در
کتابخانه
بازدید : 883005تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Collapse مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Expand فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Expand حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
گفتیم در عادات انفعالی است كه ایجاد انس می شود و انسان اسیر آن می گردد.

عادات انفعالی عاداتی است كه انسان تحت تأثیر یك عامل خارجی، عملی را انجام می دهد. در عادات جسمانی (فعلی) یا هنرها ایجاد انس نمی شود، مثل همان خط نوشتن یا راه رفتن كه این هم خود یك نوع هنر است، منتها هنری است كه چون انسان آن را از اول بچگی یاد گرفته زیاد به چشم نمی آید.
برای شخصی شعر و نثر را تعریف می كردند. ابتدا نظم را تعریف كردند و بعد گفتند: آن طور كه ما صحبت می كنیم نثر است. گفت: عجب! ما تا حالا نثر می گفتیم و نمی دانستیم؟ !
غرض اینكه عادات فعلی عاداتی است كه به عامل خارجی ارتباط ندارد ولی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 737
عادات انفعالی عاداتی است كه انسان تحت تأثیر یك عامل بیرونی است، مثل اینكه سیگار كشیدن برای انسان عادت می شود، یعنی انسان همیشه می خواهد این دود سیگار به او برسد. عادات انفعالی معمولاً حالت انس برای انسان ایجاد می كند و انسان را اسیر خود می كند، و تن پروری ها به آن معنی كه قبلاً ذكر شد غالبا عادات انفعالی است. مثلاً انسان عادت می كند كه روی تشك پر قو بخوابد یا مثلاً به غذای خاصی عادت می كند به طوری كه اگر آن غذا به او نرسد هرچند غذای دیگر مقوّی باشد، نمی تواند بخورد. اینها عادات انفعالی است كه در هر موردی بد است. ولی عادات فعلی را كه نمی شود به دلیل اینكه عادت است گفت بد است. البته ممكن است به دلیل دیگری بد باشد ولی به دلیل اینكه عادت است نمی توان گفت بد است.
مطلب دیگری كه باید عنوان گردد و جلسه بعد روی آن صحبت شود این است كه فرنگیها مطلبی را مطرح كرده اند تحت این عنوان كه ملاك اخلاقی بودن چیست؟ یعنی چه فعلی از افعال انسان را باید طبیعی دانست و چه فعلی را اخلاقی؟ البته اصل سؤال این است كه آیا می توان گفت فلان كار خوب است و فلان كار بد؟ آیا می توان گفت هر كار ارادی و اختیاری انسان اخلاقی است؛ یعنی ملاك كار اخلاقی را ارادی بودن، و ملاك كار طبیعی را بلا اراده بودن دانست؟ مثلاً حركت قلب كه یك فعل طبیعی است یا تنفس كه فعل نیمه طبیعی است اخلاقی نیست، ولی راه رفتن یا غذا خوردن و یا حرف زدن كه یك فعل ارادی است اخلاقی است. نه، این حرف، حرف درستی نیست. صرف ارادی بودن، ملاك اخلاقی بودن نیست كه ما كاری را از نظر اخلاقی خوب بدانیم.
ممكن است كسی ملاك فعل اخلاقی را این بداند كه به غیر ارتباط داشته باشد، یعنی نفع رساندن به غیر یا ضرر رساندن به غیر و به عبارت دیگر یك سلسله عواطف مثبت و منفی نسبت به دیگران. این هم درست نیست. اولاً بسیاری از افعال انسان، اخلاقی است بدون اینكه ارتباط به غیر داشته باشد. ثانیا ممكن است فعلی ارتباط به غیر داشته باشد و اخلاقی نباشد، ریشه اش احساسات باشد، مثل كار مادر كه تحت تأثیر احساسات مادرانه خود به بچه اش خدمت و كمك می كند. كار مادر را نمی توان اخلاقی شمرد، زیرا محبت به فرزند برای مادر یك امر طبیعی است. مادر اسیر احساسات خود است و نمی تواند محبت و خدمت نكند، و از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 738
نكردنش رنج می برد. همین مادر، بچه دیگری را- مثلاً بچه هووی خود را- با این احساسات نمی نگرد و بلكه غالبا در جهت عكس است. پس این را نمی شود گفت اخلاق. كجا اخلاق حكم می كند كه به بچه خود توجه كن و به بچه دیگری توجه نكن؟ ! بنابراین، ارتباط به غیر داشتن هم نمی تواند ملاك باشد.
آنهایی كه در باب عادات می گفتند اعمال انسان باید تحت حكومت عقل و اراده او باشد، اینجا هم ناچار همین حرف را می زنند، می گویند فعل اخلاقی فعلی است كه از عقل برخیزد و هیچ عاطفه ای در آن دخالت نداشته باشد، خواه اختصاص به خود انسان داشته باشد و خواه مربوط به غیر باشد.
فعل اخلاقی یك معیار مورد قبول همه ندارد، یعنی هر مكتبی برحسب جهان بینی و اصول خود فعل اخلاقی را چیزی می داند كه ممكن است با آنچه دیگران می گویند مخالف باشد. بعضی ها معتقدند كه فعل اخلاقی فعلی است كه از وجدان انسان سرچشمه می گیرد و وجدان همان است كه در فطرت هركس وجود دارد، و این تا اندازه ای درست هم هست: فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها [1]. كانت شدیدا معتقد است به اینكه وجدان اخلاقی در انسان وجود دارد. فلسفه عملی او از فلسفه نظری اش اهمیت بیشتری دارد. گفته است و روی قبرش هم نوشته اند:
دو چیز است كه اعجاب انسان را برمی انگیزد و هیچ وقت انسان اعجابش به آن كم نمی شود: یكی آسمان پر ستاره ای كه بالای سر ما قرار دارد و دیگر وجدانی كه در درون ما قرار دارد.
این مكتب می گوید كار اخلاقی كاری است كه از فطرت و وجدان انسان سرچشمه گیرد. در این مكتب كار اخلاقی همان كاری است كه وجدان انسان حكم می كند، مجرّد از هر تربیتی و مجرّد از هر عادتی. ولی باید دید كسانی كه به چنین وجدانی عقیده ندارند به چه ارزشهایی قائلند؟ به استناد همان ارزشها ملاك كار اخلاقی را از نظر آنها می شود تشخیص داد.
كسانی كه مادی فكر می كنند، می شود گفت كه ارزشهای اخلاقی را خیلی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 739
پایین آورده اند. عصر ما را عصر تزلزل ارزشها نامیده اند؛ یعنی عصری كه در آن ارزشهای اخلاقی معنی ندارد، چون ارزشهایی كه ملاك اخلاق بود از بین رفته است. نهیلیسم مكتبی است كه به هیچ اصل و ارزشی اعتقاد ندارد. همه مكتبهای مادی چنین است. همه دم از اخلاق می زنند ولی جهان بینی شان ارزشهای اخلاقی را متزلزل كرده است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 740

[1] - . شمس/8
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است