رجوع شود به ورقه ی
.
ایضاً ورقه ی
، داستان معروف عاصم. .
جلد هشتم . ج8، ص: 15
شرح ابن ابی الحدید، جلد 2، صفحه ی 863، وقایع نزدیك وفات
رسول اكرم را نقل می كند و می گوید: .
و خرج فی تلك اللیلة الی البقیع و قال: انی قد امرت
بالاستغفار لاهل البقیع. فقال علیه السلام: السلام علیكم یا اهل القبور
لیهنكم(كذا) [1]ما اصبحتم فیه مما اصبح الناس فیه، اقبلت
الفتن كقطع اللیل المظلم یتبع اولها آخرها. ثم استغفر لاهل
البقیع طویلاً، ثم قال لاصحابه: ان جبرئیل كان یعارضنی القرآن
فی كل عام مرة و قد عارضنی به العام مرتین فلا اراه الاّ
لحضور اجلی. ثم انصرف الی بیته فخطب الناس فی غده فقال:
معاشر الناس، قد حان منی خفوق من بین اظهركم فمن كان له
عندی عدة فلیأتنی اعطه ایاها و من كان له علیّ دین فلیأتنی
اقضه. ایها الناس، انه لیس بین اللّه و بین احد نسب و لا امر
یؤتیه به خیراً او یصرف عنه شراً الاّ العمل، الا لایدعین بدع و
لایتمنین متمن، و الذی بعثنی بالحق لاینجی الاّ عمل مع رحمة
و لو عصیت لهویت. اللّهم قد بلغت. .
ثم نزل فصلّی بالناس صلوة خفیفة، ثم دخل بیت ام سلمة، ثم
انتقل الی بیت عایشة. . . .
مسئله ی معروف كه آیا مرتكب كبیره كافر است یا مؤمن، كه خوارج
طرفدار كفر و مرجئه طرفدار ایمان و معتزله طرفدار منزلة بین
المنزلتین شدند و گفته می شود علت جدایی واصل بن عطا از حسن
بصری همین بحث بود، ریشه ی سیاسی داشت. رجوع شود به
فجرالاسلام، صفحه ی 291 و به فصلهای ماقبل آن راجع به عقاید شیعه
و مرجئه و خوارج.