور نیست. مسئله ی نبوت و رسالت مسئله ای نیست كه تدریجاً در اثر یك سلسله تصادفات برای انسان پیدا شده باشد. انسان آنچنان موجودی است كه از اولین لحظه ای كه به روی زمین آمده است حجت الهی، رسول الهی، انذار الهی، هدایت الهی با او توأم بوده است، كما اینكه تا آخرین لحظه ای كه بر روی زمین باشد چنین خواهد بود. جلسه ی پیش عرض كردم حدیث است كه اگر دو نفر بر روی زمین باقی بمانند یكی از آنها حجت خدا خواهد بود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است