در
بازدید : 302214      تاریخ درج : 1391/5/19
Skip Navigation Links.
شخصیت ها در دانشنامه " قرآن "
Collapse شخصیت ها در دانشنامه " فقه "شخصیت ها در دانشنامه " فقه "
ابن ابى عقیل عمّانى
ابن ادریس حلّى
ابن براج
ابن جنید اسكافى
ابن حمزه طوسى، معروف به عمادالدین طوسى
سید ابوالمكارم ابن زهره
جمال السالكین ابوالعباس احمد بن فهد حلّى اسدى
ابواسحاق اسفراینی
ابوالقاسم محقق حلی
ابوالقاسم جعفربن حسن بن یحیى بن سعید حلى
ابوبكر بن عبد الرحمن بن حارث بن هشام مخزومى
ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن زوطى
ابویوسف
احمد بن حنبل شیبانى
آخوند ملامحمد كاظم خراسانى
احمد بن محمد اردبیلى، معروف به مقدس اردبیلى.
آقای آقا میرزا احمد آشتیانی
اصفهانی، سید ابوالحسن
اصفهانى، شیخ بهاء الدین معروف به فاضل هندى
آملی، آقا شیخ محمد تقی
امینی ، عبد الحسین، علامه امینی
انصاری، شیخ مرتضی
ابو عمرو عبد الرحمن بن عمرو اوزاعى
بادكوبه ‏ای، آقا سید حسین
بحرالعلوم، سید مهدى
بهاء الدین محمد عاملى، معروف به شیخ بهائى
بهبهانى، محمد باقر معروف به وحید بهبهانى
شیخ على بن هلال جزایرى
جوینی، امام الحرمین
حسن بن یوسف بن على بن مطهر حلّى، معروف به علامه حلّى
شیخ ابوالصلاح حلبى
خارجة بن زید بن ثابت انصارى
محقق خوانساری
آقا حسین خوانسارى، معروف به محقق خوانسارى
جمال المحققین، معروف به آقا جمال خوانسارى.
زفر بن الهذیل
ملامحمدباقر سبزوارى، معروف به محقق سبزوارى
سعید بن مسیب مخزومى
حمزة بن عبد العزیز دیلمى، معروف به سلاّر دیلمى
سلیمان بن یسار
سید رضی
سید مرتضى معروف به علَم الهدى
شافعى، محمد بن ادریس
شهید اول، محمد بن مكّى
شهید ثانى، شیخ زین الدین
شیبانى، محمد بن حسن
شیخ صدوق
شیخ طوسی
شیخ على بن عبد العالى كَرَكى، معروف به محقق كَرَكى یا محقق ثانى
شیرزای، میرزا محمد تقی
صدر، امام موسی
عبیداللّٰه بن عبد اللّٰه بن عتبة بن مسعود
عروة بن زبیر
علوی سبزواری، حاج میرزا حسین
عیاسی سمرقندی
غروی اصفهانی، حاج شیخ محمد حسین
غزالی، امام محمد
فضل به شاذان
فیض كاشانی
قاسم بن محمد بن ابى بكر
آقا سید ابو الحسن رفیعی قزوینی
قطب راوندی
شیخ عباس قمی
شیخ جعفر كاشف الغطاء
ابوجعفر محمد بن یعقوب كلینى رازى
سید جمال الدین گلپایگانی
لیث بن سعد اصفهانى
مالك بن انس
علامه مجلسی
مجلسی، محمد تقی
قاضی سعید قمی
سید حسن مدرس
عبد اللّٰه بن مبارك مروزى
فاضل مقداد
میر محمد باقر داماد
میرزا مهدی بن میرزا هدایت الله شهید مشهدی
حاج میرزا حسین نائینى
نجفی، محمد حسن
نراقی، ملا احمد
نراقی، ملا مهدی
نوری، شیخ فضل الله
علامه محدث نوری
حاج شیخ عبد النبی نوری
هشام بن الحكم
همدانی، آخوند ملا حسینقلی
Expand شخصیت ها در دانشنامه " اصول فقه "شخصیت ها در دانشنامه " اصول فقه "
Expand شخصیت ها در دانشنامه " عرفان "شخصیت ها در دانشنامه " عرفان "
شخصیت ها در دانشنامه حوزه های علمیه
Expand شخصیت ها در دانشنامه  " زندگی نامه شهید مطهری "شخصیت ها در دانشنامه " زندگی نامه شهید مطهری "
شخصیت ها در دانشنامه " تاریخ "
شخصیت ها در دانشنامه " زن در اسلام "
شخصیت ها در دانشنامه "مباحث اجتماعی"
 

 

 

بزرگترین حسنه حكیم سبزواری

بزرگترین حسنه حكیم سبزوارى ، مرحوم حكیم ربانى ، عارف كامل الهى ، فقیه نامدار ، آخوند ملا حسینقلى همدانى در جزینى قدس سره است . این مرد بزرگ و بزرگوار كه فرزند یك چوپان پاك سرشت بود براى ادامه تحصیل از همدان به تهران آمد ، صیت شهرت و جاذبه معنویت حكیم سبزوارى او را به سبزوار كشانید ، مدتى كه تاریخ و مقدارش را فعلا نمى دانم در حوزه آن حكیم شركت كرد ، پس از آن به عتبات شتافت و براى تكمیل علوم منقول جزء شاگردان استاد المتاخرین حاج شیخ مرتضى انصارى قرار گرفت .

