ممكن است بگویید اگر اسلام طرفدار رشد جسم است، پس چرا اینقدر می گویند
تن پروری بد است؟ تن پروری ای كه بد است غیر از پرورش تن به معنی بهداشت
است. آن تن پروری در واقع نفس پروری است كه اغلب بر ضد بهداشت جسم و
پرورش جسم- به این معنا كه گفتیم- می باشد. آن تن پروری كه بد است معنی اش
این است كه انسان نفس پرور و شهوتران باشد، یعنی همیشه دنبال تمایلات نفسانی
خود باشد، و ربطی به مسئله رشد جسم ندارد. و اتفاقا قضیه درست برعكس است،
یعنی اگر انسان زیاد دنبال پرورش تن به معنی نفس پروری برود به جسمش زیان
می رساند. آدم نفس پرور فقط درباره شكمش فكر می كند كه لذت شكم را هرچه
بیشتر ببرد، و شك ندارد كه كسی كه می خواهد جسمش را سالم نگه دارد نمی تواند
این جور باشد، بلكه باید با شكم پرستی مبارزه كند. یك آدم تنبل و تن پرور دنبال
لذتهای دیگر است. شب تا صبح نمی خوابد برای اینكه در فلان مجلس عیش
شركت كند، پدر جسم و اعصاب خودش را در می آورد. این تن پروری به معنی
نفس پروری است و بر ضد پرورش جسم به معنی بهداشت جسمی می باشد.
به هر حال آن تن پروری كه این همه در كلمات شعرا و عرفا و ادبای ما آمده
است و تعبیر ادبی فارسی هم هست- و در عربی نیز ممكن است در زبان شعرا آمده
باشد- و آن را «تن پروری» می گویند چون شهوات مربوط به جسم است، آری آن
تن پروری غیر از مسئله رشد دادن و پرورش واقعی نیروهای جسمانی است، و
بلكه ایندو تا حدی بر ضد یكدیگرند؛ یعنی اگر انسان بخواهد جسمش را پرورش
دهد به این معنی كه براساس طبیعت تكمیلش كند و سلامتش را حفظ نماید به
گونه ای كه از آسیبها و بیماریها دور بماند و عمرش را طولانی كند، باید با آن نوع
تن پروری كه نفس پروری و شهوت پروری است مبارزه كند.
در این جهت من خیال نمی كنم نیازی به بحث باشد كه در تربیت اسلامی
مسئله پرورش جسم جزء اصول است. عمده این است كه درباره استعدادهای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 856
مخصوص انسان بحث كنیم. آنجاست كه ارزش یك مكتب بیشتر روشن می شود.