دموستنس، خطیب و سیاستمدار معروف یونان قدیم، كه با ارسطو در یك سال
متولد و در یك سال درگذشته اند، از آغاز رشد و تمیز و سالهای نزدیك بلوغ برای
ایراد سخنرانی آماده می شد، ولی نه برای آنكه واعظ و معلم اخلاق خوبی باشد، و نه
برای آنكه بتواند در مجامع مهم و سخنرانیهای سیاسی و اجتماعی نطق ایراد كند، و
نه برای آنكه در محاكم قضایی وكیل مدافع خوبی باشد، بلكه فقط به خاطر اینكه
علیه كسانی كه وصی پدرش و سرپرست خودش در كودكی بودند و ثروت هنگفتی
كه از پدرش به ارث مانده بود خورده بودند، در محكمه اقامه ی دعوی كند.
مدتی مشغول این كار بود. از مال پدر چیزی به دستش نیامد، اما در سخنوری
ورزیده شد و بر آن شد كه در مجامع عمومی سخن براند. در آغاز امر چندان سخنوری
او مورد پسند واقع نشد، عیبهایی در سخنرانی اش چه از جنبه های طبیعی مربوط به
آواز و لهجه و كوتاه و بلندی نفس، و چه از جنبه های فنی مربوط به انشاء و تعبیر دیده
می شد ولی به كمك تشویق و ترغیب دوستان و با همت بلند و مجاهدت عظیم، همه ی
آن معایب را از بین برد. خانه ای زیرزمینی برای خود مهیا ساخت و تنها در آنجا
مشغول تمرین خطابه شد. برای اصلاح لهجه ی خود ریگ در دهان می گرفت و به آواز
بلند شعر می خواند. برای اینكه نفسش قوّت بگیرد رو به بالا می دوید یا منظومه های
مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 330
طولانی را یك نفس می خواند. در برابر آئینه سخن می گفت تا قیافه ی خود را در آئینه
ببیند و ژستها و اطوار خود را اصلاح كند. آنقدر به تمرین و ممارست ادامه داد تا
یكی از بزرگترین سخنوران جهان گشت
[1]
[1] .
آیین سخنوری ، تألیف مرحوم محمدعلی فروغی، ج /2ص 5 و 6.