در
کتابخانه
بازدید : 197607تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اصول فقه بخش اول: اصول فقه
Collapse بخش دوم: فقه بخش دوم: فقه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
7. شیخ ابوجعفر طوسی، معروف به شیخ الطائفه. از ستارگان بسیار درخشان جهان اسلام است. در فقه و اصول و حدیث و تفسیر و كلام و رجال تألیفات فراوان دارد. اهل خراسان است. در سال 385 متولد شده و در سال 408 یعنی در 23 سالگی به بغداد كه آن وقت مركز بزرگ علوم و فرهنگ اسلامی بود مهاجرت كرد و تا پایان عمر در عراق ماند و پس از استادش سید مرتضی ریاست علمی و فتوائی شیعه به او منتقل شد.

مدت پنج سال پیش شیخ مفید درس خوانده است. سالیان دراز از خدمت شاگرد مبرّز شیخ مفید یعنی سید مرتضی بهره مند شده است. استادش سید مرتضی در سال 436 درگذشت و او بیست و چهار سال دیگر بعد از استادش در قید حیات بود.

دوازده سال بعد از سید در بغداد ماند ولی بعد به علت یك سلسله آشوبها كه خانه و كتابخانه اش به تاراج رفت به نجف مهاجرت كرد و حوزه علمیه را در آنجا تأسیس كرد و در سال 460 در همان جا درگذشت. قبرش در نجف معروف است.

شیخ طوسی كتابی در فقه دارد به نام النهایة كه در قدیم الایام كتاب درسی طلاب بوده است. كتاب دیگری دارد به نام مبسوط كه فقه را وارد مرحله جدیدی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 74
كرده است و در عصر خودش مشروحترین كتاب فقهی شیعه بوده است. كتاب دیگری دارد به نام خِلاف كه در آنجا، هم آراء فقهای اهل سنت را ذكر كرده و هم رأی شیعه را. شیخ طوسی كتابهای دیگر نیز در فقه دارد. قدما تا حدود یك قرن پیش اگر در فقه «شیخ» به طور مطلق می گفتند مقصود شیخ طوسی بود و اگر شیخان می گفتند مقصود شیخ مفید و شیخ طوسی بود.

شیخ طوسی یكی از چند چهره معروفی است كه در سراسر فقه نامشان برده می شود. خاندان شیخ طوسی تا چند نسل همه از علما و فقها بوده اند. پسرش شیخ ابوعلی ملقب به «مفید ثانی» فقیه جلیل القدری است و بنا بر نقل مستدرك الوسائل [1] او كتابی دارد به نام امالی و كتاب النهایه پدرش را نیز شرح كرده است.

مطابق نقل كتاب لؤلؤ البحرین دختران شیخ طوسی نیز فقیهه و فاضله بوده اند.

شیخ ابوعلی فرزندی دارد به نام شیخ ابوالحسن محمد، بعد از پدرش ابوعلی مرجعیت و ریاست حوزه علمیه به او منتقل شد و بنا بر نقل ابن عماد حنبلی در كتاب شذرات الذهب فی اخبار من ذهب [2] در زمان این مرد بزرگ طلاب علوم دینی شیعه از اطراف و اكناف به سوی او می شتافته اند و او خود مردی پارسا و زاهد و عالم بوده است. عماد طبری گفته است اگر صلوات بر غیر انبیا روا بود من بر این مرد صلوات می فرستادم. او در سال 540 درگذشته است [3] 8. قاضی عبد العزیز حلبی، معروف به ابن البَرّاج. شاگرد سید مرتضی و شیخ طوسی است. از طرف شیخ طوسی به بلاد شام كه وطنش بود فرستاده شد. بیست سال در طرابلس شام قاضی بود. در سال 481 درگذشته است. كتابهای فقهی او كه بیشتر نام برده می شود یكی به نام مهذّب است و دیگری به نام جواهر. .

9. شیخ ابوالصلاح حلبی. او نیز اهل شامات است. شاگرد سید مرتضی و شیخ طوسی بوده و صدسال عمر كرده است. در ریحانة الادب می نویسد كه او شاگرد سلاّر بن عبد العزیز آتی الذكر نیز بوده است. اگر این نسبت درست باشد می بایست
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 75
ابوالصلاح سه طبقه را شاگردی كرده باشد! كتاب معروف او در فقه به نام كافی است.

