در
کتابخانه
بازدید : 880594تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Expand فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Expand حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
تربیت به طور كلی با صنعت یك فرق دارد كه از همین فرق، انسان می تواند جهت تربیت را بشناسد. صنعت عبارت است از «ساختن» به معنی اینكه شی ء یا اشیائی را تحت یك نوع پیراستنها و آراستنها قرار می دهند، میان اشیاء و میان قوای اشیاء ارتباط برقرار می كنند، قطع و وصل هایی در جهت مطلوب انسان صورت می گیرد و آنگاه این شی ء می شود مصنوعی از مصنوعهای انسان. فرض كنید كه از طلا یك حلقه انگشتر یا یك زیور دیگری می سازیم، آن را شكل می دهیم یا به قول معروف پرداخت می كنیم، وضع مخصوصی به آن می دهیم و می شود یك مصنوع برای ما.
ولی تربیت عبارت است از پرورش دادن، یعنی استعدادهای درونی ای را كه بالقوّه در یك شی ء موجود است به فعلیّت درآوردن و پروردن. و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است و اگر این كلمه را در مورد غیرجاندار به كار ببریم مجازا به كار برده ایم، نه اینكه به مفهوم واقعی، آن شی ء را پرورش داده ایم؛ یعنی یك سنگ و یا یك فلز را نمی شود پرورش داد آن طور كه یك گیاه یا یك حیوان و یا یك انسان را پرورش می دهند. این پرورش دادن ها به معنی شكوفا كردن استعدادهای درونی آن موجودها است كه فقط در مورد موجودهای زنده صادق است. و از همین جا معلوم می شود كه تربیت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 716
باید تابع و پیرو فطرت، یعنی تابع و پیرو طبیعت و سرشت شی ء باشد. اگر بنا باشد یك شی ء شكوفا بشود، باید كوشش كرد همان استعدادهایی كه در آن هست بروز و ظهور بكند. اما اگر استعدادی در یك شی ء نیست، بدیهی است آن چیزی كه نیست و وجود ندارد، نمی شود آن را پرورش داد. مثلاً استعداد درس خواندن در یك مرغ وجود ندارد. به همین جهت ما نمی توانیم یك مرغ را تعلیمات بدهیم كه مثلاً ریاضیات یاد بگیرد و مسائل حساب و هندسه را حل بكند. استعدادی را كه در او وجود ندارد نمی شود بروز داد. و باز از همین جا معلوم می شود كه ترس و ارعاب و تهدید، در انسانها عامل تربیت نیست (تربیت به همان معنی پرورش) ؛ یعنی استعدادهای هیچ انسانی را از راه ترساندن، زدن، ارعاب و تهدید نمی شود پرورش داد، همان طور كه یك غنچه گل را نمی شود به زور به صورت گل درآورد، مثلاً غنچه را بكِشیم تا گل بشود یا نهالی را كه به زمین كرده ایم و می خواهد رشد بكند، با دست خودمان بگیریم به زور بكشیم تا رشد بكند. رشد آن به كشیدن نیست. اِعمال زور آنجا مفید نیست. فقط از راه طبیعی كه احتیاج دارد به قوّه زمینی و خاك، آب، هوا، نور و حرارت [رشد می كند. ] همانهایی را كه احتیاج دارد باید به او بدهیم، خیلی هم با لطافت و نرمش و ملایمت- یعنی از راه خودش- تا رشد بكند. ولی اگر بخواهیم به زور گیاهی را رشد بدهیم [نتیجه نمی گیریم. ] اصلاً اینجا عامل زور حكمفرما نیست. از نظر تربیت انسانها هم ترس و ارعاب عامل پرورش نیست.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است