در
کتابخانه
بازدید : 2831607تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
روایتی هست از حضرت رسول صلی الله علیه و آله كه خیلی عجیب و عالی این آیه را تفسیر می كند. در حدیث است كه یك وقتی [حضرت ] با ابن مسعود بودند و ظاهراً سوار بودند. (ابن مسعود همان صحابی معروف است كه از غلامان مكه و غلام ابوجهل بود و بعد مسلمان شد و جزو مسلمین خیلی جلیل القدر قرار گرفت و جزو محدثین خیلی بزرگوار و از صحابه ی جلیل و به اصطلاح مُبالی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.

او از آن غلامهایی بود كه در جاهلیت اصلاً هیچ به حساب نمی آمد و در اثر اسلام مقام عالی پیدا كرد. ظاهراً یك وقتی پشت سر حضرت رسول سوار بود. ) حضرت به او فرمود: یَابْنَ اُمِّ عَبْد (گویا به مادرش «امّ عبد» می گفتند؛ كنیه ی مادرش بوده. او را به نام مادرش خطاب كرد، فرمود: یَابْنَ اُمِّ عَبْدٍ) آیا می دانی كه چگونه شد كه نصاری رهبانیت را از پیش خود اختراع كردند، منشأ رهبانیت چه بود و از كجا پیدا شد؟ او گفت: «اَللّهُ وَ رَسولُهُ اَعْلَمُ» خدا و رسولش بهتر می دانند، شما بفرمایید. فرمود در میان اتباع عیسی فسق و فجور و كفر پیدا شد و مؤمنین امت عیسی علیه كفرها و فسق و فجورها قیام كردند و جنگیدند ولی چون نیروی طرف بیشتر بود اینها مكرر شكست خوردند به طوری كه از اینها باقی نماند مگر عدّه ی كمی. اینها دیدند كه دیگر تاب مقاومت ندارند؛ گفتند اگر ما باز هم به مبارزه ادامه بدهیم همه ی ما كشته می شویم و كسی در روی زمین باقی نمی ماند كه بخواهد دعوت به دین بكند؛ پس مصلحت این است كه ما در بلاد متفرق و مخفی بشویم تا وقتی كه پیغمبری كه عیسی به ما وعده داده است كه خواهد آمد (یعنی خاتم الانبیاء) ظهور كند و آن وقت اگر ما زنده باشیم در ركاب آن پیغمبر این مبارزه را ادامه بدهیم. این بود كه اینها رفتند در شعاب جبال مخفی شدند. این كار، كاری بود كه خدا بر آنها ننوشته بود ولی خلاف رضای خدا هم نبود، كار معقولی بود. این عمل را آنها نكردند مگر برای رضای خدا، یعنی این جور نبود كه صرفاً برای حفظ جانشان، برای طمع به مال دنیا، برای طمع به بقای در زندگی دنیا ترك جهاد كنند، بلكه برای یك امر معقول این كار را كردند؛ یعنی وقتی كه دیدند واقعاً دیگر عملشان فایده ندارد و اگر اینها هم كشته شوند كسان دیگری نیستند كه دعوت به این دین بكنند ناچار رفتند و متفرق شدند و فلسفه ی اعراضشان از خلق این شد كه ما تنها می رویم در دامنه ی كوهها خدا را عبادت می كنیم تا وقتی كه آن پیغمبری كه خدای متعال به وسیله ی عیسی وعده داده است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 130
ظهور كند. (آنها كه نمی دانستند در چه تاریخی ظهور می كند) . ابتدای انعزال اینها از مردم [ناشی از] یك چنین هدف معقول و صحیح و درستی بود، [این دستور] از ناحیه ی عیسی نیامده بود، از ناحیه ی خدا نیامده بود، دستوری بود كه با فكر خودشان [اختراع ] كردند ولی غلط هم نكردند اما بعد كم كم خود همین كار برای اینها اصالت پیدا كرد؛ كم كم خود رهبانیت و گوشه گیری و انعزال از خلق، مجرد از این فلسفه ای كه در ابتدا آن پیشروان به وجود آوردند موضوعی برایشان شد؛ برایش تشریفات و آداب قرار دادند كه همان امری را هم كه اول خودشان اختراع كرده بودند رعایت نكردند یعنی آن را تبدیل به چیز دیگری كردند.
بعد فرمود: یَابْنَ اُمِّ عَبْد! آیا می دانی كه رهبانیت امت من چیست؟ باز ابن مسعود گفت: «اَللّهُ وَ رَسولُهُ اَعْلَمُ» خدا و پیامبرش داناترند. فرمود: «رَهْبانِیَّةُ اُمَّتی اَلْهِجْرَةُ وَ الْجِهادُ وَ الصَّلاةُ وَ الصِّیامُ وَ الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ» [1] هجرت و جهاد و نماز و روزه و حج و عمره رهبانیت امت من است؛ یعنی در امت من دیگر رهبانیت به هیچ معنا نیست، همینها به جای آن رهبانیتهاست، با اینكه تقریباً ضد آنهاست.
«فَآتَیْنَا اَلَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ كَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ » اتباع عیسی هم قهراً به دو گروه تقسیم شدند: گروه مؤمن، و ما اجر گروه مؤمن را به آنها عنایت كردیم، و بسیاری از آنها هم فاسق و منحرف شدند. و صلّی اللّه علی محمد و اله الطاهرین.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 131

[1] تفسیر مجمع البیان ج /5 ص 243.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است