در سال 447 درگذشته است. اگر عمر او صد سال بوده است و در 447 هم وفات كرده باشد او از هر دو استادش بزرگسال تر بوده است. شهید ثانی او را «خلیفة المرتضی فی البلاد الحلبیه» خوانده است.

10. حمزة بن عبد العزیز دیلمی، معروف به سلاّر دیلمی. در حدود سال 448 تا 463 درگذشته است. شاگرد شیخ مفید و سید مرتضی است. اهل ایران است و در خسروشاه تبریز درگذشته است. كتاب معروف او در فقه به نام مراسم است. سلاّر هرچند هم طبقه شیخ طوسی است نه از شاگردان او، در عین حال محقق حلّی در مقدمه كتاب المعتبر از او و ابن البرّاج و ابوالصلاح حلبی به عنوان «اتباع الثلاثه» نام می برد یعنی او را از پیروان می شمارد كه علی الظاهر مقصودش این است كه این سه نفر تابع و پیروان سه نفر دیگر (شیخ مفید، سیدمرتضی، شیخ طوسی) بوده اند.

11. سید ابوالمكارم ابن زهره. در حدیث به یك واسطه از ابوعلی پسر شیخ الطائفه روایت می كند و در فقه با چند واسطه شاگرد شیخ طوسی است. اهل حلب است و در سال 585 درگذشته است. كتاب معروف او در فقه به نام غُنیه است.

هرگاه در اصطلاح فقها «حلبیان» (به صیغه تثنیه) گفته شود مقصود ابوالصلاح حلبی و ابن زهره حلبی است و هرگاه «حلبیّون» (به صیغه جمع) گفته شود مقصود آن دو نفر به علاوه ابن البرّاج است كه او هم اهل حلب بوده است. بنا بر آنچه در مستدرك [4] ضمن احوال شیخ طوسی آمده است ابن زهره كتاب النهایه شیخ طوسی را نزد ابوعلی حسن بن الحسین معروف به ابن الحاجب حلبی خوانده است و او آن كتاب را نزد ابوعبد اللّه زینوبادی در نجف و او نزد شیخ رشیدالدین علی بن زیرك قمی و سید ابی هاشم حسینی و آندو نزد شیخ عبد الجبار رازی تحصیل كرده بوده اند و شیخ عبد الجبار شاگرد شیخ طوسی بوده است. بنا بر این نقل، ابن زهره با چهار واسطه شاگرد شیخ طوسی بوده است.

12. ابن حمزه طوسی، معروف به عمادالدین طوسی. هم طبقه شاگردان شیخ طوسی است. بعضی او را هم طبقه شاگردان شاگردان شیخ دانسته و بعضی دوره او را از این هم متأخرتر دانسته اند. نیاز به تحقیق بیشتری است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 76
سال وفاتش دقیقاً معلوم نیست. شاید در حدود نیمه دوم قرن ششم درگذشته است. اهل خراسان است. كتاب معروفش در فقه به نام وسیله است.

13. ابن ادریس حلّی. از فحول علمای شیعه است. خودش عرب است و شیخ طوسی جدّ مادری او (البته مع الواسطه) به شمار می رود. به حریت فكر معروف است. صولت و هیبت جدش شیخ طوسی را شكست. نسبت به علما و فقها تا سرحد اهانت انتقاد می كرد. در سال 598 در سن 55 سالگی درگذشته است. كتاب نفیس و معروف او در فقه به نام سرائر است. گفته اند كه ابن ادریس از تلامذه سید ابوالمكارم ابن زهره بوده است، ولی بنا بر تعبیراتی كه ابن ادریس در كتاب الودیعه از كتاب السرائر می كند چنین برمی آید كه صرفاً معاصر وی بوده است و او را ملاقات كرده است و در برخی مسائل فقهی میان آنها مكاتباتی رد و بدل شده است.

14. شیخ ابوالقاسم جعفر بن حسن بن یحیی بن سعید حلّی، معروف به محقق.

صاحب كتابهای زیادی در فقه از آن جمله شرایع ، معارج ، معتبر ، المختصر النافع و غیره است. محقق حلّی با یك واسطه شاگرد ابن زهره و ابن ادریس حلّی سابق الذكر است. در الكُنی و الالقاب ذیل احوال «ابن نما» می نویسد:

محقق كَرَكی در وصف محقق حلّی گفته است: اعلم اساتید «محقق» در فقه اهل بیت، محمد بن نمای حلّی و اجلّ اساتید او ابن ادریس حلّی است.

