در
کتابخانه
بازدید : 815237تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد نهم
مقدمه
Expand سیره نبویسیره نبوی
Expand امامتامامت
Expand امام علی علیه السلامامام علی علیه السلام
Expand حضرت فاطمه علیها السلامحضرت فاطمه علیها السلام
Expand امام حسن علیه السلامامام حسن علیه السلام
امام سجاد علیه السلام
Collapse امام صادق علیه السلامامام صادق علیه السلام
Expand موسی بن جعفر علیه السلامموسی بن جعفر علیه السلام
Expand امام رضا علیه السلامامام رضا علیه السلام
Expand مهدی موعودمهدی موعود
Expand فهرست هافهرست ها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. در سخنرانی روز 25 شوال 81 بحثی شد در اطراف مقایسه بین سیرت امام صادق و بعضی از اجداد بزرگوارشان كه به ظاهر متعارض دیده می شود و در واقع تعارض نیست. لازمه ی روح زنده و سیّال تعلیمات اسلامی همین است كه با اختلاف اوضاع و احوال، اموری كه مربوط به روح تعلیمات نیست، مربوط به پیكر آن روح است، تغییر كند. .

2. عصر امام صادق عصر جنگ عقاید بود [1]، عصری بود كه میل به تحقیق و فهمیدن در مردم پیدا شده بود. پیدایش معتزله [2]و غیر
جلد نهم . ج9، ص: 345
معتزله- كه در آن وقت شاید مرجئه خوانده می شدند- از یك طرف، متصوفه از طرف دیگر، پیدایش و آزادی زنادقه و دهریین از طرف دیگر، پیدایش روشهای گوناگون فقهی از طرف دیگر آن عصر را عصر جنگ عقیده قرار داده بود. .

بغداد كه كانون جنبش فرهنگی قرون اولیه ی اسلامی است، در آخر عهد امام صادق ساخته شد (سال 145- 146) و به نقلالامام الصادق مظفری، جلد اول، صفحه ی 146: .

و فی الجانب الغربی من بغداد علی ضُفّة النهر شمال جسره الغربی الیوم المعروف بالجسر القدیم مكان یعرفه الناس بمدرسة الصادق و لیس فیه الیوم اثر بیّن و لعله افاد بعض الناس فیه عند مجیئه الی بغداد علی عهد المنصور. .

این نظر كه امام به بغداد آمده، از نقلهایی استفاده شده كه حكایت می كند یك بار منصور امام را به بغداد احضار كرد. .

3. الامام الصادقمظفری، صفحه. . . از سید بن طاوس نقل می كند كه منصور مجموعاً هفت بار حضرت را به عراق (اعم از كوفه یا بغداد) احضار كرد و بعد می پردازد به ذكر آثار نیك مسافرت حضرت به عراق، از جمله اینكه مردم عراق از نزدیك آن حضرت را دیدند و بر ارادتشان افزوده شد، دیگر اینكه در این سفرها شیعیان را به محل قبر مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام آشنا كرد و در یكی از سفرها صفوان بن مهران جمّال به امر آن حضرت بنای مختصری برای اولین بار بر روی قبر آن حضرت بنا كرد. .

ایضاً می گوید در همین سفرها بود كه هشام بن الحكم كه جهمی بود، پیرو امام شد. كما اینكه در همین سفرها بود كه ابوحنیفه به امر
جلد نهم . ج9، ص: 346
منصور چهل مسئله ی مشكل تهیه كرده بود و از امام پرسید و امام هر جواب را با ذكر عقاید علمای عراق و مدینه ایراد فرمود. ایضاً داستان صاحب الخیار هم در همین سفرها اتفاق افتاد [3]. .

4. راجع به مذاهب اربعه ی زمان آن حضرت، رجوع شود بهالامام الصادقاسد حیدر و بهالعروبة فی دار البوارخالصی زاده و ضحی الاسلام. .

5. راجع به تاریخ مذهب شیعه و تطورات آن، رجوع شود بهالامام الصادقاسد حیدر، قسمتهای آخر كتاب و به كتابالشیعة و الحاكمون شیخ جواد مغنیه. .

6. از باب العشرةكافینقل شده: .

ان الرجل منكم اذا ورع فی دینه و صدق الحدیث و ادّی الامانة و حسن خلقه مع الناس قیل هذا جعفری و یسرّنی ذلك و یدخل علیّ منه السرور و قیل هذا ادب جعفر، و اذا كان علی غیر ذلك دخل علیّ بلاؤه و عاره و قیل هذا ادب جعفر. .

