عزاى عمومى در شهادت آیتالله محمد باقر صدر
در اعتراض به شهادت آیتالله صدر و خواهر مكرمهشان، تظاهرات گستردهاى [در تاریخ 3 اردیبهشت 1359] در عراق، لبنان، مصر، پاكستان و برخى دیگر از كشورهاى اسلامى برپا شد و در ایران، امام (ره) در پیام مهمى سه روز عزاى عمومى اعلام كردند و [در تاریخ 4 اردیبهشت 1359] مجلس سوگوارى برپا داشتند.
به دستور امام سخنران این مجلس، من بودم كه در آن به توطئههاى شرق و غرب در به شهادت رساندن مفاخر جهان اسلام اشاره كرده و گفتم: «همیشه به گواهى تاریخ، دشمنان اسلام هرجا كه احساس عجز كرده و شكست خود را نزدیك دیدهاند، حساب شده یا بىحساب، تحت تأثیر شوكهاى روانى یا با نقشه معیّن، دست به چنین جنایتهایى زدهاند و این ترورها و این اعدامها و این كشتنها، همیشه در تاریخ وجود داشته و احتمالًا باز هم در آینده خواهد بود ... والبته این شهادتها همیشه براى جامعه ما، مایه تلاش و حركت جدید بوده است.»
آنگاه به ذكر ویژگیهاى آیتالله صدر پرداختم و با مقایسه ایشان با آیتالله مطهرى، گفتم: «انسان تشابه عجیبى بین مرحوم استاد مطهرى در ایران و آیتالله صدر در عراق مىبیند، از جمله همان موقع كه ایشان كتاب «فَلْسَفَتُنا» را مىنوشت و منتشر مىكرد، در ایران «روش رئالیسم» نوشته و منتشر مىشد. همان موقعى كه در ایران «نهضت مطالعه در اقتصاد جدید» در حوزههاى علمیه به چشم مىخورد، ما حركت پیشرفتهترى از ایشان در نجف اشرف دیدیم كه كتاب بسیار ارزنده «اقْتِصادُنا» را- آن هم در دو دهه قبل- نوشته است. حتَّى مقابله با فكر و اندیشه این دو نیز شبیه به هم بود، زیرا من در زندان شاهد صحنههایى از جمله صحنه تحریم كتابهاى «اقتصادنا» و «فلسفتنا» شهید آیتالله صدر و كتاب «روش رئالیسم» و «اصول فلسفه» شهید مطهرى از طرف ماركسیستزدههاى اسلامى و ماركسیستهاى افراطى بودم. یعنى دشمنان ما كه مىدانستند ترویج این اندیشهها جلوى فكرو شعارهاى فریبكارانه آنها را مىگیرد، با نقشه مكارانه و هوشیارانهاى به جوانها مىگفتند كه این كتابها مایه تخدیر است و جلوى تكامل فكرى شما را مىگیرد ... آنها در محیط علم و تحصیل و دانشگاه، با تبلیغات حسابشده و با استفاده از سادگى و سادهدلى جوانان تلاش كردند كه محافل علمى و فكرى را از نفوذ این افكار، محرم كنند. به خاطر همین مسأله بود كه وقتى كتاب «اقتصادنا» آیتالله صدر در عراق منتشر شد، جبهه چپ، این كتاب را در خدمت جبهه راست و نظام سرمایهدارى معرفى كرد و جبهه راست، این كتاب و نویسندهاش را به عنوان كسى كه افكار كمونیستى دارد، مىشناخت.
دو جبهه احساس مىكردند كه این كتاب مكتب اسلام را معرفى مىكند و مكتبى كه زنده شود و به دنبالش موج جمعیتها، این طور كه امروز مشاهده مىكنید به راه بیفتد، تهدید مستقیم منافع شرق و غرب است.»[1]
[1] . مجموعه آثار حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی> كارنامه و خاطرات، انقلابدربحران، ص:86 و 87