در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
مشارکت حضرت علی(ع) با حضرت زهرا(س) در کارهای خانه چگونه بود؟
پاسخ:

 

 شهید مطهری در این خصوص می فرماید:

علی بن ابی طالب علیه السلام و زهرای مرضیه سلام اللَّه علیها پس از آنکه با هم ازدواج کردند و زندگی مشترک تشکیل دادند، ترتیب و تقسیم کارهای خانه را به نظر و مشورت رسول اکرم واگذاشتند، به آن حضرت گفتند: «یا رسول اللَّه ما دوست داریم ترتیب و تقسیم کارهای خانه با نظر شما باشد.».

پیامبر کارهای بیرون خانه را به عهده علی و کارهای داخلی را به عهده زهرای مرضیه گذاشت. علی و زهرا از اینکه نظر رسول خدا را در زندگی خصوصی خود دخالت دادند و رسول خدا با مهربانی و محبت خاص از پیشنهاد آنها استقبال کرد و نظر داد، راضی و خرسند بودند. مخصوصا زهرای مرضیه از اینکه رسول خدا او را از کار بیرون معاف کرد خیلی اظهار خرسندی می‏کرد، می‏گفت: «یک دنیا خوشحال شدم که رسول خدا مرا از سر و کار پیدا کردن با مردان معاف کرده است.». از آن تاریخ کارهایی از قبیل آوردن آب و آذوقه و سوخت و خرید بازار را علی انجام می‏داد، و کارهایی از قبیل آرد کردن گندم و جو به وسیله آسیا دستی و پختن نان و آشپزی و شستشو و تنظیف خانه به وسیله زهرا صورت می‏گرفت.

در عین حال علی علیه السلام هر وقت فراغتی می‏یافت در کارهای داخلی به کمک زهرا می‏پرداخت. یک روز پیامبر به خانه آنان آمد و آنان را دید که با هم کار می‏کنند. پرسید کدام یک از شما خسته‏تر هستید تا من به جای او کار کنم؟ علی عرض کرد: «یا رسول اللَّه! زهرا خسته است.».

رسول اکرم به زهرا استراحت داد و لختی خود به کار پرداخت. از آن طرف هر وقت برای علی گرفتاری یا مسافرت یا جهادی پیش می‏آمد زهرای مرضیه کار بیرون را نیز انجام می‏داد. و این روش همچنان ادامه داشت؛ علی و زهرا کارهای خانه خود را خودشان انجام می‏دادند و خود را به خدمتکاری نیازمند نمی‏دیدند. تا آنکه صاحب فرزندانی شدند و کودکانی عزیز در کلبه محقر ولی روشن و با صفای آنها چشم گشودند. در این هنگام طبعاً کار داخلی خانه زیادتر و زحمت زهرا افزون گشت.

یک روز علی علیه السلام دلش به حال همسر عزیزش سوخت، دید رُفت و روب خانه و کارهای آشپزی جامه‏های او را غبار آلود و دودی کرده، بعلاوه از بس که با دستهای خود آسیاب دستی را چرخانیده دستهایش آبله کرده و بند مشک آب که در مواقعی به دوش کشیده و از راه دور آورده {بر وی} اثر گذاشته است. به همسر عزیزش پیشنهاد کرد به حضور رسول اکرم برود و از آن حضرت خدمتکاری برای کمک خودش بگیرد.

زهرا پیشنهاد را پذیرفت و به خانه رسول اکرم رفت. اتفاقا در آن وقت گروهی در محضر رسول اکرم نشسته و مشغول صحبت بودند. زهرا شرم کرد در حضور آن جمعیت تقاضای خود را عرضه بدارد، به خانه برگشت. رسول اکرم متوجه آمد و رفت زهرا شد، فهمید که دخترش با او کار داشته و چون موقع مقتضی نبود مراجعت کرده است. صبح روز بعد رسول اکرم به خانه آنها رفت...رسول خدا از بیرون اتاق با آواز بلند گفت: «السلام علیکم».

...رسول اکرم رسمش این بود که هر گاه به خانه کسی می‏رفت، از پشت در خانه یا درِ اتاق با آواز بلند سلام می‏کرد، اگر جواب می‏دادند اجازه ورود می‏خواست و اگر جواب نمی‏دادند تا سه بار سلام خود را تکرار می‏کرد، اگر باز هم جواب نمی‏شنید مراجعت می‏کرد.

علی علیه السلام ...با آواز بلند گفت: «و علیک السلام یا رسول اللَّه! بفرمایید.». پیغمبر وارد شد ...نشست. به زهرا گفت: «تو دیروز پیش من آمدی و برگشتی، حتما کاری داشتی، کارت را بگو!».

علی عرض کرد: «یا رسول اللَّه اجازه بدهید من به شما بگویم که زهرا برای چه کاری آمده بود. من زهرا را پیش شما فرستادم. علتش این بود: من دیدم کارهای داخلی خانه زیاد شده و زهرا به زحمت افتاده است، دلم به حالش سوخت. دیدم رفت و روب خانه و پای اجاق رفتن، جامه‏های زهرا را غبار آلود و دودی کرده، دستهایش در اثر گرداندن آسیا دستی آبله کرده، بند مشک آب {بر ایشان} اثر گذاشته است؛ گفتم بیاید به حضور شما تا مقرر فرمایید از این پس ما خدمتکاری داشته باشیم که کمک زهرا باشد.».

رسول اکرم نمی‏خواست که زندگی خودش یا عزیزانش از حد فقرای امت- که امکانات خیلی کمی داشتند- بالاتر باشد، زیرا مدینه در آن ایام در فقر و احتیاج به سر می‏برد. مخصوصا عده‏ای از فقرای مهاجرین با نهایت سختی زندگی می‏کردند. از آن طرف با روحیه دخترش زهرا آشنایی داشت و می‏دانست زهرا چقدر شیفته عبادت و معنویت است و ذکر خدا چقدر به او نیرو و نشاط می‏دهد! از این جهت فرمود: «میل دارید چیزی به شما یاد بدهم که از همه اینها بهتر باشد؟». - بفرمایید یا رسول اللَّه!.

- هر وقت خواستید بخوابید، سی و سه مرتبه ذکر سبحان اللَّه و سی و سه مرتبه ذکر الحمد للَّه و سی و چهار مرتبه ذکر اللَّه اکبر را فراموش نکنید. اثری که این عمل در روح شما می‏بخشد، از اثری که یک خدمتکار در زندگی شما می‏بخشد بسی افزونتر است. زهرا ...با خوشحالی و نشاط سه بار پشت سر هم گفت: «به آنچه خدا و پیغمبر خشنود باشند خشنودم.»[1]

 

منبع:

 

انجمن سایت شهید مطهری


[1] - مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهری، ج‏18، صفحه 494 الی 499


،
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است