در
کتابخانه
بازدید : 880779تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Collapse پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Expand فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Expand حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مسعودی در مروج الذهب می نویسد كه در زمان عبدالملك یا یكی دیگر از خلفای بنی امیه كه لهو و موسیقی خیلی رایج شده بود [1]به خلیفه خبر دادند كه فلان كس خواننده است و كنیز زیبایی دارد كه او هم خواننده است و تمام جوانهای مدینه را فاسد كرده و اگر به كار او نرسید، این زن تمام مدینه را فاسد می كند. خلیفه دستور داد كه غُل به گردن آن مرد انداختند و آنها را به شام بردند. وقتی در حضور خلیفه نشستند، آن مرد گفت: معلوم نیست كه آنچه او می خواند غنا باشد، و از خلیفه خواست كه خودش امتحان كند. خلیفه دستور داد كه كنیز بخواند. او شروع به خواندن كرد. كمی كه خواند دید سر خلیفه تكان می خورد. كم كم كار به جایی رسید كه خود خلیفه شروع كرد به چهار دست و پا راه رفتن، و می گفت: بیا جانم به این مركوب خودت سوار شو.
واقعا موسیقی قدرت عظیم و فوق العاده ای مخصوصا از جهت پاره كردن پرده تقوا و عفت دارد.
در مسئله مجسمه سازی، منع اسلام به خاطر مسئله مبارزه با بت پرستی است.

اسلام در این مسئله ناجح [2]بود. اگر مجسمه ای از پیغمبر و غیره می ساختند بدون شك امروز بت پرستی خیلی صاف و روشن وجود داشت. در مسئله زن و رقص و غیره هم روشن است كه اهتمام اسلام به خاطر عفت است. بنابراین از این موارد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 727
نمی توان استناد به مبارزه اسلام با ذوق نمود. اسلام مخالفتی با جمال و زیبایی ندارد، و با این حس نه تنها مبارزه نكرده بلكه در یك قسمتهایی این حس را تأیید هم كرده است. در كافی بابی داریم تحت عنوان «الزّیّ و التجمّل» كه «تجمل» همان خود را زیبا كردن است. حدیثی داریم كه: اِنَّ اللّهَ جَمیلٌ وَ یُحِبُّ الْجَمالَ [3]خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. و از همه بالاتر خود زیبایی بیان است كه در اسلام در حد اعلایی به آن توجه شده است. اسلام خود، اعجازش- یا لااقل یكی از موارد اعجازش- زیبایی كلام قرآن است.
در مسائل دیگر ذكر شد كه جای شك نیست كه اسلام توجه زیادی به آن جنبه ها دارد. تنها مسئله ای كه جای شك داشت همین حس زیبایی و هنردوستی بود كه در جلسه آینده روی آن بیشتر بحث می كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 728

[1] - . این امر از حجاز و مكه و مدینه آغاز شد، و شاید به وسیله ایرانیهایی كه به آنجا رفته بودند و كارهای معماری و بنّایی می كردند و در خلال همان كارها آواز می خواندند رایج شده و بعد مسئله كنیزها رایج گردیده است.
[2] - . [یعنی موفق ]
[3] - . فروع كافی، ج /6ص 438
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است