در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: کتاب جاذبه و دافعه علی (ع)، ؛


مصائب دنیا

 

پیغمبراکرم (ص) به خانه مردی رفتند، از طاقچه اتاق او یک تخم مرغ افتاد و شکست، این امر باعث تعجب حضرت شد، او گفت:یا رسول الله (ص) تعجب نفرمایید، در خانه ما از این قضایا زیاد است، در خانه ما ضرر و مصیبت کم است، رسول الله (ص) فرمودند:«خدا تو را از در خانه اش طرد و رد کرده است، چون همین سختیها و مصائب است که انسان را پرورش می دهد و بشتر به سوی خدا می برد.

 

هدایت عاشورا

ابن زیاد با آن شقاوت برادری دارد به نام عثمان بن زیاد، عثمان آمد و به برادرش گفت:برادر من دلم می خواست تمام اولاد زیاد به فقر و ذلت و نکبت و بدبختی دچار می شدند، و چنین جنایتی در خاندان ما پیدا نمی شد، مادرش مرجانه یک زن بدکاره است، وقتی که پسرش چنین کاری را کرد، به او گفت:«پسرم! این کار را کردی ولی بدان که دیگر بویی از بهشت به مشامت نخواهد رسید» مروان حکم، برادری دارد به نام «یحیی بن حکم» یحیی در مجلس یزید به عنوان یک معترض از جا بلند شد و گفت:«سبحان الله! اولاد سمیه! دختران سمیه باید محترم باشند، ولی آل پیغمبر (ص) را تو به این وضع در این مجلس حاضر کرده ای؟»

 

 

علی که بود؟

علی (ع) روزی که به نماز ایستاد و مردم نیز به او اقتدا کردند، یکی از خوارج به نام «ابن الکواء» فریادش بلند شد و آیه ای را به عنوان کنایه به علی (ع) بلند خواند:«و لقد اوحی الیک و الی الذین»(1) این آیه خطاب به پیغمبر (ص) است که به تو و همچنین پیغمبران قبل از تو وحی شد که اگر مشرک شوی اعمالت از بین می رود، و از زیانکاران خواهی بود، «ابن الکواء» با خواندن این آیه خواست به علی (ع) گوشزد کند که سوابق تو را در اسلام می دانیم، اول مسلمان هستی، پیغمبر تو را به برادری انتخاب کرد، در لیله المبیت فداکاری درخشانی کردی و در بستر پیغمبرخفتی و خودت را طعمه شمشیرها قرار دادی، و بالاخره خدمات تو به اسلام قابل انکار نیست، اما خدا به پیغمبرش هم گفته، اگر مشرک بشوی اعمالت به هدر می رود، و چون تو اکنون کافر شدی، اعمال گذشته ات را به هدر دادی، علی(ع) تا صدای مرد به قرآن بلند شد سکوت کرد. آیه که تمام شد علی (ع) نماز را ادامه داد، باز «ابن الکواء» آیه را تکرار کرد، بلافاصله علی (ع) سکوت نمود، علی سکوت می کرد. چون دستور قرآن است که :«هنگامیکه قرآن خوانده می شود گوش فرا دهید، و خاموش شوید». بعد از چند مرتبه ای که آیه را تکرار کرد، و می خواست وضع نماز را به هم بزند، علی (ع) این آیه را خواند، :«فاصبرو وعدالله الحق»(2) صبر کن وعده خدا حق است و فرا خواهد رسید، این مردم بی ایمان و یقین، تو را تکان ندهند و سبکسارت نکنند». دیگر امیرالمؤمنین (ع) اعتنایی به سخن فرد نکرد، و به نماز خود ادامه داد.


1- : سوره زمر، آیه 65


2- : سوره رم آیه 60


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است