در
بازدید : 66214      تاریخ درج : 1389/9/9
 

در آستانه نخستین سالگرد شهادت آیت الله مطهرى، مجلس بزرگداشتى [در تاریخ 8 اردیبهشت 1359] در تهران بر پا شد و از من براى سخنرانى در آن مجلس دعوت به عمل آمد.

عنوان صحبتى كه براى این مجلس اعلام شده بود، بحث اسلام و بینش طبقاتى بود كه چندان باموضوع جلسه كه گرامیداشت یاد آقاى مطهرى بود، تناسب نداشت، اما چاره‏اى هم نبود، نسل جوان و انقلابى ما در این روزها سخت تشنه دانستن مفاهیم اسلامى و اعتقادى بود و با توجه به هجوم افكار التقاطى و اندیشه‏هاى غیردینى، ضرورى بود كه به این مباحث بیش از پیش پرداخته شود. به همین منظور من هم سعى كردم تفسیر و تحلیلى از مفاهیم فلسفى و سیاسى «طبقه اجتماعى» در بینش غربى‏ها كه ریشه سرمایه‏دارى و استعمارى دارد و بینش شرقى‏ها كه ریشه ماتریالیستى دارد و آن را عامل اساسى و مهم حركت انسان و تاریخ مى‏دانند، ارائه دهم و نظرات اسلام و قرآن را نیز در این ارتباط بیان كنم. البته از همین منظر نگاهى هم به شخصیت و جایگاه آیت‏الله مطهرى در جامعه امروز داشته باشم.

در این سخنرانى تأكید كردم: «اسلام وجود طبقه ممتاز را كه ناشى از امتیازات مادرزادى و غیركسبى در رابطه با مال و ثروت، نژاد، رنگ، زبان، وابستگى به این فامیل یا آن عشیره و به این خاك یا آن منطقه جغرافیایى است، كلًا قبول ندارد و آنها را مردود مى‏شمارد ... اما از نظر قرآن عنوانهاى عالم، مجاهد و متقى مى‏تواند به عنوان امتیاز در تشخیص انسانها پذیرفته شود؛ یعنى ضمن اینكه وجود طبقات ممتاز را كه ناشى از ویژگیهاى فطرى و ذاتى و در رابطه با خلقت انسانها است نفى مى‏كنیم، قرآن اجازه نمى‏دهد كه انسانهایى را كه با اختیار، تلاش و كوشش خود، امتیازاتى نظیر تقوا، جهاد در راه خدا و دانش و علم كسب كرده‏اند و خلاقیتى از این جهت دارند، در كنار كسانى كه از این نظر دستشان خالى است، درجامعه یك جور نگاه كنیم ... اسلام اجازه نمى‏دهد كه در روابط اجتماعى یك انسان باتقوا با انسان دیگرى كه فاقد این ویژگى است، مساوى باشد و یا هرگز انسانى را كه اهل جهاد، مبارزه، تلاش و فداكارى در راه خدا است با كسى كه تنبل، بیكار و بى‏عار و خودخواه و خودپرست است، مساوى حساب نمى‏كند و همچنین كسانى را كه با تلاش و كوشش بسیار، علم و دانش اندوخته و وجودشان را در خدمت جامعه قرار داده‏اند، با انسانهاى بى‏اطلاع یكى نمى‏داند.

بعد هم با تفسیر و تشریح بیشتر این بحث، نتیجه گرفتم: «ما باید مرحوم استاد شهید مطهرى را با این تحلیلى كه كردیم با منطق قرآن، به عنوان یك انسان ممتاز بپذیریم؛ زیرا در زمان مبارزه ایشان با مجاهداتش، قدمهایى را كه لازم بود، به طور مؤثر برداشت و خدمات ارزنده‏اى به اسلام و جامعه كرد. همین كتابها، مقاله‏ها و سخنرانیهاى ایشان براى كسانى كه اهل تشخیص هستند، مى‏تواند بهترین سند در این زمینه باشد.»[1]



[1] .مجموعه آثار حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی> كارنامه و خاطرات، انقلاب‏دربحران، ص: 88 تا  ص: 90

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است