در
بازدید : 66205      تاریخ درج : 1389/9/9
 

 

در فرداى شهادت آیت الله مطهرى، امام، مجلس سوگوارى در مدرسه فیضیه قم بر پا كردند. حضور مردم همانند روز تشیع جنازه با شكوه و پر عظمت بود؛ تا چشم كار مى‏كرد انسانهاى عزادار بود و چشم‏هاى گریان. من با وضعیت روحى كه داشتم، بنا نداشتم كه در این مجلس سخنرانى كنم، اما امام مرا به این كار امر نمودند و من اطاعت كردم.

در این سخنرانى گفتم: دشمنان انقلاب، حلقه‏هاى خاصى از كارهاى مخصوص ترتیب داده‏اند كه روحیه ملت را تضعیف كند كه یكى از آنها ترور است. در واقع بدترین و ضعیف‏ترینش همین است. اینها خیال مى‏كنند كسانى كه در این انقلاب نقش دارند از مرگ مى‏ترسند؛ والله من احساس مى‏كنم و به طور محسوسى برایم روشن است كه آقاى مطهرى وقتى كه گلوله مى‏خورد حالت روانى‏اش- اگر كه توجه داشته- جمله فُزتُ و رّبِ الكعبه، امیرالمومنین، به یادش آمده است‏و بعد تاكید كردم: مدرسه فیضیه امروز شكوه شهادت یك رهبر مذهبى را نشان مى‏دهد. دشمنان ما ببینند و یاد بگیرند و از این به بعد، دیگر دنبال این توطئه‏هاى ضعیف و كارهاى بى‏رمق و بى‏خرد نروند و بدانند كه همه ما آماده‏ایم؛ والله آماده‏ایم و از شهادت استقبال مى‏كنیم. آن گاه با اشاره به هیاهوهایى كه گروههاى سیاسى، در ارتباط با آزادى و سانسور بپا كرده‏اند، گفتم: یكى از مسائلى كه این روزها علم كرده‏اند و به رخ دنیا مى‏كشند و جوانهاى ما را مى‏خواهند فریب بدهند، مساله سانسور است؛ شنیده‏اید كه همین روزنامه‏ها و همین عوامل ارتجاع و عوامل امپریالیسم سرخ و سیاه، دولت و ملت ما و حتى رهبرى انقلاب را به سانسور متهم كرده‏اند. خدا مى‏داند در تاریخ دنیا، انقلابى به وجود نیامده كه در روزهاى اول بتواند مثل كشور ما، این جور باز و همه چیز آن در اختیار مردم باشد. انقلابهاى دنیا را ببینید؛ شوروى پس از شصت سال كه از عمر انقلابش مى‏گذرد، هنوز پشت پرده‏هاى آهنین زندگى مى‏كند، و در آنجا هنوز از آنچه كه در خانه همسایه مى‏گذرد، همسایه دیگر چیزى نمى‏فهمد، این در حالى است كه ما روز بعد از انقلابمان مرزهاى هوایى و زمینى را به روى خبرنگاران داخلى و خارجى، باز كردیم تا حقیقت انقلاب را انعكاس دهند، هر چند كه آنها هر چه مى‏خواهند ولو دروغ و تهمت، علیه انقلاب ما مى‏گویند. شما این روزنامه هایى كه با قدرت انقلاب ملت ما پیروز و آزاد شده‏اند و توطئه گرانه خبرهایى را كه بویى از حقیقت ندارند، منعكس مى‏كنند، ببینید.

در واقع نود و نه درصد مردم، چیزى را مى‏خواهند و نیم درصد دیگر ممكن است چیزهاى دیگرى را بخواهند، اما صداى آن نیم درصد بیشتر از صداى آن نود و نه درصد در مطبوعات و رادیو و تلویزیون شنیده مى‏شود؛ باز هم با كمال پررویى، این انقلاب را متهم به سانسور مى‏كنند و انتخابات و رفراندوم را تحریم مى‏كنند. حالا هم كه اسلحه به دوش گرفته‏اند و آزادانه در خیابانها حركت مى‏كنند و ذخایر انقلاب را ناجوانمردانه در دل شب به خاك و خون مى‏كشند؛ آن هم چه شخصیتى را، یك فیلسوفى را كه حاضر نبود كمترین حفاظتى برایش در نظر گرفته شود و هیچ محافظ شخصى نداشت. ترور كردن ایشان كه كار سختى نیست، و هر كسى مى‏تواند چنین كارى بكند. لابد این را به حساب قدرتشان مى‏خواهند بگذارند. ولى اشتباهشان همین جاست. آنها نمى‏دانستند، الگوى انقلاب با مسائل گذشته فرق دارد. جامعه ما در ظرف دیروز و امروز همان حالى را نشان داد كه در روزهاى انقلاب از خود نشان داده بود و بر خلاف نغمه هایى كه ساز شده بود و ادعاهایى كه مى‏شد، معلوم شد كه جامعه ما به انقلاب خود، بیش از هر چیز دیگر فكر مى‏كند.

این صحبتهاى من در مدرسه فیضیه، در روزهاى بعد، از سوى گروههاى سیاسى به‏ویژه گروههاى چپ، تحریف شد و با هیاهو و جنجال و اظهار اینكه صداى پاى فاشیسم به گوش مى‏رسد به مبارزه با ما پرداختند. من با توضیح اینكه: در آن سخنرانى نگفته‏ام كه چپى‏ها مسئول خون استاد مطهرى هستند، بلكه گفته‏ام كه توطئه‏هاى شرق و غرب، یكى از حلقه هایش را نشان داده و حلقه‏هاى دیگرش را بعد مى‏گویم و یك سرى انتقادات از گروههاى چپ و گروههاى راست افراطى كرده‏ام، خطاب به آنها گفتم: آزادى بسیار مقدس است و ما به خاطر آزادى مبارزه كرده‏ایم؛ اما كار شما فریبكارى و خیانت به ملت است و بدانید كه شما نمى‏توانید این نقاب را به چهره‏هایتان بكشید و با سوء استفاده از آزادى، علیه انقلاب سخن بگویید و آن را در جهان بدنام كنید.[1]



[1] . مجموعه آثار حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی> كارنامه و خاطرات، انقلاب‏وپیروزى، ص: 278 تا  ص: 280

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است