در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
این که گفته می‏شود "المجاز قنطرة الحقیقة" مراد چیست؟ نظر اسلام را در مورد "عشق مجازی" بفرمایید.
پاسخ:

 

 

1. از نظر اندیشمندان اسلامی یک عشق حقیقی بیشتر در عالم وجود ندارد و آن عشق به خدا است و سایر عشق‏ها، عشق کاذب یا غیر حقیقی یا مجازی هستند و بلکه اطلاق عشق بر غیر خدا صحیح نیست؛ چون آنها شوق هستند، نه عشق. خصوصیت آنها این است که انسان تا آن معشوق‏ها را ندارد به آنها علاقه و عشق دارد، ولی پس از وصول کم‏کم علاقه‏ی نسبت به آنها کم شده و از بین می‏رود، در حالی که عشق حقیقی آن است که پس از وصول نه تنها کم نمی‏شود، بلکه زیادتر هم می‏گردد.

2. عشق مجازی به سالک عارف برای تلطیف روح، کمک می‏رساند؛ زیرا عاشق همواره متوجه معشوق است و سعی در به دست آوردن دل او دارد و حاضر است برای رضای او از همه چیز دست بکشد.

3. عشق مجازی انسان را از علایق و دلبستگی‏های این جهان آزاد کرده و تمام هموم و خواسته‏های او را در یک جهت متمرکز می‏کند، و همین کار باعث می‏شود که توجه او به معشوق حقیقی، نسبت به دیگران آسان تر باشد؛ زیرا دیگران باید از هزاران خواسته و هدف دست بردارند، اما او از همه دست کشیده و فقط باید از یک مورد دل برکند تا به آستان معشوق حقیقی برسد.

4. بعضی استعداد این که مستقیماً عشق الاهی در وجودشان شعله‏ور شود ندارند، ولی در اثر ابتلا به عشق مجازی و ارضا نشدن بعد از وصول متوجه عشق حقیقی می‏شوند و می‏فهمند که تنها معشوق لایق به عشق‏شان و تنها موجود سزاوار محبت خدا ست.

5. علمای اسلام در مورد عشق مجازی اکثراً اظهار نظر قطعی نکرده‏اند. البته عرفا و صوفیان عموماً طرفدار عشق مجازی هستند، ولی عده‏ای از فقها و متکلمین شدیداً با عشق مجازی مخالفت کرده و آن را نوعی انحراف از عشق حقیقی، بلکه انحراف از دین برمی‏شمارند. و اصولاً اطلاق واژه ی "معشوق" را بر خدا صحیح نمی‏دانند و کلّاً آثار منظوم صوفیان در مورد عشق را ناشی از تمایلات جنسی یا شکست در عشق‏های مادی می‏دانند.

عشق حقیقی، عشق نسبت به ذات الاهی است و سایر عشق‏ها عشق حقیقی نیستند، اساساً این گونه عشق ها عشق نیستند، بلکه این‏ها در واقع "شوق" هستند.

و فرق بین عشق و شوق آن است که شوق، میل به چیزی است که انسان آن را ندارد و در طلب آن است، ولی وقتی به آن رسید پس از مدتی از دیدار و وصالش دلزده می‏شود و این خصوصیت تمام شوق‏ها است.

اما عشق آن است که چه قبل از وصول، و چه پس از آن نه تنها از وصولش سیر و دلزده نمی‏شود، بلکه هر دم میلش بیشتر شده و خاموشی و مردگی ندارد. این عشق مختص به ذات اقدس الله است و الاّ هر چه غیر از او وقتی انسان به وصالش رسید، پس از مدتی در می‏یابد که آن چیز اصلاً ارزش آن اندازه محبت را نداشته است، بلکه گاهی انسان به نادانی و سبک‏سری خود می‏خندد که چرا این اندازه نسبت به آن چیز بی‏ارزش علاقه‏مند بوده است. [1]

پس عشق حقیقی و اصلی فقط عشق به خداست.

اما این که بعضی از عرفا راه رسیدن به عشق الاهی را عشق مجازی یا عشق به غیر خدا می‏دانند، توجیهاتی دارد.

ابن سینا در نمط تاسع کتاب “اشارات” در مورد مقامات عارفان که بحث می‏کند، می‏گوید:

"شخص مرید نیازمند ریاضت است و ریاضت سه هدف دارد؛ اوّل: دور کردن غیر حق از حق، دوم: مطیع ساختن نفس اماره... سوم: لطیف ساختن درون برای تنبه و آگاهی."

پس می‏فرماید که: آن غرض سوم را دو امر کمک می‏کند

یکی: فکر لطیف و اندیشه صاف. دوم: عشق پاک و عفیف، که شمایل معشوق در آن حاکم باشد، نه سلطان شهوت. [2]

پس در کلام ابن سینا، شاید نخستین اشارات به عشق مجازی به عنوان "قنطرة" و راه گذری برای عشق به خدا، برای رسیدن به مقامات بالای عرفانی، برای مریدان راه، وجود دارد.

امام فخر رازی در شرح کلام ابن سینا می‏گوید:

"تأثیر عشق در تلطیف سرّ از آن جهت است که، چنین عاشقی، همیشه حالات معشوق را، از حرکات و سکنات، و حضور و غیبت، و خشم و خشنودی مورد توجه قرار می‏دهد، و به طور دایمی ذهن عاشق متوجه استقراء افعال و تعقیب اقوال معشوق می‏گردد، و از این راه به ملکه ی تلطیف سرّ دست می‏یابد. و لذا نقل کرده‏اند که "مجنون" را به خواب دیدند و گفتند: خدا با تو چه کاری کرد؟ گفت: خداوند مرا بر مدعیان محبت خویش حجت قرار داد."

