1. جزم و یقین به صحت آیین و مسلك
2. اعتقاد به فطری و طبیعی بودن مسلك و هماهنگی آن با
قوانین موجود و محسوس نه تضاد آن
3. پیروزی حق یا پیروزی مسلك (و شكست ناپذیری
مسلك) . اصل جهان بر پیروزی حق است.
4. ایمان به صحت اخلاقی مسلك و هماهنگی با وجدان
اخلاقی
5. تنفر از ظلم و استثمار و بی عدالتی و ناهماهنگی آنها با
ناموس جهان و ضدیت آنها با تكامل دنیوی و سعادت اخروی
6. ایمان به آینده
7. و بالاخره نوعی آگاهی وجدان كه فرد مسلمان را مبدل به
یك مجاهد فداكار می كند
8. تربیت شعور باطن. رجوع شود به ورقه های «معجزه و خرق
عادت» ، آنچه از كتاب تداوی روحی كاظم زاده ی ایرانشهر، ص 18 و
جلد دوم . ج2، ص: 191
19 نقل شده است.
9. روح اجتماعی و تعاون و ترك انعزال و انزوا و تكروی-
و
لیس امرؤ و ان عظمت. . . بفوق ان یعان.
10. روح دموكراسی و آزادمنشی و تحمل عقاید دیگران و
پرهیز از لجاج و استبداد و پرهیز از تمكین و تسلیم و المأمور معذور
11. اینكه در عبادت نظر به معنویت خود عبادت باشد و نظر به
خود انقطاع به حق و پیوستن به او در كار باشد نه طمع به بهشت و یا
ترس از دوزخ، و اینكه درعین حال عبادت بهشت و جهنم هم نوعی
تعالی است (مسأله ی دعا و نیایش و كنه آن)
12. مسأله ی محبت و اینكه باید این حس پرورش داده شود، و
همچنین احسان و حدود آنها
13. اینكه ایجاد بغض و كینه و تنفر و لعن چه اندازه مطلوب
است و آیا تربیت دینی فقط باید براساس محبت باشد و نه بغض، و یا
بغض و به اصطلاح تبرّا نیز جزئی لازم از تربیت است
14. مسأله ی تعصب ممدوح و تعصب مذموم، تعصب منطقی و
تعصب غیرمنطقی
15. از اینجا باید شروع شود كه تربیت، پرورش است یا صنعت
و ساختن؟ جواب این است كه هم پرورش است و هم صنعت،
همچنان كه به تفصیل در جلسات معارف اسلامی و جلسات انجمنی و
جلسات انجمن پزشكان گفته شده است.
16. این پرورش متوجه چند چیز است:
الف. جسم؛ پرورش جسم غیر از تن پروری مصطلح است و
میان ایندو عموم من وجه است.
ب. پرورش عقل و مبارزه با عوامل ضدعقل (به عبارت دیگر
پرورش ذهن)
ج. پرورش اراده و اینكه اراده غیر از میل است، و تفاوت آنها
و بالأخره مسأله ی مالكیت و تسلط بر خویشتن
جلد دوم . ج2، ص: 192
د. پرورش ذوق و زیبایی، فصاحت، شعر، جمال صورت،
جمال طبیعت و اینكه آنچه ممنوع است آنجاست كه پای
تحریك شهوات به میان می آید و تفكیك آنها خیلی
دشوار است
هـ. پرورش حس دعا و نیایش و عبادت و بحثی درباره ی
عبادتهای عارفانه و عبادتهای زاهدانه برای بهشت و
جهنم (ورقه های «عبادت» سخن اینشتین، اقبال، ویلیام
جیمز)
و. پرورش محبت و دوستی و بحثی درباره ی پرورش بغض و
تنفر (تبرّا) نسبت به فاسدان، ضدانسانها، معاندان، و اینكه
بسیاری بغضها و محبتها عقلانی و منطقی است و به عبارت
دیگر بسیاری بغضها ناشی از محبت است
ز. علم و حقیقت، پرورش حقیقت جویی و تسلیم
حقیقت شدن و علم و حكمت را حتی از مشرك گرفتن.
اینجاست كه پای عدم تعصب جاهلانه به میان می آید.
ح. مهارت در كارهای تكنیكی
ط. حماسه و شجاعت
ی. تربیت شعور باطن
یا. پرورش همت و بلندنظری، نه كوچك نظری و نام آن را
تواضع گذاشتن
یب. تكیه به عمل كردن و پرهیز از اتكاء به غیر در سعادت و
یا متهم كردن زمین و آسمان كه: «
و كلّ انسان الزمناه طائره
فی عنقه» ، پرهیز از تكیه ی بی جهت به شفاعت و انتساب،
پرهیز از تحقیر عمل و ارزش آن
یج. پرهیز از نازپروردگی و القاء نفس در شداید و عسرها