در
کتابخانه
بازدید : 671474تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد پنجم
مقدمه
Collapse حرف زحرف ز
زبان- لغتهای فارسی در زبان عربی
زبان عربی و قرآن
زبان و آفات آن
زبان فارسی و لغات عربی
زبان فارسی
زبان عربی
زبان عربی و زبان فارسی
زرارة، حاجب بن زرارة
زرارة بن اعین
زردشت
زمان- انواع زمانها
زمان و مقتضیات آن- ادوار تاریخ از نظر روح عصرو طرز تفكر
مقتضیات زمان
زمان و مقتضیات آن
زمستان
زن
مسائل مربوط به زن
نهضت زن و علل و ماهیت آن
زن در آمریكا
زنان آمریكایی
زن- اخلاق جنسی
زن- اخلاق جنسی در میان راهبان و ارباب دیرها
زن- سقط جنین- تنظیم خانواده
خانواده و لزوم آن از نظر اجتماع- عقیده ی راسل
خانواده
خانواده- نظر ارسطو
خانواده- اخلاق خانوادگی
اهمیت خانواده و اهمیت زن از این نظر
حقوق خانوادگی- ولایت پدر بر دختر
حقوق خانوادگی- ولایت پدر بر فرزند
حقوق خانوادگی- مسئله ی ولایت پدران بر فرزندان
حقوق خانوادگی- زن- ولایت پدر بر دختر باكره
حقوق خانوادگی- حق ولایت پدر بر فرزند
حقوق خانوادگی- مسئله ی حضانت
یادداشت خانواده در اسلام
تنظیم خانواده پیشگیری یا سقط جنین
خانواده، تطورات تاریخی زندگی خانوادگی، انواع ازدواجها
آیا اجتماع خانوادگی طبیعی است یا نه؟
خانواده
فلسفه ی زندگی خانوادگی
زن- خانواده
زن- شركت زن در فرزند با مرد
زن- بلوغ دختران- نه سالگی
زن، خانواده، ماركسیسم
خانواده یا اشتراك جنسی
زن در اسلام
زن و حكومت مرد بر او
زن- حكومت و قوامت مرد بر زن
حكومت و قوامت مرد بر زن- زدن زن- خشونت عمردرباره ی زنها
زن- نشوز، شقاق، قسمة
زن- اختلافات خانوادگی (شقاق)
زن، اختلافات خانوادگی
زن- دو زن مساوی یك مرد در عتق
زن
زن- حیض
زن- شركت در مجامع
زن- نظر عمر درباره ی زن
زن- نزول آیه ی حیض
زن- انواع نكاح در جاهلیت- مبادله ی زنان
تاریخ حقوق زن از نظر مالی
تاریخ زن- زن در یونان و ایران قدیم
تاریخ حقوق زن در قدیم
تاریخ حقوق زن- مَثَلها
تاریخچه ی حقوق زن
تاریخ حقوق زن در دنیای قدیم
حقوق زن در اروپای قدیم
تاریخ حقوق زن در اروپا، زن و كار خارج
تاریخ حقوق زن، حقوق زن در اروپا
زن در تورات- تاریخ زن
زن- مظالم مرد بر زن و تفسیر تاریخ
حقوق زن- زن در كتاب السیاسة ارسطو
یادداشت مبانی حقوق زن- مسجد ارك، خرداد 54
مبانی حقوق زن از نظر اسلام
یادداشت مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
حق مرد بر زن و حق زن بر مرد
یادداشت درباره ی حقوق زن
مبانی حقوق زن از نظر اسلام
حقوق خانوادگی
مسائل مربوط به زن كه قابل بحث است
زن در اجتماع ما
زن- متعه
زن- نكاح منقطع، بحثهای مربوطه
زن- نكاح منقطع، منابع
زن- مهر
زن- فلسفه ی مهر و انفاق
مهر- صَدُقه- نحله
زن- نفقه
زن- یادداشت نفقه
زن- اجرت بضع
زن- مذمت زن
مدح و ذمّ زن
زن- احترام زن (دختر)
زن- عامة اهل النار النساء
مدح و ذمّ زن در اسلام
مدح و ذمّ زن در روایات
زن
زن و مرد از نظر فروید
زن در تمدن اسلامی
زن
اسلام و زن- حق زن بر مرد
اسلام و زن- جنس لطیف
اسلام و زن
نظر اسلام درباره ی زن
خدمات اسلام به زن
زنان مبرّز مسلمان
زن در میان مسلمین- انحطاط مقام زن در دوره ی تركها
زن- روحیه ی زن از نظر یك شاعر جاهلی، پول و جوانی
زن در نهج البلاغه
مدح و ذمّ زن
زن- دفن دختران از نظر باخرزی
زن- دخترداری
یادداشت زن در قرآن
زن در قرآن
یادداشت قرآن و مسائل مربوط به زن
زن- عشق
زن- رابطه ی جنسی از نظر اسلام پلید نیست (اخلاق جنسی)
زن- مسئله ی غیرت (اخلاق جنسی)
زن- حیا و عفت و رابطه ی آن با تكامل فردی و اجتماعی
زن به حسب غریزه بیش از مرد، اجتماعی یعنی خادم مقاصد اجتماع است
زن- عفاف- كمونیسم جنسی
زن و مرد، عفاف، و لزوم ارضاء تمایل جنسی درمحیط خانوادگی
زن- زنای زن و زنای مرد (عفاف)
شغل و كار زن
