عالم اهل سنت به نام ابن ابی الحدید می گوید: روزی از علی فارقی (که استاد او بود) پرسیدم: آیا فاطمه در ادعای فدک راستگو بود؟
او گفت: آری، پرسیدم: پس چرا ابوبکر ملک او را به او پس نداد؟
استاد تبسمی کرد و گفت: اگر آن روز، ابوبکر فدک را به مجرد ادعای فاطمه به او می داد؛ فردا ادعای خلافت را برای شوهرش علی می کرد و ابوبکر را از مسند پائین می کشید و ابوبکر چون او را راستگو دانسته بود نمی توانست پاسخی دهد. [1]
شهید مطهری در مورد فدک می فرماید:
یادم هست که از وقتی بچه بودم گاهی میدیدم بعضی افراد برایشان یک شبهه پیدا میشود که چرا حضرت زهرا با آن مقام عصمت و قداست رفت در مسجد پیغمبر و از مسئله فدک دفاع کرد، در حالی که آنها کسانی بودند که: وَ یُطْعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ اسیراً. انَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ » [2]، یا علی خودش میگوید: وَ ما اصْنَعُ بِفَدَکٍ وَ غَیْرِ فَدَکٍ [3] و به قول شاعر فارسی:
آن که رست از جهان فدک چه کند *** آن که جست از جهت فلک چه کند
بعد من رسیدم به این جا که دو مسئله است: رفتن دنبال حق مغصوب برای نجات دادن حق یک مسئله است، یک ارزش بسیار عالی اسلامی و انسانی است، و رفتن برای این که گرسنه ماندهام، میخواهم شکمم را سیر کنم که صرفا انگیزه حیوانی داشته باشد مسئله دیگری است. اگر صرفا مسئله سیر شدن شکم باشد بله مسئله مهمی نیست. چنین انسانهایی که در حالی که گرسنه هستند آنچه دارند به دیگران میدهند آنجا هم میگفتند مال دیگران است. اما نه، یک وقت من مال و ثروت دارم، ایثار میکنم، حق خودم را خودم میدهم و به دیگری ایثار میکنم؛ ارزش این کار [محفوظ است.] یک وقت حق من را دیگری به زور میگیرد، اینجا اگر حقم را نگیرم ضد ارزش است، اگر بگیرم ارزش است. دنبال حق رفتن ارزش است. [4]
[1] - کتاب جان پیامبر (صلی الله علیه و آله) امیرالمومنین (علیه السلام) از آقای حاج سید محمد نجفی یزدی ص 88 چاپ دوم پائیز 82
[3] - علیّ مرتضی علیه السلام در موضوع فدک میفرماید: فَشَحَّتْ عَلَیْها نُفوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْها نُفوسُ قَوْمٍ اخَرینَ ... وَ ما اصْنَعُ بِفَدَکٍ وَ غَیْرِ فَدَکٍ وَ النَّفْسُ مَظانُّها فی غَدٍ جَدَثٌ، تَنْقَطِعُ فی ظُلْمَتِهِ اثارُها «نهج البلاغه، نامه 45.»: گروهی در آن طمع بستند و گروهی زهد ورزیدند ... و من با فدک و یا غیر فدک چه کنم در حالی که فردا این بدن جایگاهش گور است و در آن تاریکی آثارش از هم گسیخته گردد.
[4] - مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج24، ص: 360