در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: ماهنامه بازتاب اندیشه، شماره 62، رحیم پورازغدی، حسن ؛


  • سیاست روز،، ش 1138، 12/2/84

این مقاله، گفتاری از رحیم پورازغدی، پیرامون برخورد استاد شهید مطهری با جریانات روشن فکرانه در ایران می باشد. ازغدی با سخنی از استاد مطهری، این چنین آغاز می کند: «از اسلام فقط با یک نیرو می شود، پاسداری کرد که آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف،
............................................................. ص 87 .............................................................
  • به شرط مواجهه صریح و روشن با آنها امکان پذیر است». به نظر ایشان، مطهری خط تحریف دین را بر سر تضادهای دو گزینه ای و گریزناپذیر قرار داد و نگذاشت به اجمال و ابهام بگذرند و عبور کنند. مطهری نشان داد که در سطح محور جناح های مارکسیستی یا لیبرالی که در بدنه روش فکری دین نفوذ کرده اند، چه کسانی حضور دارند یا چه اتفاقاتی در شرف افتادن است. وقتی لیبرال ها و مارکسیت ها فضای حاکم بر محافل روشن فکری دینی را قبضه نمودند، مطهری در آن دوران انفعال و اغفال دینی، یک کمیته هوشیاری تشکیل داد و از سطح جماعت روشن فکر و مقدس مآب یک گام فراتر گذاشت و یک تنه، رستاخیز به پا کرد.

در ادامه، ازغدی می گوید: «فقر نظریه پردازی»، در محافل روشن فکری دینی در دهه های چهل و پنجاه باعث تأویل دین و تفسیر به رأی دین و سهل گرفتن امر تفکر در دین شد و همین امر، موجب روی آوردن به تکذیب و مکاتب دیگر به خصوص لیبرالیسم قرن هیجدهم بود. در یک چنین عرصه ای، دو پدیده از خراسان ظهور کردند؛ یکی مطهری، که خدای دقت و انضباط فکری و دیگری شریعتی، که صدای ناقوس بیداری مذهبی بود.
هدف شریعتی، تقویت دین بود، اما مطهری هم، غم دفاع از اسلام در برابر مارکسیست ها و لیبرال های ارتدوکس را داشت و هم، غم تبیین اسلام در نزد بچه مسلمان پیرو تفکر مارکسیستی. مطهری، شهید نبرد تأویل دین است؛ چرا که در مشهد، مطهری را سمبل یک آدم متحجر و امل که تاب قرائت های جدید از دین را ندارد، می شمردند، در مقابل، مطهری صریحا می گفت که خط مرزی اسلام و مارکسیسم را معلوم کنید؟ تا کجا شما تفسیر دین و قرائت دین می کنید و از آنجا به بعد تکذیب و تحریف دین است؟
البته گروه فرقان نیز که خود را به عنوان یک جریان نواندیش دینی مطرح می کردند، معتقد بودند که قرائت مطهری، قرائت آخوندی سنتی و واپس گراست. این گروه دارای گرایشات تفسیر به رأی قرآن با گرایشات چپ روشن فکری مذهبی بود و اولین گلوله خشونت، در جواب فکر و اندیشه از همین محافل شلیک شد.
هم چنین در جلسه ای در مشهد با حضور مهم هایی از مارک مرتجع و فاشیست، تمام اصول اصلی مارکسیسم را در همان جلسه از قرآن استخراج کردند و آن را قرائت (برداشت) جدید از قرآن و دین نامیدند. گرایشات چپ هم، دین را فقط سیاست فرض کردند و به نظر آنها، اسلام دین شمشیر و خشونت است. در محافل لیبرالی هم، اسلام را جدا از سیاست می شمردند.
مطهری رهبران این جریان ها را صریحا ماتریالیسم منافق و بدنه آن را ماتریالیسم اغفال شده می نامد و در جواب آنها می گوید: چرا ایمان به غیب را ایمان به مبارزه مخفی می دانید، چرا باید با ادبیات لیبرالی یا مارکسیستی حرف بزنیم تا ما را روشن فکر خطاب کنند؟
............................................................. ص 88 .............................................................
  • مطهری، منتقد صریح اللهجه اخباری گری و طالبان گری در جهان تشیع بود، آقای مطهری اصالت الحقیقتی است نه اصالت القرائتی. مطهری درباره برداشت یا قرائت می گوید: دین هم یک محکمات و نصوصی دارد که در قطعیات دین و عقل، آنجایی که نص و محکمات است، یک قرائت بیشتر امکان ندارد. و هم یک ظنیات و متشابهات دارد که اینجا اختلاف قرائت و تکثر برداشت وجود دارد، البته مطهری در این حوزه، شرط عقلایی می گذارد که هر قرائتی حجت نیست.

در پایان، ازغدی چنین نتیجه می گیرد که اگر کسی این مرزبندی مطهری را قبول نداشته باشد، آن وقت، هرج و مرج (استبداد) و قرائت بازی بدون متدولوژی شدن، باعث سرگردانی در دین، قرآن، اخلاق و همه چیز می شود.............................................................. ص 89 .............................................................
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است