در همان ایام ، توفیق تشرف حضور آقا سید على شوشترى را یافت و در نزد آن عارف كامل مراحل سیر و سلوك را طى كرد و خود به مقامى از كمال و معرفت رسید كه كمتر نظیرى برایش مى توان جست .

اگر همه شاگردان حوزه حكیم سبزوارى به حضور در حوزه او افتخار مى كنند ، حوزه حكیم به حضور چنین مردى مفتخر است .

حوزه تعلیم و تربیت مرحوم آخوند ملا حسینقلى بیشتر حوزه تربیت بود تا تعلیم ، حوزه انسانسازى بود ، از این حوزه مردان بزرگى برخاسته اند ، از مطالعه مواضع متفرقه كتاب نقباء البشر مى توان به وسعت دائره آن پى برد .

طبق آنچه از مدارك و اسناد منتشره درباره سید جمال الدین اسدآبادى معروف به افغانى به دست مى آید سید در مدت اقامتش در نجف از محضر دو نفر بهره مند شده است : یكى شیخ انصارى و دیگر آخوند ملا حسینقلى . نظر به اینكه تصریح شده كه سید در نجف به تحصیل علوم عقلى اشتغال داشته به علاوه از آثارش كم و بیش پیدا است و هم تصریح شده كه سید از محضر این دو نفر استفاده كرده است ، ظاهر اینست كه سید علوم عقلى را نزد آخوند آموخته است . علیهذا سید جمال با یك واسطه شاگرد حكیم سبزوارى است .

سید جمال طبق مدارك موجود در مدت اقامت در نجف با مرحوم سید احمد كربلائى تهرانى و مرحوم سید سعید حبوبى از شاگردان آخوند همدانى كه به وارستگى و طى مراحل سیر و سلوك معروفند رفاقت و صمیمیت داشته است و این یكى دیگر از شگفتیهاى زندگى این مرد خارق العاده است و بعد تازه اى به شخصیت او مى دهد . تاكنون ندیده ایم كسى متوجه این نكته از زندگى او شده باشد .  [1]

 

 

كلام مرحوم میرزا جواد ملكی تبریزی درباره استادش حسینقلی همدانی  

مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملكى تبریزى از بزرگان اهل معرفت زمان ما كه پنجاه و دو سال پیش از دنیا رفته است و قبر او در قم است و من هر وقت به قم مشرف مى شوم آرزو دارم قبر این مرد بزرگ را زیارت كنم ، در یكى از نوشته هاشان درباره استاد بزرگوارشان مرحوم آخوند ملاحسینقلى همدانى كه از اعاجیب اهل معنى بوده مى نویسند كه یك آقایى آمد پیش مرحوم آخوند و مرحوم آخوند او را توبه داد چهل و هشت ساعت بعد وقتى آمد ، ما او را نشناختیم آنچنان عوض شده بود از نظر چهره و قیافه كه ما باور نمى كردیم كه این همان آدم چهل و هشت ساعت پیش است . من این را از نظر خصلت بشرى مورد مطالعه قرار مى دهم : این دگرگونى آن آقاى تائب در محضر آخوند ملاحسینقلى همدانى ، كه راهش به آن طرف است یكمرتبه بر مى گردد به این طرف و علیه خودش شورش و عصیان و انقلاب مى كند ، چه توجیهى دارد ؟ كى علیه كى قیام و شورش و انقلاب مى كند ؟ اینها است كه براى بشر درس است ، درس بزرگ من عرف نفسه عرف ربه اگر انسان خود را بشناسد خداى خودش را شناخته است .

