در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
مسئله قضا و قدر در سرنوشت انسان چگونه است ؟
پاسخ:

1-  قضا به معنای فیصله دادن و تمام کردن و قدر به معنای اندازه و حدود است. ما یک مثال ساده می زنیم تا این معنا قابل تصویر باشد.

فرض کنید یک بمب می خواهد منفجر شود؛ تا علت تامه این انفجار صورت نگیرد محال است که انفجاری صورت گیرد یعنی اگز هزار شرط برای انفجار آن لازم است و 999 شرط آن فراهم است باز منفجر نخواهد شد و وقتی 1000 شرط فراهم آمد قطعا منفجر خواهد شد و این همان قضا می باشد.

حال این بمب چه اندازه تخریب خواهد کرد و شعاع آن تا چه حدود است، قطعا تنها به اندازه نیرویی است که در آن بر اثر انفجار آزاد می شود نه یک ذره کمتر و نه یک ذره بیشتر و این همان قدر است. پس قضا و قدر همان نظام علت و معلول است.

2-  در قضا و قدر چند نکته مورد توجه می باشد:

الف: قضا مختص به عالم ماده و طبیعت نیست ولی قدر مربوط به همین عالم ماده و طبیعت است و ماوراء ماده (عوالم مجردات) قدر و اندازه ندارد.

ب: قضا حتمیت است و قدر نظام هندسی عالم.

ج: قضا گاهی مربوط به عالم غیر ماده است (علل غیر مادی و غیر مادی) و هرگاه بین علل مادی و علل غیر مادی تعارضی پیش آید علل و قضای غیر مادی بر علل و قضای مادی مقدم است.

 مولانا گوید:

از قضا سرکنگبین صفرا فزود

روغن بادام خشکی می نمود

پس ممکن است صدقه دادن به عنوان یک علت غیر عادی بر علل عادی (مرض و بیماری و .. . ) مقدم باشد و آثار علل عادی را خنثی کند و همینطور نیکی به پدر و مادر، دعا و نماز و..

د: عالم دارای یک قضا و قدر نیست بلکه قضا و قدرهای متعددی وجود دارد مثلا یک قضا و قدر این است که آدمی خود را از بلندی پرتاب کند و از بین برود و یک قضا و قدر برای همان فرد این است که با وسیله به مقصد برسد هر دو قضا و قدر هستند. پس قضا و قدر به معنای جبر نیست بلکه هیچ منافاتی با اختیار آدمی ندارد و اتفاقا قضا و قدر این است که انسانها دارای اختیار باشند.

3-  قسمت در ازدواج و  یعنی این که یک دسته از قضا و قدرها بر این ازدواج بوده است و یک دسته از قضا و قدرها مربوط به ازدواج با فرد دیگر، و فعلا این دسته تحقق یافته است.

(ر.ک انسان و سرنوشت شهید مطهری، جبر و اختیار آیت الله جعفر سبحانی.)


پایگاه حوزه6231، 6231
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است