سلاطین غور اصلاً از غور هرات هستند و نسب آنان به شنسب نامی
می رسد. این شنسب در زمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام مسلمان شد و
فرمانداری ناحیه ی غور از طرف آن حضرت به وی تفویض گردید. مورخین
می نویسند در زمان بنی امیه كه امیرالمؤمنین را در منابر سب می كردند و
حكام بنی امیه مردم را وادار به این عمل می نمودند، مردمان غور زیر بار
این عمل نرفتند و حكام غور و غرجستان نسبت به آن جناب اسائه ی ادب
نكردند.
اولین پادشاه مسلمان غوری كه به هندوستان لشكر كشید و دهلی را فتح
كرد و آنجا را پایتخت قرار داد، سلطان محمد سام غوری بود. از زمان این
سلطان (آغاز قرن هفتم) كه دهلی پایتخت اسلامی شد و تا هنگامی كه
انگلیس بر آن تسلط یافت پایتخت سلاطین مسلمان بود. غوریان در هند
مصدر خدمات مهمی شدند و در عصر آنان علما و دانشمندان زیادی از
ایران به هند رفتند و در آنجا متوطّن شدند. در حقیقت تبلیغات اسلامی در
هند از زمان غوریان شروع گردید و مدارس و مساجد رونق پیدا كرد.
یكی از علمای بزرگ ایران كه در این زمان به هند رفت، خواجه معین الدین
چشتی است. وی در هند بسیار خدمت كرده است و شاگردان زیادی دارد
كه هر كدام پس از وی در آن منطقه ریاست دینی و مذهبی یافتند. مكتب
خواجه معین الدین هنوز پس از گذشتن صدها سال پابرجاست و قبرش در
«اجمیر» بسیار مورد احترام و تجلیل است.