1. وابستگی
[1]حقوق، تكالیف، مجازاتها، اخلاق و تربیت
2. تقسیم هریك از اینها به خانوادگی و اجتماعی: حقوق
خانوادگی و حقوق اجتماعی، تكالیف خانوادگی و تكالیف
اجتماعی، مجازاتهای خانوادگی و مجازاتهای اجتماعی، اخلاق و
تربیت خانوادگی و اخلاق و تربیت اجتماعی
3. مشكلاتی كه قانون قادر به حل آنها نیست، فقط عواطف قادر
به حل است. در نظام اجتماع، قانون اساس است و در اجتماع
خانوادگی عواطف. اجتماع عمومی قراردادی است و اجتماع
خانوادگی نیمه قراردادی و نیمه طبیعی.
4. هدف در اجتماع عمومی همكاری و تعاون و هماهنگی است
و در اجتماع خانوادگی هدف وحدت و یگانگی است.
5. حقوق، مبنای بیگانگی است و عواطف مبنای یگانگی.
6. تدابیری كه باید اخذ شود برای اینكه كانون خانوادگی كانون
عیش و لذت باشد و اجتماع بزرگ كانون كار، و اینكه خانواده باید
آشیانه ی كبوتر دل باشد نه اینكه آشیانه در خارج باشد و خانواده دفتر
شركت خانوادگی كه به قول بهار: مرغ جایی می رود كآنجاست آب و
دانه ای.
7. از نظر اسلام، راه حل مشكلات خانوادگی عبارت است از:
تلطیف عواطف و ارضای عواطف طرفین، مبارزه با جهالتها و
قساوتها، آزاد گذاشتن هریك از زن و مرد در استیفای حقوق مشروع
و واقعی.
8. تشكیل خانواده یك مسئولیت است. چرا؟
جلد پنجم . ج5، ص: 178
اندیویدوالیسم خانوادگی در عصر جدید و ریشه ی آن
9. جنبه ی فردی و شخصی زندگی خانوادگی در فلسفه ی امروز
اروپا و جنبه ی اجتماعی و مسئولیت آن در فلسفه ی اجتماعی اسلامی
10. تولید فرزند یك مسئولیت است نه یك جنایت. اساساً آیا
ازدواج و تشكیل خانواده حق است یا تكلیف؟ در اینجا دو نظر
است.
11. سه فلسفه در ازدواج: فلسفه ی كمونیستی، فلسفه ی مادی
غیر كمونیستی امثال راسل، فلسفه ی الهی و اسلامی. در فلسفه ی
كمونیستی اساساً ضرورت ندارد، در فلسفه ی مادی غیر كمونیستی
تعهدات كم است، در فلسفه ی اسلامی تعهدات و مسئولیتها بسیار است.
12. جنبه ی جهاد و تكلیف و مسئولیت بر حقوق و حظوظ، از نظر
اسلام در زندگی خانوادگی می چربد.
ترتیب:
الف. تقسیم حقوق و تكالیف و مجازاتها و. . . به خانوادگی و
اجتماعی
ب. آیا اجتماع خانوادگی ضروری است یا نه؟ سه فلسفه در
اینجا وجود دارد.
ج. آیا ازدواج و تشكیل كانون، حق است یا تكلیف و
مسئولیت؟
د. آیا اجتماع خانوادگی طبیعی است یا قراردادی؟
هـ. نقش حقوق و نقش عواطف در دو اجتماع
و. هدف در اجتماع عمومی همكاری و در اجتماع منزلی
وحدت است.
ز. اندیویدوالیسم خانوادگی در عصر جدید*
13. سه نظر درباره ی ماهیت ازدواج و تشكیل خانواده:
الف. ازدواج نوعی حق است با شركت سرمایه های جسمی و
روحی از دو طرف، و فرزند نیز نوعی استیفای فایده از این سرمایه
جلد پنجم . ج5، ص: 179
است.
ب. ازدواج صرفاً تكلیف و مسئولیت است نسبت به بقای نوع و
تربیت نسل آینده.
ج. ازدواج ماهیت اصلی اش تكلیف است ولی نظر به اینكه در
طبیعت، عقل و اراده برای انجام این مسئولیت كافی تشخیص داده
نشده است و به حسب غریزه نیاز طبیعی در دو طرف ایجاد شده و
هركدام به صورت نعمتی برای طرف دیگر درآمده است، طبیعت
حقوقی هم دارد. پس هم حق است و هم تكلیف ولی مبنای حق
بودنش چیزی است كه مقدمه ی انجام مسئولیت است. بنا بر این نظر و
نظر دوم تولید فرزند و تربیت او هدف اصلی است نه تابع و طفیلی
شركت.
14. گفتیم كه اجتماع مدنی فرضاً قراردادی باشد، اجتماع
خانوادگی فطری است. در حقیقت این اختصاص، فطری است. فرضاً
در اختصاص مالی از نظر فطری بودن شبهه ای باشد در اختصاص
جنسی شبهه ای نیست. این فطری بودن خصلتهایی به دنبال خود
می آورد از قبیل عفاف و غیرت. درباره ی ماهیت عفاف بحثهایی
هست. بعضی خیال می كنند كه اینها از مستقلات عقلیه اند مثل حسن
احسان و قبح عدوان، و بعضی عفاف را امری تحمیلی می دانند و
مصلحتی مثل راسل، و بعضی آن را تدبیری ماهرانه از ناحیه ی زن
می دانند برای گرانبها كردن خود. حقیقت این است كه عفاف امری
فطری است برای نگهداری این ضرورت و این اختصاص، و
مخصوص زن هم نیست. غیرت نیز امری فطری و طبیعی است و غیر
از حسادت است، برخلاف نظریه ی راسل.
