1. جاذبه ی سخن پیغمبر.
2. پرهیز از شعر.
3. مزاج نیرومند و سالم كه هرگز مریض نمی شد
جلد نهم . ج9، ص: 31
عملش مؤید و
تكیه گاه
گفتارش بود،
گفتار بدون
كردار جسم
بی روح است،
رفتارش ضد
تبعیض و ضد
اشراف بود و با
مردم خرده پا
رفاقت می كرد:
4. با عمل خویش به گفته های خود نیرو و جان می داد، با مردم
خرده پا رفاقت و دوستی می كرد. .
5. رفتارش ضد تبعیض و ضد اشرافی بود. .
6. از تكبر نفرت داشت، لهذا دستور داد قباهای بلند را كوتاه
كنند، بر الاغ برهنه سوار می شد و بر خاك می نشست، با اصحاب كار
می كرد و قهراً ارباب قریشی و غلام حبشی با هم كار می كردند مثلاً در
ساختمان مسجد مدینه. .
7. رفتارش ساده، دلش پرمحبت، روحش زیبا و عظیم، و
صدایش طنین و جاذبه ی مخصوص و نگاهش برق و نفوذ مخصوص
داشت كه دلها را می گرفت. .
8. مردم در عین حال به او به چشم یك دوست می نگریستند، نه
تنها یك فرمانده و رهبر نظامی و حتی یك پیغمبر. به اصحابش
آزادی می داد. .
9. او با اینكه یك سلطان شرقی بود به پیروانش آزادی، برابری،
برادری داده بود. .
10. از مداحی و چاپلوسی و تملق تنفر داشت. .
11. با بردگان، حتی با اسیران خوشرفتار بود. .
12. شجاعت و لیاقت فرماندهی خارق العاده و كوچك شمردن
مرگ در چشم خود و چشم دیگران.
13. داستان یهودی كه خاكستر بر سرش می ریخت و مریض شد
و پیغمبر به عیادتش رفت.
14. زندگی اش، رفتارش، خصوصیات اخلاقی اش الهام بخش
محبت، قدرت، خلوص، استقامت و بلندی اندیشه و زیبایی روح بود. .
15. صولت نگاه نافذ او و سطوت روح فاتح، دلها را مسخر
می كرد. .
16. خلق و خوی پیغمبرانه به طور كلی با خلق و خوهای دیگر از
قبیل شاهانه، حكیمانه، عارفانه، زنانه متفاوت است. .
این را به دو نحو می توان بیان كرد: یكی به این نحو كه پیغمبر
جلد نهم . ج9، ص: 32
باید علی القاعده چگونه باشد؟ (متكلمین این طور بحث می كردند) ،
یكی اینكه پیغمبر شخصاً چگونه بود؟ و دوم صحیح است. .
17. خلق و خوی رسول اكرم نه تنها پیامبرانه بود، بلكه خاتمانه
بود. .
1. تقارن میان جنگ و سیاست و كشمكشهای نظامی- كه متهور
در جنگ بود و فرماندهی فوق العاده بود- و میان معنویت و پارسایی
و كشمكشهای درونی كه نماز را دوست می داشت، و تقارن میان
نرمی در اخلاق شخصی و صلابت در مسائل اصولی.
2. آنچه دوست داشت: نماز، بوی خوش، زن، گرسنگی، تواضع،
همنشینی با خرده پاها و فقرا، سادگی و خفت مؤونه. آنچه دشمن
می داشت: تكبر، بت، تبعیض و اشرافیت، همنشینی با اقویا، تكلف و
تعین، مداحی و تملق و چاپلوسی. .
3. اما صفات جسمی؛ قدر مسلم این است بنیه و مزاجش سالم
بود، در سن شصت و سه سالگی فقط چند مو از چانه و احتمالاً از
بناگوشش (كه گفته اند در حدود هشت مو) سفید شده بود، بسیار كم
مریض می شد و حتی نوشته اند هیچ وقت مریض نشد جز مرضی كه با
آن وفات كرد، صدایش طنین و جاذبه داشت، نگاهش نافذ و عمیق
بود، لهذا مسلمین را صباة می گفتند. .
4. صفات روحی: دلش پر از محبت بود، با جمادات حتی عشق
می ورزید.