در
کتابخانه
بازدید : 883199تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Collapse فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Expand فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Expand حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
تربیت با اخلاق تفاوتی دارد، با اینكه اخلاق هم خود نوعی تربیت است و به معنی كسب نوعی خُلق و حالت و عادت می باشد. فرق بین تربیت و اخلاق چیست؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 741
تربیت- همان طور كه قبلاً گفته شد- مفهوم پرورش و ساختن را می رساند و بس. از نظر تربیت فرق نمی كند كه تربیت چگونه و برای چه هدفی باشد؛ یعنی در مفهوم تربیت، قداست نخوابیده كه بگوییم تربیت یعنی كسی را آن طور پرورش بدهند كه یك خصایص مافوق حیوان پیدا كند، بلكه تربیت جانی هم تربیت است و این كلمه در مورد حیوانات نیز اطلاق می شود. یك سگ را هم می توان تربیت كرد، اعمّ از اینكه تربیت شود برای اینكه با صاحبش رفتار خوبی داشته باشد یا برای گلّه كه گرگ را بگیرد و یا برای اینكه خانه را پاسبانی كند، همه تربیت است. این لژیونهایی كه اغلب كشورهای استعماری از افراد جانی تأسیس می كنند و اینها را كمی هم به اصطلاح جانی تر بار می آورند كه باكی از هیچ چیز نداشته باشند و هر فرمانی را بدون اینكه فكر كنند در چه زمینه ای است اجرا كنند، كارشان تربیت است.
اما در مفهوم اخلاق قداستی نهاده شده است و لهذا كلمه «اخلاق» را در مورد حیوان به كار نمی برند. مثلاً وقتی اسبی را تربیت می كنند، نمی گویند كه به او اخلاق تعلیم می دهند. اخلاق اختصاص به انسان دارد و در مفهومش نوعی قداست خوابیده است. لذا اگر بخواهیم با اصطلاح صحبت كنیم باید بگوییم فن اخلاق و فن تربیت یكی نیست و دوتاست. فن تربیت وقتی گفته می شود كه منظور مطلقِ پرورش باشد به هر شكل. این دیگر تابع غرض ماست كه طرف را چگونه و برای چه هدفی پرورش دهیم. اما علم اخلاق یا فن اخلاق امری تابع غرض ما نیست كه بگوییم اخلاق بالاخره اخلاق است، حال هرجور كه ما بار بیاوریم؛ بلكه در مفهوم اخلاق نوعی قداست خوابیده است (كه باید ملاك و معیار قداست را به دست آوریم) . لذا می گوییم فعل اخلاقی در مقابل فعل طبیعی قرار می گیرد. البته این نكته باید روشن باشد كه اینكه می گوییم «در مقابل فعل طبیعی» این را دو جور می توان تعبیر كرد: یكی اینكه بگوییم فعل اخلاقی یعنی فعل ضد طبیعی، و ما هر فعلی را كه بر ضد اقتضای طبیعت باشد فعل اخلاقی می نامیم. [دیگر اینكه بگوییم فعل اخلاقی یعنی فعل غیرطبیعی. بدیهی است ] مقصود این نیست كه ملاك فعل اخلاقی این است كه بر ضد طبیعت باشد و هركاری را كه بر ضد طبیعت باشد كار اخلاقی بنامیم.

یك آدم مرتاض به خود رنج می دهد و بر خلاف طبعش رفتار می كند، ولی ما نمی گوییم كه چون او كاری بر ضد طبیعت خود انجام داده فعلش اخلاقی است. این نمی تواند مقیاس باشد و هیچ كس هم چنین حرفی نمی زند. اینكه می گوییم «در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 742
مقابل فعل طبیعی» مقصود ضد طبیعت نیست، بلكه مقصود افعال غیر طبیعی است، یعنی افعال مغایر با افعال طبیعی و نوع دیگری از فعلها غیر از كارهایی كه مقتضای طبیعت بشری است و بشر به حكم ساختمان طبیعی اش انجام می دهد. هركاری كه انسان آن را به حكم ساختمان طبیعی اش انجام دهد فعل طبیعی است و فعل اخلاقی فعل غیرطبیعی است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است