این گرایشهاى شدید از كجا پیدا مى شود ؟ ریشه و منبعش كجاست ؟ درباب گرایشهاى اخلاقى كه یكى از آنها توبه بود ، گرایشهاى دیگرى هست كه با منفعت یك فرد اصلا سازگار نیست و فقط اسمش خدمت به جامعه و بشریت است ، مثل : خود را فانى كردن براى باقى ماندن جامعه ، خود را محروم كردن براى رفاه جامعه ، خود را در رنج انداختن براى به آسایش رسیدن جامعه ، كه اینها با هیچ حساب مادى جور در نمى آید .  [2]

 

توبه دادن  مرحوم آخوند ملا حسینقلى همدانى

مرحوم آخوند ملا حسینقلى همدانى از علماى بزرگ اخلاق و سیر و سلوك در اعصار اخیر بوده است ، شاگرد مرحوم میرزاى شیرازى اعلى الله مقامه و شیخ انصارى بوده و خود میرزاى بزرگ براى ایشان احترام زیادى قائل بوده است . یكى از اكابر علما وبزرگان شاگردان ایشان نوشته است مردى آمد خدمت مرحوم آخوند و ایشان او را توبه داد . بعد از چند روز كه این آدم توبه كرده آمد ، اصلا نمى توانستیم او را بشناسیم . به این سرعت ، این آدم تمام گوشتهاى بدنش آب شده بود . من این را از جنبه روانشناسى دارم عرض مى كنم ، من مى گویم این چیست در بشر ؟ آخوند ملا حسنقلى همدانى ، نه شلاق داشت ، نه سر نیزه ، نه توپى نه تشرى ، فقط یك نیروى ارشاد داشت ، یك نیروى معنویت داشت ، با وجدان و دل این آدم سر و كار داشت . این چه وجدان نهفته اى در آن آدم بود كه او را زنده كرد و آنچنان علیه خودش و علیه شهوات بدنیش و علیه این گوشتهایى كه از معصیت روئیده است ، بر انگیخت كه بعد از چند روز كه او را دیدند گفتند ما او را نمى شناختیم ، اینچنین لاغر شده بود .

بزرگترین برنامه انیا آزادى معنوى است . اصلا تزكیه نفس یعنى آزادى معنوى : قد افلح من زكیها 0 و قد خاب من دسیها، و بزرگترین خسران عصر ما اینست كه همه اش مى گویند آزادى ، اما جز از آزادى اجتماعى سخن نمى گویند . از آزادى معنوى دیگر حرفى نمى زنند و به همین دلیل به آزادى اجتماعى هم نمى رسند . در عصر ما یك جنایت بزرگ كه به صورت فلسفه و سیستمهاى فلسفى مطرح شده است ، اینست كه اساسا درباره انسان ، شخصیت انسانى و شرافت معنوى انسان هیچ بحث نمى كنند (( نفخت فیه من روحى )) فراموش شده است . مى گویند اصلا چنین چیزى وجود ندارد . انسان یك موجود دو طبقه اى نیست كه طبقه عالى و طبقه دانى داشته باشد . اصلا انسان با یك حیوان هیچ فرق نمى كند ، یك حیوان است . زندگى ، جز تلاش كردن هر فردبراى خود و جنگیدن براى منافع خود چیز دیگرى نیست ! مى دانید این جمله چقدر به بشریت ضربه وارد كرده است ؟ مى گویند زندگى جز جنگ و میدان جنگ چیز دیگرى نیست . بلكه جمله اى مى گویند كه بعضى هم خیال مى كنند كه خیلى حرف درستى است . مى گویند كه بعضى هم خیال مى كنند كه خیلى حرف درستى است . مى گویند : حق گرفتنى است نه دادنى . حق ، هم گرفتنى است و هم دادنى ، اصلا این جمله كه حق را فقط باید گرفت و كسى به تو نمى دهد ضمنا تشویق به این است كه آقا تو حق را باید بگیرى نه اینكه حق را باید بدهى ، صاحب حق باید بیاید ، اگر توانست ، به زور از تو بگیرد ، اگر نتوانست كه نتوانست . اما پیغمبران نیامدند این حرف را بزنند . پیغمبران گفتند حق هم گرفتنى است و همن دادنى یعنى مظلوم را ، پایمال شده را توصیه كردند به اینكه حق را برو بگیر ، و از آن طرف ظالم را وادار كردند علیه خودش قیام بكند كه حق را بدهد و در این كار خودشان هم كامیاب و موفق شدند . خوب عرایض امشب من در همینجا دیگر تمام شد . دعا مى كنم :

خدایا از تو مى خواهیم به حق آن آزاد مردان واقعى كه آزادى معنوى را در درجه اول داشتند ، به ما توفیق عنایت كنى كه ازنفس اماره خودمان آزاد شویم .

خدایا به ما آزادى معنوى عنایت كن ، آزادى اجتماعى عنایت كن .

خیر دنیا و آخرت به همه ماكرامت بفرما .

خدایا مرا به حقایق اسلام آشنا بفرما .

حاجات مشروعه همه ما را بر آور .

خدایا اموات همه ما را ببخش و بیامرز .

رحم الله من قرا الفاتحة مع الصلوات . [3]



[1] - خدمات متقابل اسلام وایران / طبقه سی و یكم

[2] - فلسفه اخلاق  / توبه  

[3] - گفتارهاى معنوى / مجازات انسان خودش را

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است