چندین هیأت مذهبى، كه جلسات مذهبى و هیأتهاى سینهزنى داشتند، در جریان مبارزه آمدند خدمت امام و آمادگىِ خود را براى همكارى اعلام كردند و تصمیم گرفتند كه با ائتلافى از چندین هیأت تشكّل ایجاد كنند. امام هم موافقت كردند و چند روحانىِ مورد اعتماد خودشان را براى نظارت بركار اینها و پاسخگویىِ سئوالات و تغذیه فكرىشان انتخاب كردند، از آن جمله آقایان مطهرى، بهشتى، انوارى.
كتاب انسان و سرنوشت آقاى مطهرى محصول درسهایى است كه ایشان براى همینجمعیت و جلسات دیگرى از این قبیل آماده كرده بودند.
من در جریان مبارزه از وجود چنین تشكلى اطلاع پیدا كردم. بعد از تبعید امام كه ما آمدیم تهران، كم كم از تشكیلات آنها اطلاعات بیشترى پیدا كردیم. پس از تجدید حیاتشان- در پى ضربه خوردن در جریان 15 خرداد- همكارى من با آنها بیشتر شد؛ البته من مسؤولیت تشكیلاتى نداشتم، بیشتر مورد مشورت قرار مىگرفتم.[1]
[1] .مجموعه آثار حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی> كارنامه و خاطرات، دوران مبارزه، ص:198 و 199