در
کتابخانه
بازدید : 880511تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Collapse <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
Expand پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانی پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانی
Collapse تاریخچه «تعقل از نظر مسلمین» تاریخچه «تعقل از نظر مسلمین»
Expand عوامل تربیت (1) : تقویت اراده- عبادت عوامل تربیت (1) : تقویت اراده- عبادت
Expand عوامل تربیت (2) : محبت، تقویت حس حقیقت جویی، مراقبه و محاسبه عوامل تربیت (2) : محبت، تقویت حس حقیقت جویی، مراقبه و محاسبه
Expand عوامل تربیت (3) : تفكر، محبت اولیاء، ازدواج، جهادعوامل تربیت (3) : تفكر، محبت اولیاء، ازدواج، جهاد
Expand عوامل تربیت (4) : كارعوامل تربیت (4) : كار
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حال من از شما می پرسم: آیا این درد داشتن بهتر است یا آن بی دردی كه آدم بر همسایه اش هم هرچه بگذرد هیچ حس نكند، سر همسایه اش را هم بِبُرند آخ نگوید؟
ما آن را انسان كامل می دانیم نه این را، به این جهت كه آن درد داشتن حساسیت است، بیماری نیست، نقص نیست، كمال است، یعنی نشانه پیوند او با انسانهای دیگر است، نشان می دهد كه او واقعا خودش را نسبت به انسانهای دیگر مانند یك عضو از اعضای یك پیكر درك می كند و به سبب بیماری یا جراحتی كه بر عضو دیگر وارد شده است بی تابی می كند.
جمله ای رسول اكرم در این زمینه دارند كه سعدی آن را به شعر درآورده است:
مَثَلُ الْمُؤْمِنینَ فی تَوادُدِهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ اِذَا اشْتَكی مِنْهُ عُضْوٌ تَداعی لَهُ سائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمّی [1].
فرمود: مَثَل مؤمنین مثل اعضای یك پیكر است؛ همینكه یك عضو به درد آید، سایر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 873
اعضا راحت نمی خوابند. مثلاً این طور نیست كه وقتی دندان درد می كند، سایر اعضا بگویند گور پدر دندان، درد بكش تا جانت درآید، دست بگوید من چرا راحتم را از بین ببرم، چشم بگوید من چرا راحتی خودم را از بین ببرم، و همین طور اعضای دیگر. یك عضو كه به درد می آید، سایر اعضا با او همدردی می كنند. چگونه همدردی می كنند؟ به تب و بیداری. یك جا كه ناراحتی پیدا می شود، تمام بدن یكجا تب می كند و سِهر و بیداری دارد. می فرمایند: مؤمنین این جور هستند.

همدردی، حساسیت است و بنابراین نقص نیست و عین كمال است.
بنابراین، این منطق (اگر كسی واقعا به لسان جِدّ طرفدار لَختی و بی حسی باشد و عقل و هوش را به دلیل اینكه به انسان احساس می دهد و احساسْ منشأ ناراحتی و درد است، محكوم كند) منطق غلطی است، بر ضد انسانیت است و اسلام هم آن را محكوم می كند. اسلام آن جور درد داشتن را تمجید كرده است. ولی اگر لسان، لسان جدّ نباشد بلكه شخص می خواهد مطلب را به طور كنایه بگوید و در واقع می خواهد بگوید كه در خارج، چنین و چنان است منتها به این عبارت می گوید، [در این صورت اشكالی ندارد] ، مثل اینكه خودمان می گوییم: ای كاش من كور شوم و فلان چیز را نبینم. حالا اگر حادثه بدی رخ داد، من كه كور شدم و ندیدم، در واقعیت كه تغییری رخ نمی دهد، غیر از اینكه تازه من هم كور شده ام. نه، مقصود این است كه آن شی ء آنقدر ناراحت كننده است كه من آرزو می كنم چشم نداشته باشم و آن را نبینم، و در واقع می خواهد بدی آن شی ء را بیان كرده باشد.
این یك منطق در اشعار و ادبیات ما كه آن را توضیح دادم.

[1] - . جامع الصغیر، ج /2ص 155
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است