در
کتابخانه
بازدید : 1635819تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Collapse شناسه کتابشناسه کتاب
Expand تفسیر سوره هُمَزَةتفسیر سوره هُمَزَة
Expand تفسیر سوره فیل تفسیر سوره فیل
Expand تفسیر سوره كوثرتفسیر سوره كوثر
Expand تفسیر سوره كافرون تفسیر سوره كافرون
Expand تفسیر سوره نصرتفسیر سوره نصر
Collapse تفسیر سوره مسدتفسیر سوره مسد
Expand تفسیر سوره توحیدتفسیر سوره توحید
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (10)</span>آشنایی با قرآن (10)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (11)</span>آشنایی با قرآن (11)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (12)</span>آشنایی با قرآن (12)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (13)</span>آشنایی با قرآن (13)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (14)</span>آشنایی با قرآن (14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
قرآن مخصوصا روی این جهت كه این مرد پیغمبر اكرم را فوق العاده آزار رساند [نامش را ذكر كرده است. ] قرآن به واسطه فصاحت و بلاغت و زیبایی اش به گونه ای بود كه دوست و دشمن آن را حفظ می كردند. شعر اگر زیبا باشد طرفدار و مخالف هر دو آن را حفظ می كنند. همان آدمی هم كه شعر علیه او گفته شده، از بس شعر زیباست باز حفظ می كند و در حافظه اش می ماند. این است كه همیشه همه از شاعرها می ترسند، چون به قول فردوسی هجا به جا می ماند. این امر اختصاص به شعر ندارد. چرا از نثر نمی ترسند؟ چون نثر غالبا به قدر شعر زیبا نیست و فراموش می شود. ولی اگر نثری زیبا باشد و مثل شعر یا بهتر از شعر حافظه را به سوی خود جلب كند و بكشد به طوری كه همه آن را حفظ كنند، همان اثر را دارد.
این مرد از همه دشمنها سرسخت تر بود. وقتی این آیه قرآن نازل شد- كه آیات قرآن اثرش از نظر نفوذ در دلها صد برابر شعر بود- از همان روز ابولهب ماستها را كیسه كرد و غیر ابولهب هم فهمیدند كه اگر در متن قرآن چیزی علیه آنها بیاید، عاری برای آنها به وجود می آورد كه پاك شدنی نیست.
بعلاوه، قرآن برای اینكه بفهماند كه در اسلام تعصبی وجود ندارد، انسانِ بد بد است ولو عموی پیغمبر باشد و انسان خوب خوب است ولو غلامی باشد [نام ابولهب را ذكر كرده است. ] غیر از شخص پیغمبر اكرم كه حساب دیگری دارد، از معاصرین و همعصرهای پیغمبر دو نفر در قرآن اسمشان به صورت شخصی به مناسبتی آمده؛ یكی همین ابولهب است كه نامش به بدی آمده با اینكه عموی پیغمبر است، و دیگر زید بن حارثه كه یك غلام است ولی مرد صالح و باتقوایی است. زید بن حارثه (پدر اسامة بن زید) كه در موته شهید شد به مناسبت داستان زنش زینب بنت جَحْش، اسمش آمده: فَلَمّا قَضی زَیْدٌ مِنْها وَطَراً [1].
زید غلام خدیجه بود و خدیجه او را به پیغمبر اكرم بخشید و پیغمبر اكرم او را آزاد كرد، شد آزادشده پیغمبر. بعد كه آزاد شد، پدر و مادرش آمدند مكه و گفتند تو كه الآن آزاد هستی بیا برویم.

هر كارش كردند حاضر نشد برود (ظاهرا قبل از رسالت پیغمبر است) گفت: من خانه محمد را رها
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 817
نمی كنم. حضرت هم فرمود: میل خودت، می خواهی بروی برو؛ ولی نرفت. زید بعد از حضرت امیر علیه السلام دومین یا سومین نفری است كه اسلام اختیار كرده. مكی یا قرشی هم نیست، غلام آزادشده است.
قرآن افتخار جاوید ماندن اسم كسی به نیكی را به این غلام آزادشده داد و ننگ یاد شدن كسی به لعنت و بدی را به عموی پیغمبر داد تا مردم بفهمند در اسلام حساب نژاد وجود ندارد.
قرآن می گوید: تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ تباه باد هر دو دست ابولهب. . . [2]و صلّی اللّه علی محمد و آله الطاهرین.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 818
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 819

[1] - . احزاب/37.
[2] - . [چند ثانیه ای از آخر مطلب ضبط نشده است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است