در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
چرا حق طلاق دست مردان هست؟
پاسخ:

 

 روانشناسی زن و مرد در این جهت متفاوت است. طبیعت، علایق زوجین را به این صورت قرار داده است که زن را پاسخ دهنده به مرد قرار داده است.

علاقه و محبت اصیل و پایدار زن همان است که به صورت عکس العمل به علاقه و احترام یک مرد نسبت به او به وجود می‏آید. از این رو علاقه زن به مرد معلول علاقه مرد به زن و وابسته به اوست. طبیعت، کلید محبت طرفین را در اختیار مرد قرار داده است؛ مرد است که اگر زن را دوست بدارد و نسبت به او وفادار بماند، زن نیز او را دوست می‏دارد و نسبت به او وفادار می‏ماند. به‏ طور قطع زن طبعاً از مرد وفادارتر است و بی‏وفایی زن عکس العمل بی‏وفایی مرد است.

طبیعت، کلید فسخ طبیعی ازدواج را به دست مرد داده است؛ یعنی این مرد است که با بی‏علاقگی و بی‏وفایی خود نسبت به زن او را نیز سرد و بی‏علاقه می‏کند، بر خلاف زن که بی‏علاقگی اگر از او شروع شود تأثیری در علاقه مرد ندارد بلکه احیاناً آن را تیزتر می‏کند. از این رو بی‏علاقگی مرد منجر به بی‏علاقگی طرفین می‏شود، ولی بی‏علاقگی زن منجر به بی‏علاقگی طرفین نمی‏شود. سردی و خاموشی علاقه مرد مرگ ازدواج و پایان حیات خانوادگی است اما سردی و خاموشی علاقه زن به مرد آن را به صورت مریضی نیمه جان در می‏آورد که امید بهبود و شفا دارد. در صورتی که بی‏علاقگی از زن شروع شود، مرد اگر عاقل و وفادار باشد می‏تواند با ابراز محبت و مهربانی علاقه زن را بازگرداند، و این کار برای مرد اهانت نیست که محبوب رمیده خود را به زور قانون نگه دارد تا تدریجاً او را رام کند ولی برای زن اهانت و غیرقابل تحمل است که برای حفظ حامی و دلباخته خود به زور و اجبار قانون متوسل شود.

البته این در صورتی است که علت بی‏علاقگی زن فساد اخلاق و ستمگری مرد نباشد. اگر مرد، ستمگری آغاز کند و زن به خاطر ستمگری و اضرار مرد به او بی علاقه گردد، مطلب دیگری است و به مرد اجازه داده نخواهد شد که سوء استفاده کند و زوجه را برای اضرار و ستمگری نگه دارد.[1]

 

منبع:

 

انجمن سایت شهید مطهری

 


[1] -  مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهری، ج‏19، ص: 263


،
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است