در
کتابخانه
بازدید : 880177تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در میان علما افرادی كه خیلی استاد دیده اند، من به اینها هیچ اعتقاد ندارم. به همین دلیل اعتقاد ندارم كه خیلی استاد دیده اند، همان كه برایشان باعث افتخار است. مثلاً می گویند فلان كس سی سال به درس مرحوم نائینی رفته یا بیست و پنج سال متوالی درس آقا ضیاء را دیده. عالمی كه سی سال یا بیست و پنج سال عمر یكسره درس این استاد و آن استاد را دیده، او دیگر مجال فكر كردن برای خودش باقی نگذاشته؛ دائما می گرفته، تمام نیرویش صرف گرفتن شده، دیگر چیزی نمانده برای آنكه با نیروی خودش به مطلبی برسد.
مغز انسان، درست حالت معده انسان را دارد. معده انسان باید غذا را از بیرون به اندازه بگیرد و با ترشحاتی كه خودش روی غذا می كند آن را بسازد. و باید معده اینقدر آزادی و جای خالی داشته باشد كه به آسانی بتواند غذا را زیر و رو كند، اسیدها و شیره هایی را كه باید، ترشح نماید و بسازد. ولی معده ای كه مرتب بر آن غذا تحمیل می كنند و تا آنجا كه جا دارد به آن غذا می دهند، دیگر فراغت، فرصت و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 692
امكان برایش پیدا نمی شود كه این غذا را درست حركت بدهد و بسازد. آنوقت می بینید اعمال گوارشی اختلال پیدا می كند و عمل جذب هم در روده ها درست انجام نمی گیرد.
مغز انسان هم قطعا همین جور است. در تعلیم و تربیت باید مجال فكر كردن به دانش آموز داده بشود و او به فكر كردن ترغیب گردد.
ما در میان استادهای خودمان، آن استادهایی را می دیدیم ابتكار دارند كه زیاد معلم ندیده بودند. شیخ انصاری كه یكی از مبتكرترین فقهای صد و پنجاه سال اخیر است، از تمام علمای فعلی كمتر استاد دیده، یعنی دوره استاد دیدنش بسیار كم بوده است. طلبه ای بود كه رفت نجف. مختصری استادهای نجف را دید. بعد خودش راه افتاد دنبال استادهای متنوع. رفت مشهد، مدتی در مشهد ماند. خیلی نپسندید. به تهران آمد. تهران هم خیلی نماند، رفت اصفهان. اصفهان كمی بیشتر ماند. آقا سید محمد باقر حجه الاسلام، در این شهر معلم «رجال» بود. در فن «رجال» چیزهایی یاد گرفت. بعد رفت كاشان. سه سال كاشان ماند. نراقیها كاشان بودند. آنجا از همه جا بیشتر ماند. یعنی همه دوره معلم دیدن او اگر حساب كنید به ده سال نمی رسد، در صورتی كه دیگران بیست سال و بیست و پنج سال و سی سال معلم دیده اند. آقای بروجردی را اغلب ایراد می گرفتند كه كم استاد دیده، و از نظر ما حسنش همین بود كه خیلی استاد ندیده بود. ایشان هم كم استاد ندیده بود، ده دوازده سال استادهای درجه اول دیده بود، هفت هشت سال نجف و سه چهار سال اصفهان استاد دیده بود. ولی نجفیها قبولش نمی كردند، می گفتند این استاد كم دیده، مثلاً باید سی سال استاد دیده باشد. و به همین دلیل كه كمتر استاد دیده بود، ابتكارش از اغلب آن علما بیشتر بود، یعنی فكر می كرد. مسائلی كه مطرح كرده مسائلی است كه خودش فكر می كرد، چون مجال فكر كردن داشت.
به هر حال خیال نمی كنم این مسئله جای تردید باشد كه در آموزش و پرورش، هدف باید رشد فكری دادن به متعلّم و به جامعه باشد. تعلیم دهنده و مربی هر كه هست (معلم است، استاد است، خطیب است، واعظ است) باید كوشش كند كه [به متعلّم و متربّی ] رشد فكری یعنی قوّه تجزیه و تحلیل بدهد، نه اینكه تمام همّش این باشد كه دائم بیاموزید، فرا گیرید و حفظ كنید. در این صورت چیزی نخواهد شد. تعقل همان فكر كردن است، نیروی فكر كردن خود شخص است كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 693
استنباط بكند، اجتهاد بكند، رد فرع بر اصل بكند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است