چرا می گویند روحانیون و علما جانشین پیامبر هستند ؟ علمای ما معجزه می کنند یا دینی آورده اند؟ جانشین یعنی کسی که مقام شخص قبلی را داشته باشد. ممنونم
شهید مطهری در مباحث مربوط به ختم نبوت مباحث مفیدی در این زمینه دارند که پبشنهاد می کنیم مطالعه بفرمایید. ایشان در کتاب ختم نبوت می فرمایند: پیامبران مجموعاً دو وظیفه انجام میدادهاند: یکی اینکه از جانب خدا برای بشر قانون و دستور العمل میآوردهاند؛ دوّم اینکه مردم را به خدا و عمل به دستور العملهای الهی آن عصر و زمان دعوت و تبلیغ میکردهاند. غالب پیامبران فقط وظیفه دوم را انجام میدادهاند؛ عدّه بسیار کمی از پیامبران که قرآن آنها را «اولو العزم» میخواند قانون و دستور العمل آوردهاند. به عبارت دیگر، دو نوع نبوّت بوده است: نبوّت تشریعی و نبوّت تبلیغی. پیامبران تشریعی که عددشان بسیار اندک است صاحب قانون و شریعت بودهاند، ولی پیامبران تبلیغی کارشان تعلیم و تبلیغ و ارشاد مردم به تعلیمات پیامبر صاحب شریعت بوده است. اسلام که ختم نبوّت را اعلام کرده است نه تنها به نبوّت تشریعی خاتمه داده است بلکه به نبوّت تبلیغی نیز پایان داده است. چرا چنین است؟ چرا امّت محمّد و ملّت اسلام از هدایت و ارشاد چنین پیامبرانی محروم ماندهاند؟ فرضاً این مطلب را پذیرفتیم که اسلام به واسطه کمال و کلّیّت و تمامیّت و جامعیّتش به نبوّت تشریعی پایان داده است، پایان یافتن نبوّت تبلیغی را با چه حساب و فلسفهای میتوان توجیه کرد؟
حقیقت این است که وظیفه اصلی نبوّت و هدایت وحی، همان وظیفه اوّل است، امّا تبلیغ و تعلیم و دعوت، یک وظیفه نیمه بشری و نیمه الهی است ...
تا زمانی بشر نیازمند به وحی تبلیغی است که درجه عقل و علم و تمدّن به پایهای نرسیده است که خود بتواند عهدهدار دعوت و تعلیم و تبلیغ و تفسیر و اجتهاد در امر دین خود بشود. ظهور علم و عقل، و به عبارت دیگر، رشد و بلوغ انسانیّت، خود به خود به وحی تبلیغی خاتمه میدهد و علما جانشین چنان انبیاء میگردند. میبینیم قرآن در اوّلین آیهای که نازل میشود سخن از قرائت و نوشتن و قلم و علم به میان میآورد:
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ، خَلَقَ الانْسانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الاکْرَمُ، الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الانْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ [1]
این آیه اعلام میکند که عهد قرآن، عهد خواندن و نوشتن و یاد دادن و علم و عقل است. این آیه تلویحاً میفهماند که در عهد قرآن وظیفه تعلیم و تبلیغ و حفظ آیات آسمانی به علما منتقل شده و علما از این نظر جانشین انبیاء میشوند. این آیه اعلام بلوغ و استقلال بشریّت در این ناحیه است. [2]
علمای امت در عصر خاتمیت که عصر علم است قادرند با معرفت به اصول کلی اسلام و شناخت شرایط زمان و مکان، آن کلیات را با شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی تطبیق دهند و حکم الهی را استخراج و استنباط نمایند. نام این عمل «اجتهاد» است. علمای شایسته امت اسلامی بسیاری از وظایفی را که پیامبران تبلیغی [انجام میدادند] و قسمتی از وظایف پیامبران تشریعی را (بدون آنکه خود مُشرّع باشند) با عمل اجتهاد و با وظیفه خاص رهبری امت انجام میدهند.[3]
[1] آیات ابتدایی سوره علق
[2] مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج3، ص: 174 کتاب ختم نبوت
[3] مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج2، ص: 183 کتاب وحی و نبوت