15. از توابع این مسئله این است كه آیا مسئله ی تدبیر و اداره ی این
واحد اجتماعی یك امر طبیعی است یا یك امر قراردادی؟ اساساً
احتیاج به مدیر و مقام عالی دارد یا نه؟ و بر فرض اینكه دارد، آیا
كدام فرد رئیس است و دیگری مرئوس؟ اینجا باز دو نظریه است.
طبق نظریه ی شركت باید دید كدامیك سرمایه ی بیشتری می گذارد
جلد پنجم . ج5، ص: 180
هركدام لااقل پنجاه و یك درصد از سهام را داشته باشد حق اداره و
حكومت با اوست. طبق نظریه ی مسئولیت، باید مصلحت هدف و
منظور را در نظر گرفت. از نظر منظور كه تولید و تربیت فرزندان است،
كدامیك شایسته ی ریاست و مطاعیت است؟ در حقیقت یك طرف به
طفیل فرزندان باید مطیع باشد. به هر حال سرمایه دخیل نیست،
اصلحیت دخیل است. و طبق نظر سوم كه ازدواج، هم طبیعت تكلیفی
و مسئولیتی دارد و هم طبیعت حقوقی، هم از نوع تأسیس كانون
مقدس خیریه است و هم از نوع شركت انتفاعی، هر دو جهت باید در
نظر گرفته شود: هم اكثریت سهام و هم اصلحیت. قرآن این نظر را
انتخاب كرده است. اینكه می فرماید:
الرجال قوامون علی النساء بما فضل
اللّه بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم، در قسمت اول اصلحیت را
بنا بر طبیعت تكلیفی ازدواج بیان كرده است و در قسمت دوم احقیت
را به موجب اینكه مرد سه سرمایه در میان گذاشته است: جسمی،
روحی (كه در ایندو زن هم مشترك است) و مالی كه از مختصات مرد
است. و لهذا علی الظاهر در ازدواج موقت، اطاعت مرد واجب نیست
(مراجعه شود) .
گذشته از این جهت، باید دانست كه این اصلحیت امری فطری
است و از قبیل اصلحیت یك فرد از دو فرد شریك برای ریاست
نیست و فقط مزیتی است در یك طرف و عدم مزیت است در طرف
دیگر، بلكه طبیعت مرد طبیعت حاكمیت و ریاست است و طبیعت
زن طبیعت محكومیت و مرئوسیت، و برای جبران این مطلب نوعی
حاكمیت برای زن در مرد قرار داده شده و آن حاكمیت بر احساسات
مرد است، كه به قول هارون الرشید: ملك الثلاث الآنسات عنانی و. . .
16.
ان المرأة ریحانة لیست بقهرمانة. ان المرأة لعبة، من اتخذها
لایضیعها. كیف تعانق المرأة بید ضربت بها؟ ایضرب احدكم المرأة ثم یظل
یعانقها؟
17. رابطه ی حكومت با مالكیت
18. اشكال معروف از راه تسلط
جلد پنجم . ج5، ص: 181
19. ضرورت امنیت و آرامش خانوادگی و مفاسد جدال و
خصومت
20. مفاسد رجوع به محكمه در اختلافات زن و شوهری
21. اشكال اینكه كتك زدن اهانت به شخصیت است- نقض به
تأدیب فرزند
22. آیا مطلق حكومت فردی بر فرد دیگر ولو عادلانه، بدون
انتخاب او ظلم است؟
23. فلسفه ی زندگی خانوادگی چهار چیز است:
الف. كانون ایجاد و تربیت نسل آینده
ب. اطمینان پدری
ج. وحدت و صفای دو روح
د. كمك گرفتن مرد از نیروی نشاط زن و فراموشخانه بودن
عوارض سقوط خانواده:
الف. محرومیت از صفای زوجیت (عشق واقعی)
ب. محرومیت فرزندان از مهر پدر و مادری و محرومیت
اجتماع بالتبع
ج. پیدایش ولدالزناها و انسانهای سرگردان و عقده دار و جانی
د. تنفر از مادری، سقط جنین، تنفر از ازدواج
هـ. جنایتهای وحشتناك
24. دخالت و عدم دخالت زن در امور اجتماعی، مربوط به
قصور ذاتی اوست و یا مربوط است به وظیفه ی نوعی و خانوادگی او و
برای از هم نپاشیدن خانواده است، نظیر ممنوعیت افسران ارتش از
شركت در انتخابات و یا متصدیان بالفعل مقامات دولتی؟ بعلاوه، آیا
اولویت است یا حرمت؟
25. حكومت خانوادگی انتصابی است و طبیعت، ضامن حسن
اجرا.
26. تعبیر «شقاق» در قرآن مبیّن اصل وحدت است.
27. چرا اعمال خشونت پدر و شوهر ایجاد عقده نمی كند؟
جلد پنجم . ج5، ص: 182
28. زن پناه جو است نه جنگجو. دلهای نرم طبیعتهای قوی، و
دلهای نیرومند طبایع نرمخو را دوست دارند.
29. روح انقیاد و تسلیم در زن نسبت به مرد
[1] [از اینجا تا صفحه ی بعد محل ستاره، مطالبی است كه در نسخه ی اصل دستنویس بر
روی آنها یك خط طولی كشیده شده است. علت خط خوردگی به احتمال زیاد
مورد استفاده قرار گرفتن این مطالب در جای دیگری بوده است. نظر به اینكه به
حذف این قسمت از یادداشتها از طرف استاد یقین نداشتیم، با بیان این توضیح به
درج آن مبادرت ورزیدیم. ]