خواجه نصیرالدین طوسی نیز در شرح این فقره از کلام ابن سینا می‏گوید:

"عشق مجازی بر دل انسان، نرمی و تأثر و وجد و رقّت می‏بخشد، و انسان را از علایق و دلبستگی‏های این جهانی آزاد کرده و او را وارد می‏کند که از هر کس و هر چیزی که جز معشوق وی است روی گرداند، و تمام هموم و خواسته‏ها و امیال و آرزویش به یک نقطه تمرکز یابد. همین کار باعث می‏شود که توجه او به معشوق حقیقی نسبت به دیگران آسان تر باشد، چه دیگران باید از هزاران خواسته و همّ و هدف دست بردارند، اما او از همه دست کشیده، فقط از یک مورد باید دل برکند و مهر بردارد، تا آن دل را به آستان معشوق حقیقی برده و آن مهر را بر معشوق حقیقی بیفکند." [3]

پس بنابراین عشق مجازی وسیله‏ای است، در آغاز کار یک سالک، که او را در سیر معنوی و حصول تنبّه و توجه، یاری نماید. اما چگونگی این یاوری از نظر امام فخر رازی بیشتر بر توجه عاشق به معشوق، نظر دارد و این که این توجه موجب تلطیف سرّ می‏شود. از نظر خواجه نصیر الدین به خاطر این است که عشق باعث دل کندن از وابستگی‏ها و علایق مختلف می‏شود، به گونه‏ای که توجه به معشوق حقیقی و اصلی آسان تر می‏شود، و به هر حال زمینه ی توجه به معشوق اصلی می‏شود.

و شاید به توان گفت که تعبیر "المجاز قنطرة الحقیقة" به خاطر آن است که استعدادهای اشخاص برای رسیدن به کمالات معنوی متفاوت است، و هر کس را نمی‏توان مستقیماً به عشق حقیقی که همان عشق الاهی است، هدایت نمود. لذا عشق مجازی به عنوان دامی برای به تور انداختن سالک و جدا ساختن او از امور مختلفی که باعث پای بستن او از سیر و سلوک می‏گردد، و انداختن او در مسیر معنوی، مطرح می‏گردد. چنانچه عین القضاة همدانی می‏گوید:

“ای عزیز، جمال لیلی، دانه‏ای دان، بر دامن نهاده. چه دانی که دام چیست؟ صیاد ازل چون خواست که از نهاد مجنون، مرکبی سازد از آنِ عشق خود، که او را استعداد آن نبود که به دام جمال عشق ازل افتد، که آن که به تابشی از آن هلاک شدی بفرمودند تا عشق لیلی را، یک چندی از نهادی مرکبی ساختند، تا پخته عشق لیلی شود، آن گاه بار کشیدن عشق الله را قبول توان کرد". [4]

نظر علمای اسلامی در مورد عشق مجازی:

در کلمات عرفا و فلاسفه عموماً مخالفتی با عشق مجازی دیده نمی‏شود، بلکه چنانچه ملاحظه شد آن را قنطره و پُلی برای رسیدن به معشوق حقیقی مطرح می‏کنند.

اما عده‏ی بسیاری از دانشمندان اسلامی در این باره اظهار نظری نکرده و یا به صورت قطعی در این باره نفیاً و اثباتاً سخنی نگفته‏اند.

لکن عده‏ای از فقها و متکلمین در این باره نظر مخالف دارند و عشق مجازی را یک انحراف نسبت به عشق حقیقی و سبب دور شدن از معنویات و خدا می‏دانند، و این گونه عشق‏ها را به عنوان بدعتی که متصوفه گذاشته‏اند، مطرح می‏کنند. و یا این که اصلاً استعمال کلمه ی عشق را در باره ی محبت خداوند و علاقه به معنویات، جایز نمی‏دانند، و اطلاق واژه ی معشوق را بر خداوند نمی‏پسندند، بلکه قبیح می‏شمارند. چنانچه عده‏ای به طور کلی نظر خوبی در مورد متصوّفه و شعرهای عاشقانه‏ی آنها ندارند و آن آثار منظوم را ناشی از تمایلات جنسی و یا شکست در عشق مادی می‏دانند. [5]



[1] - در این باره نک: مطهری، مرتضی ، تفسیر سوره ی حمد، انتشارات صدرا.

[2] - دکتر حسینی ملکشاهی، ترجمه و شرح اشارات و تنبهات ابن سینا، ص 446، الفصل الثامن، انتشارات سروش، 1375 هش.

[3] - سید یحیی یثربی، فلسفه ی عرفان، ص 332، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم، 1374،ش.

[4] - عین القضاه همدانی، تمهیدات، ص 96؛ سید یحیی یثربی، فلسفه ی عرفان، ص 326.

[5] - نک - داوود الهامی، داوری‏های متضاد درباره ابن عربی، انتشارات مکتب اسلام، قم، 1379 ش ؛ سید یحیی یثربی، فلسفه ی عرفان، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم، 1374 ،هش، ص 351.


اسلام کوئیست ،
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است