اخلاق و تربیت زن
زن- جلوگیری از آبستنی- نظریه ی پزشكی رازی و بوعلی
زن- آثار و فواید ازدواج، خانواده
زن- ماده ی 170 قانون مدنی
زن و مرد- مسئله ی قصاص
زنان در غزوات
زن، ازدواج- رسوم هند و عرب و یهود و مجوس درشركت چند مرد بر یك زن در ازدواج
زن- انواع ازدواجهای جاهلی كه اسلام منسوخ كرد
زن- مسئله ی ولایت پدر بر دختر
زن- اهمیت مقام مادری
زن- برتری مردان بر زنان
زن- خواستگاری
زن مسلمان و مقایسه ی وضع او با زن اروپایی
تاریخ حقوق زن در اروپا و میان اروپاییان قدیم
مبدأ خلقت زن و مرد از نظر داستانهای ایرانی و تلمودی
زن- انواع ازدواجهایی كه در جاهلیت بوده است
تزیّن مرد برای زن
زن و سیاست
زن و سیاست- پناه دادن (جوار) زن
زن- قضا و سیاست
زن و جهاد- سیاست
زن- حاكم عهد- سیاست
زن و كار خارج از خانه
شهادت زن
زن و شهادت
زن و شهادت و قضاء
زن و شهادت و قضاء- مدارك
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود- عدد قبل از اسلام
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود- كفائت در دین و در مال
تعدد زوجات- شروط و قیود- شرط جنسی
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود-
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود- آیه ی «و ان خفتم »
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود- عدالت
زن- معایب تعدد زوجات
زن- معایب تعدد زوجات- ایراد بر تعدد زوجات
زن- علل تاریخی تعدد زوجات
زن- علل تعدد زوجات
زن- علل تعدد زوجات- زیادی عدد زنان
زن- تعدد زوجات- مسئله ی چندهمسری و یاكمونیسم جنسی
زن- خانواده یا كمونیسم جنسی
زن- حرمسرا در شكل فرنگی- تعدد زوجات
تعدد زوجات و حرمسراداری در شكل فرنگی
زن- تعدد زوجات، علل فزونی مرگ و میر در مردان
زن- علل تعدد زوجات، روحیه ی تنوع طلبی در مرد
زن- علل تعدد زوجات- روحیه ی زن (غیرت یا حسادت)
زن- علل تعدد زوجات-
زن- تعدد زوجات به شكل اروپایی
زن- تعدد زوجات
زن- یادداشت تعدد زوجات
زن- حرمسرا
زن- تاریخ تعدد زوجات و سیر آن در میان مسلمین
زن- تاریخ تعدد زوجات در ایران قدیم
زن- تاریخ تعدد زوجات- فحشا در ایران قدیم
زن- تعدد زوجات- مدارك
زن- فلسفه ی طلاق
زن- طلاق در اروپا و آمریكا
رسول اكرم- هبه ی زنها
تزویج صغیر و صغیرة
زن- تمكین
زن- قتل دختر در میان رومیان
زن، عده ی وفات
زن- طلاق
زن- طلاق- امساك بمعروف او تسریح باحسان
زن- طلاق- یادداشت بحوث فقهیه
زن- طلاق- تمتیع مطلّقه
زن- طلاق- طلاق مفقودالاثر
زن- حق طلاق حاكم
زن- طلاق حاكم به خاطر عدم انفاق
زن- طلاق قضایی
زن- مبغوضیت طلاق- توصیه به عدم مبادرت
زن- طلاق- عامل تربیت
زن- طلاق- شرط وكالت طلاق برای زن
زن- خلاصه ی مقاله ی «زن مسلمان و محدودیتهایش» در مجله ی زن روز شماره ی 42
زنا
زنادقه
زنادقه و دهریین در اسلام
زندان
زندان و حبس
فلسفه ی زهد، عبادت، اخلاص
زهد، ترك دنیازدگی
تعریف زهد: برداشت كم و بازدهی زیاد
یادداشت فلسفه ی زهد
زهد
زهد و معرفت- فلسفه ی زهد
ماهیت و هدف و فلسفه ی زهد
زهد، رهبانیت، ریاضت- تیرماه 51
زهد، رهبانیت، ریاضت
زهد و ریاضت نفس و آمادگی برای معنویت
زهد و ریاضت
زهد و ریاضت- حق بدن، حق چشم، حق همسر
یادداشت زهد و ریاضت نفس
مسائل زهد
زهد
تعریف زهد
زهد، آزادی
زهد و استغنا
زهد- تجمل
فلسفه ی زهد
زهد در اسلام غیر از رهبانیت است
زیارت شهدا و اولیا
زیارت قبور اولیا
Expand حرف سحرف س
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. احتیاجات مشابه برای مرد و زن برای ازدواج موقت مانند دوره ی تحصیل، و احتیاجات مخصوص مرد مانند ایام مسافرت طولانی، احتیاج مخصوص زن مانند آزمایش و اشباع غریزه ی جنسی 2. نقطه ی مقابل منع ازدواج موقت، اكتفا به ازدواج دائم نیست بلكه آمیزشهای بدون حدود و مسئولیت است.

