در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
آیا فکر گناه، گناه است یا نه؟ تا آنجا که بنده شنیده ام می گویند فکر گناه تا آنجا که به مرحله ی عمل در نیاید گناه نیست. ما از یکی از فقها مسئله ی تهیه ی نقشه ی سینما را سؤال کردیم که اگر کسی مسلمان و مقیّد باشد و به او مراجعه کنند که نقشه ی یک سینما یا چیزی در ردیف سینما را تهیه کند، آیا اگر این کار را انجام دهد گناه کرده یا نه؟ و پولی که از این راه می گیرد حلال است یا نه؟ در جواب به ما گفتند که اشکال ندارد، اعمّ از اینکه سینما بد باشد یا خوب (سینما را به عنوان سینمای روز تلقی کنید نه سینما به معنای علمی) . استدلالشان هم این بود که نقشه، فکر گناه است و تا موقعی که پایه ی سینما را نریخته ای، پروانه اش را نگرفته ای، عمله بنّایش را خبر نکرده ای و سیمانش را نگرفته ای، هنوز گناه نیست. سؤال دیگر اینکه آیا فکر ثواب، ثواب است یا نه؟ یعنی هنوز فکر ثواب را به مرحله ی عمل در نیاورده و فقط فکرش را می کنی و گاه مانع پیدا می شود.مثلاً می نشینی فکر می کنی که خوب است فلان جا فلان مبلغ کمک کنم، بعد نمی توانی. آیا تا این اندازه فکر کردن ثواب است یا نه؟
پاسخ:

معلوم نیست کسانی که این سخن را گفته اند منظورشان چه بوده، ولی مطلب باید شکافته شود. یک وقت هست شما خودتان مثلاً- خدای نخواسته- می خواهید سینما تأسیس کنید (سینمای روز) ، همین طور است که ایشان گفته اند؛ یعنی تا مرحله ی فکر است، تا مرحله ی نقشه است و تا وقتی که این عمل از شما به ظهور نرسیده، این برای شما گناه نیست. یعنی اگر شما تصمیم به یک گناه بگیرید و تمام مقدمات آن گناه را هم فراهم کنید، ولی آن لحظه ی آخر که می رسد پشیمان بشوید یا موانع خارجی نگذارد شما این عمل را انجام دهید، این را به پای شما گناه نمی نویسند. این درست است. ولی در این مسئله ای که شما گفتید، دیگری می خواهد سینما تأسیس کند، بعد شما در مرحله ی فکر به او کمک می دهید و این کار شما مقدمه ای است که او کار خودش را انجام دهد. این، عنوان «اعانت به اثم» دارد نسبت به او. پس فرق است میان اینکه شما نقشه ی سینما را برای اقدام خودتان تهیه کنید و بعد خودتان کار را انجام ندهید یا برای دیگری تهیه کنید و دیگری هم بالاخره انجام ندهد (که گناه نیست) و اینکه شما در مرحله ی فکر و نقشه به او کمک بدهید و او هم از فکر و نقشه ی شما استفاده کند و به مرحه ی عمل برساند. این خودش گناه است از باب اینکه اعانت دیگری است به گناه، یعنی کمک کردن دیگری است به گناه. این مثل اعانت ظلم است. چرا اعانت ظلم حرام است؟ چرا حتی آن کسی که دوات ظالم را لیقه کند (مَنْ لاقَ لَهُ دَواتاً)او هم معصیت کرده؟ چون اعانت به ظالم است، نوعی تقویت و کمک رساندن به او در گناه است. بنابراین ایندو با همدیگر فرق می کند.

اما اینکه اصل مطلب اشکال ندارد، به این معناست: فرقی که میان کار خیر و کار شر هست این جهت است که اگر انسان تصمیم به کار خیر بگیرد ولی بعد موفق به انجام آن نشود برایش ثواب می نویسند، با آنکه آن کار را انجام نداده. این تفضّل الهی است. شما تصمیم به یک کار خیر می گیرید، وقتی می خواهد به مرحله ی عمل برسد مانع پیدا می شود. اینجا برای شما ثواب می نویسند. ولی در کار بد اگر شما در مرحله ی تصمیم باشید و خودِ کار صورت نگیرد، به پای شما گناه نوشته نمی شود و این تقریباً عفوی است در اینجا.