از اینجا معلوم می شود كه در زمان خود آن حضرت نیز به آن حضرت حوزه ی تعلیم و تربیت نسبت داده می شده. .

شیخ مفید به نقلالانوار البهیةمی گوید: از هیچ كدام از ائمه ی اهل بیت آنقدر كه از امام صادق نقل شد نقل نشد. بعضی از اصحاب حدیث اسامی روات ایشان را جمع كرده اند، چهار هزار نفر شده اند. .

رجوع شود بهالامام الصادقاسد حیدر، كلام وشّاء: .

لقد رأیت سبعمائة شیخ فی هذا المسجد كل یقول حدّثنی جعفر بن محمد.
جلد نهم . ج9، ص: 347
7. امام صادق از دخالت در سیاست ابا كرد، نامه ی ابوسلمه را آتش زد (مروج الذهب) . درالامام الصادقمظفری، ص 288 ازاثبات الوصیةمسعودی داستان رفتن ابومسلم را به خانه ی امام و جمع شدن در خانه ی عبداللّه محض و اشاره ی امام به استقرار امر بر منصور را نقل می كند و درالشیعة و الحاكمونص 140 ازمقاتل الطالبیینص 206 و 254 (طبع 1949) داستان اجتماع اولاد عبداللّه بن الحسن و سفّاح و منصور و ابراهیم الامام و بیعت با محمد بن عبداللّه محض و امتناع امام صادق از بیعت و حركت از مجلس را نقل می كند. .

8. سیاست بنی العباس: الشیعة و الحاكمونسوء نیت و سوء سریره ی بنی العباس و اینكه آنها از امویها بدتر بودند با دلایل و مقایسه اجمالاً ذكر می كند. در آنجا، ص 131 ازالنزاع و التخاصممقریزی نامه ای از ابراهیم الامام به ابومسلم نقل می كند به این مضمون: .

انظر هذا الحی من الیمن فاكرمهم و اسكن بین اظهرهم فان اللّه لایتم هذا الامر الاّ بهم و انهم ربیعة فی امرهم و اما مضر فانهم العدو القریب الدار و اقتل من شككت فیه و ان استطعت ان لاتدع بخراسان من یتكلم بالعربیة فافعل. .

عرب و زبان عربی:

معلوم می شود سیاست عباسیین بر طرد زبان عرب و بعض قبایل عرب بوده. نه ابراهیم تعصب عربی داشته و نه ابومسلم تعصب ایرانی، همان طوری كه نظیر این را جرجی زیدان درتمدن اسلامینقل كرده است. .

سیاست عباسیین بر تمسك به قرابت رسول خدا بوده، همان طوری كه از اولین خطابه ی سفاح در كوفه- كه درالكاملابن اثیر آمده و بعد داود بن علی آن را دنبال كرد- پیداست. دعات آنها اگرچه محرمانه به نفع عباسیین كار می كردند اما شعارشان «الرضا (یا الرضی) من آل محمد» بود. اول كار، عباسیین به نفع علویین كار می كردند، منصور و سفاح و ابراهیم با محمد بن عبداللّه محض بیعت
جلد نهم . ج9، ص: 348
كردند. منصور به نقلالشیعة و الحاكمونص 140: .

و كان اذا ركب محمد بن عبداللّه بن الحسن یأخذ المنصور بركابه و یسوّی ثیابه علی السرج. .

9. امام صادق آنقدر كنار كشید كه غالباً نام حضرت را كه می بردند به عنوان منزوی و معرض از ریاست ذكر می كردند، مثل عبارت معروف شهرستانی (لم یتعرض للامامة قط) و امثال آن. .

10. رجوع شود بهاحتجاجطبرسی و احتجاجاتبحاروالامام الصادقمظفری راجع به احتجاجات امام با زنادقه. درالامام الصادق نام ابن مقفع و ابن العوجاء و ابوشاكر دیصانی و شخصی به نام جعد بن درهم و زندیق مصری و طبیب هندی را می برد. .

ایضاً درالامام الصادقداستانی از عمرو بن عبید و واصل بن عطا در مسئله ی قیام با آن حضرت نقل می كند [4]. .

