در
کتابخانه
بازدید : 1634062تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
Expand تفسیر سوره علق تفسیر سوره علق
Collapse تفسیر سوره قدرتفسیر سوره قدر
Expand تفسیر سوره بیّنه تفسیر سوره بیّنه
Expand تفسیر سوره زلزال تفسیر سوره زلزال
Expand تفسیر سوره عادیات تفسیر سوره عادیات
Expand تفسیر سوره قارعةتفسیر سوره قارعة
Expand تفسیر سوره تكاثرتفسیر سوره تكاثر
Expand تفسیر سوره عصرتفسیر سوره عصر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعد می فرماید: «شب قدر از هزار ماه بهتر است» . اینجا این مسئله مطرح است: آیا اجزاء زمان و مكان خودشان فی حد ذاته، قطع نظر از مظروفشان [1]، با یكدیگر فرق می كنند كه یك قطعه اش از قطعه دیگر بهتر باشد؟
در باب زمان چون همه اجزاء آن مشابه یكدیگرند قهرا اجزاء زمان از آن جهت كه اجزاء زمان اند هیچ كدام نسبت به دیگری فرق نمی كند؛ یعنی درجه وجودی همه اجزاء زمان یكی است و هیچ فرقی میان یك جزء از زمان با جزء دیگر نیست كه یك جزء بهتر یا با فضیلت تر از جزء دیگر باشد.
اما اجزاء مكانی؛ اجزاء مكانی یعنی قطعات زمین. قطعات زمین چون مثل قطعات زمان بسیط نیستند، با یكدیگر فرقهایی دارند ولی فرق مادی نه معنوی. مثلا یك سرزمین شوره زار است و چون شوره زار است محصول نمی دهد، و یك سرزمین دیگر شوره زار نیست و زیاد محصول می دهد. برای بشر از جنبه استفاده مادی، یك سرزمین پربركت است و سرزمین دیگری بی خیر و بركت. برای یك كشاورز گاهی ارزش یك هكتار از یك زمین برابر است با صد هكتار از زمین دیگری. اگر زمین كویر را به یك كشاورز بدهند چه فایده ای برای او دارد؟ ! در صورتی كه اگر یك هكتار از یك زمین آباد را كه محصول می دهد به او بدهند زندگی اش از آنجا اداره می شود. پس به این معنا بعضی از زمینها با بركت است و بعضی بی بركت، و این یك امر مادی است و به زندگی مادی مربوط می شود. مثلا همین سرزمین شام و بیت المقدس؛ قرآن درباره این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 690
سرزمین كلمه «بارَكْنا» گفته است: سُبْحانَ اَلَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ إِلَی اَلْمَسْجِدِ اَلْأَقْصَی اَلَّذِی بارَكْنا حَوْلَهُ [2]. «بارَكْنا حَوْلَهُ » یعنی اطرافش را مبارك كردیم، پر خیر و بركت كردیم.

البته بعدا عرض می كنیم كه آیا این سرزمین از جنبه دیگری نیز پر خیر و بركت هست یا نه، ولی به هر حال از این جنبه كه سرزمین حاصلخیز و پر محصولی است سرزمین پر بركتی است.
اما از جنبه معنوی چطور؟ آیا سرزمینها فی حد ذاته از جنبه معنوی با یكدیگر فرق دارند؟ یعنی قطع نظر از هر حادثه و واقعه ای كه در آنها واقع شده باشد، قبل از آنكه انسانی در عالم به وجود بیاید، آیا این سرزمینها ذاتا با یكدیگر فرق دارند؟ مثلا آیا محل كعبه قبل از اینكه آدمی در دنیا پیدا بشود و قبل از اینكه ابراهیم و اسماعیلی پیدا بشوند و آن را «أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ» [3]قرار بدهند، خود این نقطه زمین با نقطه های دیگر ذاتا فرق می كند یا نه؟ اگر ذاتا فرق نمی كند آیا بالعرض فرق می كند یا نه؟
جواب این است: از نظر معنوی نه اجزاء زمان و نه اجزاء مكان ذاتا هیچ تفاوتی با یكدیگر ندارند. این گونه نیست كه یك زمین از نظر معنوی با بركت و طیّب و خیّر باشد و زمین دیگری خبیث، بلكه همه سرزمینها از این جهت علی السویّه اند. ولی گاهی به واسطه یك امر عارضی و عرضی، یك سرزمین تبدیل می شود به یك سرزمین مبارك. مثال ساده اش این است: فرض كنید شما برای زمینی كه مثل همه زمینهای دیگر است صیغه وقف می خوانید و این زمین، می شود مسجد و معبد. از همان ساعتی كه شما صیغه وقف خواندید و اینجا شد معبد، دیگر با همسایه اش فرق كرد. یعنی اگر مثلا زمینی كه چسبیده به این زمین است تنجیس بشود، بر كسی واجب نیست آن را تطهیر كند، ولی این زمین تنجیس كردنش حرام است و اگر نجس بشود بر همه افراد واجب است كه آن را تطهیر كنند. یعنی این زمین برای خودش آداب و احترامی پیدا می كند، چون مسجد شده. قبلا هم همین زمین بود، نه خاكش را عوض كرده اند نه سنگش را، ماده همان ماده است، ولی از وقتی كه مسجد شد، دیگر مثلا در آن، حرف دنیا زدن مكروه است، در حالی كه در جاهای دیگر مكروه نیست، یا مثلا شعر خواندن در آن مكروه است، در حالی كه در جاهای دیگر مكروه نیست. برای خودش یك سلسله آداب پیدا می كند مخصوص به خودش؛ یعنی مبارك شد، فقط به همین دلیل كه ما آن را مسجد قرار دادیم.
سرزمینها هم همین طور است. البته خداوند متعال از ازل می داند كه فلان سرزمین به چه دلیل محل بركت می شود. اینكه در علم خدا این سرزمین مبارك بوده یك مسئله است، و اینكه خودش
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 691
ذاتا با سرزمینهای دیگر فرق داشته باشد مسئله دیگری است.

[1] - . یعنی زمان به عنوان یك ظرف و مكان به عنوان ظرف دیگر، یا به تعبیر فیلسوفانْ زمان به عنوان یك بُعد و مكان به عنوان بعد دیگر.
[2] - . اسراء/1.
[3] - . آل عمران/96.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است