اینکه عرض کردیم که فکر گناه، گناه نیست مقصود این است که فکر هر گناهی خودِ آن گناه نیست. مثلاً برای شرابخوار عقابی در دنیا قرار داده اند و عقابی در آخرت. صحبت این است که اگر کسی تصمیم گرفت- العیاذ باللّٰه- به شرابخواری ولی بعد نشد و مانع پیش آمد، آیا در دنیا ما این آدمی را که الآن خودش را برای مشروبخواری آماده کرده بود ولی مثلاً باد وزید و شیشه را شکست و او نخورد، می توانیم تازیانه بزنیم یا نه؟ ممکن است کسی به او بگوید: تو که تصمیم داشتی، تمام مقدمات را هم فراهم کردی و اگر این باد نیامده بود و این شیشه را نینداخته بود قطعاً می خوردی، بنابراین از نظر تو تفاوتی نیست، پس ما می توانیم تو را هشتاد تازیانه بزنیم. از نظر دنیا می گویند نه، چون وقوع پیدا نکرده. از نظر آخرت هم نفس شرابخواری مجازات دارد. آیا در آخرت، این آدم مجازات یک شرابخوار خواهد شد؟ یا مجازات شرابخوار نمی شود. ولی در کار خیر این جور است که اگر کسی کار خیری را قصد کند ولو انجام ندهد، وعده داده اند که در قیامت ثواب آن عمل خیر را به او می دهند، و این تفضّل الهی است. اما در اینکه نیت بد، خودش بد است بحثی نیست. شک ندارد که نیت بد خودش بد است، گذشته از اینکه نیتِ بد است که انسان را به خود بد می کشاند، چون هر کاری اول فکرش در انسان پیدا می شود و بعد انسان وارد عمل می شود. در احادیث ما این قضیه وارد شده که عیسی بن مریم گفت: ایّها الناس! مردم به شما گفته اند که گناه نکنید، من می گویم خیال گناه را هم در خاطرتان راه ندهید. از نظر اسلامی هم که شک ندارد هر خاطره ای که انسان را از خدا غافل کند بد است، تا چه رسد که آن خاطره فکرِ گناه باشد.

پس دو مسئله است: اینکه آیا فکر گناه، خودش یک چیز بدی هست یا نه؟ و اینکه آیا فکر گناه ولو آنکه آن گناه قهراً انجام نشده باشد، عیناً مثل خودِ گناه است؟ که گفتیم این جور نیست. ولی در فکر کار خوب، این جور هست و گفته اند اگر انسان تصمیم به کار خوبی بگیرد ولی بعد عملاً توفیق پیدا نکند و مانع پیدا بشود، خداوند متعال با او همان طور رفتار خواهد کرد که با [عامل آن کار خوب در این زمینه زیاد داریم. درنهج البلاغه است که امیرالمؤمنین از جنگ جمل برمی گشتند، شخصی عرض کرد: «یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ! وَدِدْتُ اَنَّ اَخی فُلاناً کانَ شاهِدَنا» دوست داشتم برادرم فلان کس هم با ما در این جنگ می بود و در این جهاد شرکت می کرد.

فرمود: اَ هَوی اَخیکَ مَعَنا؟ آیا میلش و دلش با ماست؟ یعنی واقعاً می خواست با ما باشد ولی عملاً توفیق پیدا نکرد؟ یا نه، اگر هم می بود دلش نمی خواست با ما باشد؟ گفت: چرا، دلش می خواست با ما باشد ولی متأسفانه اینجا نبود. فرمود: پس با ما بود: فَقَدْ شَهِدَنا. بعد فرمود: و همچنین نه تنها او با ما بود، بلکه افرادی با ما بودند که هنوز در صلب پدران و در شکمهای مادران هستند و افرادی که سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمانُ زمان بعدها آنها را از بینی خودش بیرون می ریزد؛ یعنی مردمی که مثلاً در هزارسال بعد می آیند با ما خواهند بود، ولی مردمی که دلشان با ماست و به گونه ای هستند که اگر می بودند واقعاً شرکت می کردند؛ همان که ما به دروغش می گوییم (حقیقتش اگر باشد) ، خطاب به حضرت سیدالشهداء و اصحابشان عرض می کنیم: یا لَیْتَنا کُنّا مَعَکُمْ فَنَفوزَ فَوْزاً عَظیماً. این «یا لَیْتَنا» اگر حقیقت باشد و تعارف یا عادت نباشد [ثواب آن مجاهده را دارد.

داستان آمدن جابر به کربلا و آن زیارت اول در اربعین را شنیده اید. جابر کور بود. آن شخصی که همراهش بود (عطیّه) که او هم مرد محدّثی بوده است، می گوید که جابر ضمن مخاطباتی که با شهدا می کرد گفت: ولی ما با شما بوده ایم، ما با شما شریک هستیم. به جابر گفتم: ما با اینها شریک هستیم؟ ! اینها که اینجا بدنهاشان قطعه قطعه و قلم قلم شد؟ ! من و تو که نبودیم، چطور ما شریک هستیم؟ ! گفت: چرا، به خدا ما بوده ایم، چون اگر می بودم قطعاً با اینها بودم، هیچ شک ندارد، روحم با اینها بوده.

بنابراین در مقام اجر و ثواب، اگر کسی واقعاً قصد انجام کار خیری را داشته باشد و بعد موانع خارجی و غیر اختیاری جلویش را بگیرد، خداوند تفضّلاً ثواب آن عمل را به او می دهد. ولی در گناه اگر مانع خارجی بیاید، گناهِ آن عمل منظور نمی شود. اما خود فکر گناه، مسلّم بد است و نوعی گناه می باشد. [1] 


پایگاه شهید مطهری ،
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است