راسل در كتاب زناشویی و اخلاق ص 125، می گوید:
«حس گناه، پشیمانی و ترس نباید بر حیات كودك مستولی
شود. كودكان باید شاد، خندان و خوشبخت باشند و نباید از
شناخت امور طبیعی روگردان شوند. چه بسا كه تربیت را مانند
تعلیم خرسها در سیرك شمرده اند. می دانیم چطور به این
خرسها رقص می آموزند: آنها را روی یك صفحه ی آهنین داغی
می گذارند و برای ایشان فلوت می زنند، آنها می رقصند زیرا
اگر دائماً بایستند كف پایشان می سوزد. نظیر این وضع برای
كودكانی پیش می آید كه مورد ملامت بزرگتران به علل مربوط
به اعضای جنسی خود قرار می گیرند. این ملامتها بعدها آنان را
مشوش كرده و در زندگی جنسی بدبخت می سازد. »
جلد دوم . ج2، ص: 102
البته سخن راسل از این نظر درست است كه ترس و ارعاب
عامل پرورش نیست و هم اینكه كودك را كه به فلسفه ی كار آگاه نیست
نباید تحت فشار و ارعاب درآورد، ولی نباید نتیجه گرفت كه برای
تربیت طفل مطلقاً و یا اجتماع، از عامل ترس به عنوان یك رادع
طغیان (نه عامل پرورش) هم نباید استفاده كرد.
رجوع شود به كتاب در تربیت، تألیف راسل.