مسئله دیگر مسئله حقوق است. باز از نظر روح عبادت واقعا فرق نمی كند كه ما
روی یك فرش غصبی نشسته باشیم و یا روی یك فرش مباح. اینها قراردادهای
اجتماعی است كه این فرش مال شما باشد وآن فرش مال من، من در مال شما
تصرف نكنم و شما در مال من تصرف نكنید. اینها یك دستوراتی است كه برای
زندگی اجتماعی مفید است و الاّ یك واقعیت و حقیقتی نیست كه مثلاً اگر این فرش
مال من باشد یك كیفیت واقعی داشته باشد و اگر مال شما باشد یك كیفیت واقعی
دیگر داشته باشد. مسئله عبادت یك امر واقعی است؛ یعنی از نظر آن حالت و رابطه
روانی كه میان انسان و خدا برقرار می شود، این امور نمی تواند واقعا اثری در عبادت
داشته باشد. بعضی چیزها اثر دارد، مثلاً اگر انسان دچار برخی عوارض جسمی و
روحی باشد اصلاً عبادت برهم می خورد، و این عوارض مانع حضور قلب و توجه
می شود. ولی امور مذكور چنین اثری ندارند. مع ذلك اسلام می گوید جایی كه در آن
نماز می خوانی، آبی كه با آن وضو می گیری، و حتی آن محلی كه در آن آب وضوی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 802
تو ریخته می شود، لباسی كه با آن نماز می خوانی، تمام آنچه كه با این عمل تو
ارتباط دارد باید مباح باشد، یعنی نباید حرام باشد، اگر یك نخ غصبی هم در لباس
تو باشد این عبادت پذیرفته نیست. این نیز پیاده كردن یك برنامه تربیتی مربوط به
حقوق اجتماعی در پیكره عبادت است، زیرا اگر این شرط را برای عبادت قرار
نمی دادند ضربه ای بر عبادت از آن جهت كه عبادت است وارد نمی آمد.