11. از وضع تقوا و عبادت اصحاب امام و اخلاص و ایمان معنوی كه به آن حضرت داشتند و داستانها كه در این زمینه هست معلوم می شود كه مدرسه ی امام تا چه اندازه عمق معنوی داشته و امام تا چه اندازه مورد احترام دینی و معنوی آنها بوده است. .

12. نام امام صادق همیشه در تاریخ با نام حوزه و مدرسه ای كه تأسیس كرد و رونق داد توأم بوده است. حوزه های علمی امروز شیعه و تا حدودی اهل تسنن امتداد و ادامه ی حوزه ی آن حضرت است. .

13. امام حسین یك قیام خونین را در شرایط لازم و مناسب رهبری كرد كه اثرش تا امروز باقی است و امام صادق یك نهضت علمی و فرهنگی عمیق را كه اثر آن نیز تا امروز باقی است. .

عصر امام صادق عصری بود كه تنها عامل اجتماعی عامل سیاسی نبود، برخلاف عصر امام حسین علیه السلام، یك سلسله حوادث
جلد نهم . ج9، ص: 349
اجتماعی و پیچیدگیها و ابهامهای فكری و روحی پیدا شده بود و لازمتر این بود كه امام صادق جهاد خود را در این جبهه آغاز كند. در حقیقت امام صادق دو جبهه را اداره می كرد: جبهه ی سرّی سیاسی و جبهه ی علنی فكری را. .

در زمان امام حسین برای مجاهدین و خدمتگزاران یك جبهه بیشتر وجود نداشت و آن جبهه ی مبارزه با دستگاه فاسد خلافت بود، سایر جبهه ها هنوز به وجود نیامده بود. .

14. اگر امروز می بینیم مذهب شیعه را یك مذهب رسمی می شناسند، مولود نهضت آن روز امام صادق و ادامه ی این نهضت به وسیله ی پیروان آن حضرت بود. این همه آثار در هر رشته نشان می دهد كه جز ایمان و عقیده چیز دیگر نمی تواند این همه آثار به وجود آورد. .

به طور كلی هر نهضت سیاسی باید پشتوانه ای از نهضت فرهنگی و ایدئولوژی داشته باشد. امام صادق مبیّن ایدئولوژی شیعی است. .

در میان اهل تسنن دو روش وجود داشت: روش اهل رأی و روش اهل حدیث. .

15. در مقاله ی «اصل اجتهاد در اسلام» (شماره ی 3 سالانه ی مكتب تشیع) صفحه ی 318 گفتیم نزاع اهل حدیث (اهل سنت) و اشاعره از یك طرف و اهل قیاس و معتزله از طرف دیگر در حقیقت در اطراف حق عقل دور می زد. شیعه با رأی و قیاس مخالفت كرد اما با حق عقل مخالفت نكرد. مبنای مخالفت ائمه ی شیعه با قیاس دو چیز بود: یكی اینكه وافی نبودن كتاب و سنت برای اصول تشریع، مورد قبول ائمه ی شیعه نبود. دركافیبابی دارد: باب الرد الی الكتاب و السنة و أنه لیس شی ء من الحلال و الحرام و جمیع ما یحتاج الناس الیه الاّ و قد جاء فیه كتاب او سنة. جهت دوم این بود كه طرز تفكر قیاسی از نظر عقلی مصیب نیست و لهذا شیعه نه مثل اهل رأی گفت ادله چهار تاست:

كتاب، سنت، اجماع، اجتهاد و نه مثل دیگران گفت سه تاست: كتاب، سنت و اجماع.
جلد نهم . ج9، ص: 350
پس معلوم شد سیستم فقه شیعه یك سیستم فقهی مستقلی است.
[1] و به همین جهت حضرت صادق جبهه ی مجاهده را مدارس و جهاد را جهاد تعلیمی قرار داد.
[2] شاید اساس آن تحول فكری در آن عصر این بود كه در بین النهرین سریانی ها بودند و اینها پس از تشكیل دولت اسلامی و رسمی شدن زبان عربی با زبردستی تمام میراث فكری جهان آن روز را به عربی ترجمه كردند و به سرعت علم و معرفت را رواج دادند.
[3] رجوع شود بهالامام الصادقدر بیان مجموع آثار سفرهای آن حضرت.
[4] رجوع شود بهالكنی و الالقاب، به ابن مقفع و ابن ابی العوجاء و داستانشان.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است