در
کتابخانه
بازدید : 182838تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
هدایت عامّه
Expand اختصاصات پیامبران اختصاصات پیامبران
Expand نقش تاریخی پیامبران نقش تاریخی پیامبران
Expand هدف نبوّتها و بعثتهاهدف نبوّتها و بعثتها
Expand معجزه ی ختمیّه معجزه ی ختمیّه
Collapse قرآن قرآن
Expand مشخّصات اسلام مشخّصات اسلام
Expand پیغمبر اكرم پیغمبر اكرم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
سبك قرآن نه شعر است و نه نثر. امّا شعر نیست برای اینكه وزن و قافیه ندارد.

بعلاوه، شعر معمولا با نوعی تخیّل كه تخیّل شاعرانه نامیده می شود همراه است. قوام شعر به مبالغه و اغراق است كه نوعی كذب است. در قرآن تخیّلات شعری و تشبیه های خیالی وجود ندارد. در عین حال نثر معمولی هم نیست، زیرا از نوعی انسجام و آهنگ و موسیقی برخوردار است كه در هیچ سخن نثری تاكنون دیده نشده است. مسلمین همواره قرآن را با آهنگهای مخصوص تلاوت كرده و می كنند كه مخصوص قرآن است.

در دستورهای دینی رسیده است كه قرآن را با آهنگ خوش بخوانید. ائمّه ی اطهار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 214
گاهی قرآن را در خانه های خود با آهنگی چنان دلربا می خواندند كه مردم كوچه را متوقّف می كرد. هیچ سخن نثری مانند قرآن آهنگ پذیر نیست، آن هم آهنگهای مخصوصی كه متناسب با عوالم روحانی است نه آهنگی مناسب مجالس لهو. پس از اختراع رادیو هیچ سخن روحانی نتوانست با قرآن از نظر زیبایی و تحمّل آهنگهای روحانی برابری كند. علاوه بر كشورهای اسلامی، كشورهای غیر اسلامی نیز از نظر زیبایی و آهنگ، قرآن را در برنامه های رادیویی خویش گنجانیدند. عجیب این است كه زیبایی قرآن زمان و مكان را درنوردیده و پشت سر گذاشته است. بسیاری از سخنان زیبا مخصوص یك عصر است و با ذائقه ی عصر دیگر جور در نمی آید و یا حدّ اقل مخصوص ذوق و ذائقه ی یك ملّت است كه از فرهنگی مخصوص برخوردار می باشند، ولی زیبایی قرآن نه زمان می شناسد و نه نژاد و نه فرهنگ مخصوص.

همه ی مردمی كه با زبان قرآن آشنا شدند آن را با ذائقه ی خود مناسب یافتند. هر چه زمان می گذرد و به هر اندازه ملّتهای مختلف با قرآن آشنا می شوند، بیش از پیش مجذوب زیبایی قرآن می شوند.

یهودیان و مسیحیان متعصّب و پیروان برخی از مذاهب دیگر در طول چهارده قرن اسلامی انواع معارضه ها برای تضعیف مقام قرآن كرده اند، گاهی نسبت تحریف داده اند و گاهی در برخی قصّه های قرآن خواسته اند تشكیك كنند و گاهی به شكلی دیگر علیه قرآن فعّالیّت كرده اند، ولی هیچ گاه به خود ندیده اند كه از سخنوران ورزیده ی خود كمك بگیرند و به فریاد مبارزه طلبی قرآن پاسخ گویند و لا اقل یك سوره ی كوچك مانند قرآن بیاورند و به جهانیان عرضه دارند.

همچنین در تاریخ اسلام افراد زیادی پدید آمده اند كه به اصطلاح «زنادقه» یا «ملاحده» خوانده شده اند و برخی از آنها برجستگی فوق العاده داشته اند. این گروه به اشكال و اقسام مختلف علیه «دین» به طور كلّی و قرآن خصوصا سخنانی گفته اند و برخی از آنها خداوند سخن در زبان عربی شمرده می شوند و احیانا به منازعه با قرآن برخاسته اند، ولی تنها كاری كه كرده اند آن بوده كه كوچكی خود و عظمت قرآن را روشن تر كرده اند. تاریخ از «ابن راوندی» ، «أبو العلاء معرّی» ، یا «أبو الطیّب متنبّی» شاعر نامدار عرب، داستانها در این زمینه آورده است. اینها كسانی بوده اند كه خواسته اند قرآن را «كاری بشری» جلوه دهند.