ظاهراً مقصود محقق كَرَكی این است كه اجلّ اساتید «ابن نما» ابن ادریس است، زیرا ابن ادریس در 598 درگذشته است و محقق در 676 درگذشته است. قطعاً محقق حوزه درس ابن ادریس را درك نكرده است. در ریحانة الادب می نویسد:

محقق حلّی شاگرد جد و پدر خودش و سید فخار بن معد موسوی و ابن زهره بوده است.

این نیز اشتباه است، زیرا محقق، ابن زهره را كه در 585 درگذشته است درك نكرده است. بعید نیست كه پدر محقق شاگرد ابن زهره بوده است. او استاد علامه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 77
حلّی است كه بعداً خواهد آمد.

در فقه كسی را بر او مقدم نمی شمارند. در اصطلاح فقها هرگاه «محقق» به طور مطلق گفته شود مقصود همین شخص بزرگوار است. فیلسوف و ریاضی دان بزرگ خواجه نصیرالدین طوسی با او در حلّه ملاقات كرده و در جلسه درس فقهش حضور یافته است. كتابهای «محقق» مخصوصاً كتاب شرایع در میان طلاب یك كتاب درسی بوده و هست و فقهای زیادی كتب محقق را شرح كرده یا حاشیه بر آنها نوشته اند.

15. حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلّی، معروف به علامه حلّی. یكی از اعجوبه های روزگار است. در فقه و اصول و كلام و منطق و فلسفه و رجال و غیره كتاب نوشته است. در حدود صد كتاب از آثار خطی یا چاپی او شناخته شده كه بعضی از آنها به تنهایی (مانند تذكرة الفقهاء ) كافی است كه نبوغ او را نشان دهد.

علامه كتب زیادی در فقه دارد كه غالب آنها مانند كتابهای محقق حلّی در زمانهای بعد از او از طرف فقها شرح و حاشیه شده است. كتب معروف فقهی علامه عبارت است از: ارشاد، تبصرة المتاعالمین، قواعد، تحریر، تذكرة الفقهاء، مختلف الشیعه، منتهی علامه اساتید زیادی داشته است. در فقه شاگرد دایی خود محقق حلّی و در فلسفه و منطق شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بوده است. فقه تسنن را نزد علمای اهل تسنن تحصیل كرده است. علامه در سال 648 متولد شده و در سال 726 درگذشته است.

16. فخر المحققین، پسر علامه حلّی. در 682 متولد شده و در سال 771 درگذشته است. علامه حلّی در مقدمه تذكرة الفقهاء و در مقدمه كتاب قواعد از فرزندش به تجلیل یاد كرده است و در آخر قواعد آرزو كرده كه پسر بعد از پدر كارهای ناتمام او را تمام كند. فخرالمحققین كتابی دارد به نام ایضاح الفوائد فی شرح مشكلات القواعد . آراء فخر المحققین در كتاب ایضاح در كتب فقهیه مورد توجه است.

17. محمد بن مكّی، معروف به شهید اول. شاگرد فخر المحققین و از اعاظم فقهای شیعه است. در ردیف محقق حلّی و علامه حلّی است. اهل جبل عامل است كه منطقه ای است در جنوب لبنان و از قدیمترین مراكز تشیع است و هم اكنون نیز یك مركز شیعی است. شهید اول در سال 734 متولد شده و در 786 به فتوای یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 78
فقیه مالكی مذهب و تأیید یك فقیه شافعی مذهب شهید شده است. او شاگرد شاگردان علامه حلّی و از آن جمله فخر المحققین بوده است. كتابهای معروف شهید اول در فقه عبارت است از اللّمعه كه در مدت كوتاهی در همان زندانی كه منجر به شهادتش شد تألیف كرده است [5]و عجیب این است كه این كتاب شریف را در دو قرن بعد فقیهی بزرگ شرح كرد كه او سرنوشتی مانند مؤلف پیدا كرد یعنی شهید شد و «شهید ثانی» لقب گرفت. شرح لمعه تألیف شهید ثانی است كه همواره از كتب درسی طلاب بوده و هست. كتابهای دیگر شهید اول عبارت است از: دروس، ذكری ، بیان، الفیّه، قواعد . همه كتب او از نفایس آثار فقهی است. كتب شهید اول نیز مانند كتب محقق و علامه حلّی در عصرهای بعد از طرف فقها شرحها و حاشیه های زیاد خورده است.

در میان فقهای شیعه كتابهای سه شخصیت فوق الذكر یعنی محقق حلّی، علامه حلّی، شهید اول كه در قرن هفتم و هشتم می زیسته اند به صورت متون فقهی درآمده و دیگران بر آنها شرح و حاشیه نوشته اند و كسی دیگر نمی بینیم كه چنین عنایتی به آثار او شده باشد. فقط در یك قرن گذشته دو كتاب از كتابهای شیخ مرتضی انصاری كه در حدود صد و سیزده سال از وفاتش می گذرد چنین وضعی به خود گرفته است.

خاندان شهید اول خاندان علم و فضل و فقه بوده اند و نسلهای متوالی این شرافت را برای خود نگهداری كرده اند. شهید سه پسر دارد كه هر سه از علما و فقها بوده اند همچنانكه همسرش امّ علی و دخترش امّ الحسن نیز فقیهه بوده اند و شهید زنان را در پاره ای از مسائل فقهی به این دو بانوی فاضله ارجاع می كرده است. در كتاب ریحانة الادب می نویسد:

بعضی از بزرگان فاطمه دختر شهید را «شیخه» و «سَتّ المشایخ» یعنی سیّدة المشایخ لقب داده اند.

18. فاضل مقداد. اهل سیور است كه از قراء حلّه است. از شاگردان مبرّز شهید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج20، ص: 79
اول است. كتاب معروف او در فقه كه چاپ شده و در دست است و از او نقل می شود كتاب كنزالعرفان است. این كتاب آیات الاحكام است، یعنی در این كتاب آن سلسله از آیات كریمه قرآن كه از آنها مسائل فقهیه استنباط می شود و در فقه مطرح می گردد تفسیر شده و به سبك فقهی به آنها استدلال شده است. در شیعه و سنی كتابهای زیادی در آیات الاحكام نوشته شده است و كنزالعرفان فاضل مقداد بهترین و یا از بهترین آنهاست. فاضل مقداد در سال 826 وفات كرده است. علیهذا او از علمای قرن نهم هجری محسوب می شود.

19. جمال السالكین ابوالعباس احمد بن فهد حلّی اسدی. در سال 757 متولد شده و در سال 841 وفات یافته است. در طبقه شاگردان شهید اول و فخرالمحققین است. مشایخ حدیث او فاضل مقداد سابق الذكر و شیخ علی بن الخازن فقیه و شیخ بهاء الدین علی بن عبد الكریم است [6]. علی الظاهر اساتید فقهی او نیز همینها هستند.

ابن فهد تألیفات فقهی معتبری دارد از قبیل المهذّب البارع - كه شرح المختصر النافع محقق حلّی است- و شرح ارشاد علامه به نام المقتصر و شرح الفیّه شهید اول. شهرت بیشتر ابن فهد در اخلاق و سیر و سلوك است. كتاب مشهور او در این زمینه عُدّة الداعی است.

20. شیخ علی بن هلال جزایری. زاهد و متقی و جامع المعقول و المنقول بوده است. استاد روایتش ابن فهد حلّی است و بعید نیست كه استاد فقه وی نیز هم او باشد. می گویند در عصر خودش شیخ الاسلام و رئیس شیعه بوده است. محقق كَرَكی شاگرد او بوده و او را به صفت فقاهت و شیخ الاسلامی ستوده است. ابن ابی جمهور احسائی نیز فقه را نزد او تحصیل كرده است.


[1] جلد 3، صفحه 498
[2] جلد 4، صفحه 126 و 127
[3] قسمتهای مربوط به شیخ ابوالحسن فرزند شیخ ابوعلی از یادداشتی است كه دوست عالیقدر، دانشمند محترم آقای نصراللّه شبستری تبریزی مرقوم فرموده اند و ایشان آن را از علامه سید محمد صادق آل بحرالعلوم در مقدمه ای كه بر رجال شیخ طوسی نوشته اند نقل كرده اند.
[4] جلد 3، صفحه 506
[5] گویند برای امیرعلی بن مؤیّد، امیر سربداریان خراسان.
[6] الكنی و الالقاب
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است