افراد زیادی به ادّعای پیغمبری برخاستند و سخنانی آوردند به خیال خود شبیه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 215
قرآن، و ادّعا كردند كه این سخنان نیز مانند قرآن از جانب خداست. «طلیحه» ، «مسیلمه» و «سجاح» از این گروه هستند. این گروه نیز به نوعی دیگر كوچكی خود و عظمت قرآن را روشن نمودند.

عجیب این است كه كلام خود پیغمبر كه قرآن بر زبان او جاری شده است، با قرآن متفاوت است. از رسول اكرم سخنان زیادی به صورت خطبه، دعا، كلمات قصار و حدیث باقی مانده است و در اوج فصاحت است، امّا به هیچ وجه رنگ و بوی قرآن ندارد. این خود می رساند كه قرآن و سخنان فكری پیغمبر از دو منبع جداگانه است.

علی (علیه السّلام) از حدود ده سالگی با قرآن آشناست، یعنی سنّ علی در این حدود بود كه اوّلین آیات قرآن بر پیغمبر اكرم نازل شد و علی مانند تشنه ای كه به آب زلال برسد آنها را فرا می گرفت و تا آخر عمر پیغمبر در رأس كاتبان وحی قرار داشت.

علی حافظ قرآن بود و همیشه قرآن را تلاوت می كرد، شبها كه به عبادت می ایستاد با آیات قرآن خوش بود. با این وضع اگر سبك قرآن قابل تقلید می بود، علی با آن استعداد بی نظیر در سخنوری و فصاحت و بلاغت كه بعد از قرآن نظیری برای سخنش نمی توان یافت، می بایست تحت تأثیر سبك قرآن از سبك قرآن پیروی كند و خود به خود خطابه هایش به شكل آیات قرآن باشد، امّا می بینیم سبك قرآن با سبك علی كاملا متفاوت است.

آنگاه كه علی در ضمن خطابه های غرّا و فصیح و بلیغش آیه ای از قرآن می آورد كاملا متمایز است و ستاره ای را ماند كه در مقابل ستارگان دیگر درخشش فوق العاده دارد.

قرآن موضوعاتی را كه معمولا زمینه ی هنر نمایی بشر در سخن سرایی است و افراد بشر اگر بخواهند هنر سخنوری خویش را بنمایانند آن زمینه ها را انتخاب می كنند و سخن خویش را با پیش كشیدن آنها زیبا می سازند، از فخر، مدح، هجو، مرثیه، غزل و توصیف زیباییهای طبیعت، مطرح نكرده و درباره ی آنها داد سخن نداده است، موضوعاتی كه قرآن طرح كرده همه معنوی است، توحید است، معاد است، نبوّت است، اخلاق است، احكام است، مواعظ است، قصص است، و در عین حال در حدّ اعلای زیبایی است.

هندسه ی كلمات در قرآن بی نظیر است، نه كسی توانسته یك كلمه ی قرآن را پس و پیش كند بدون آنكه به زیباییهای آن لطمه وارد سازد و نه كسی توانسته است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 216
مانند آن بسازد. قرآن از این جهت مانند یك ساختمان زیباست كه نه كسی بتواند با جابجا كردن و تغییر دادن، آن را زیباتر كند و نه بتواند بهتر از آن و یا مانند آن را بسازد.

سبك و اسلوب قرآن نه سابقه دارد و نه لاحقه، یعنی نه قبلا كسی با این سبك سخن گفته است و نه بعدا كسی- با همه ی دعوتها و مبارزه طلبیهای قرآن- توانسته است با آن رقابت كند و یا از آن تقلید نماید.

تحدّی قرآن و مبارزه طلبی او هنوز هم همچنان مانند كوه پابرجاست و برای همیشه باقی خواهد بود. امروز هم همه ی مسلمانان با ایمان مردم جهان را دعوت می كنند كه در این مسابقه شركت كنند و اگر مثل و مانندی برای قرآن پیدا شد آنها از دعوی و ایمان خود صرف نظر می كنند و اطمینان دارند كه چنین چیزی میسّر نیست.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است