3. عطف به نمره ی 1، یكی از علل مخصوص مرد تنگدستی و عدم آمادگی برای تشكیل عائله است.

4. آیا مرد زن دار و كنیزدار كه نزد خود هست می تواند متعه
جلد پنجم . ج5، ص: 212
بگیرد؟ روایت حضرت موسی بن جعفر خطاب به علی بن یقطین:

ما انت و ذاك و قد اغنی اللّه عنها. (وسائل، جلد 3) ایضاً روایت فتح بن یزید:

هی حلال مطلق لمن لم یغنه اللّه بالتزویج فلیستعفف بالمتعة، فان استغنی بالتزویج فهی مباح له اذا غاب عنها. (وسائل، جلد3) 5. از بعضی روایات حرمت استمتاع به بكر یا در مدینه استنباط می شود. رجوع شود به روایات- وسائل، جلد 3 6. متعه و مسئله ی حرمسرا 7. آقای طباطبایی در مقاله ی خود (مكتب تشیع، سال ششم) می نویسند كه ابوبكر اسماء ذات النِّطاقَیْن را به زبیر به متعه داد و عبداللّه بن زبیر فرزند متعه است. مدرك این پیدا شود [1] 8. آثار زوجیت چیست؟ گفته اند: توارث، عده، نفقه، محدودیت به چهارتا، لعان و ایلاء و ظهار، مشروعیت اولاد و وارث بودن آنها، ممنوع بودن زوجه از اینكه با مرد دیگر ازدواج كند چه دائم و چه موقت، ممنوع بودن دیگران از خطبه ی او، محصن بودن مرد، و حكم زنای محصنه بر او بار می شود در صورتی كه با زنی زنا كند و همچنین اگر زن با مرد دیگر معاشرت كند [2]، ایضاً محرم شدن و حرام شدن مادر و دختر و خواهر او [3](مگر آنكه بگوییم زنا نیز چنین اثری دارد)
جلد پنجم . ج5، ص: 213
9. ازدواج [4]دائم با شرایطی كه دارد محال است كه بتواند غریزه ی جنسی را اقناع كند و در نتیجه محال است كه جلو آمیزشهای خارج از كادر ازدواج را بگیرد. از این جهت ضرورت دارد كه آمیزش در حدود و كادر معینی كه البته واجد همه ی خصوصیات ازدواج دائم از قبیل وحدت و صمیمیت دو روح نیست ولی مضارّ فحشا را ندارد توصیه و تجویز شود، والاّ قطعاً فحشا رایج می شود.

علت اینكه در اروپا عده ای طرفدار مراكز معینی برای فحشا هستند و می گویند برای حفظ خانواده ها وجود این مراكز ضروری است، این است كه ازدواج را محدود به دائم كرده اند. منع نكاح منقطع مستلزم اجازه ی عملی مراكز فحشاست كه عملاً خودفروشی است ولاغیر. * 10. آقای طباطبایی در صفحه ی 23 «مكتب تشیع» از مردوخ نقل كرده اند كه در كتاب خود گفته است:

در سال هشتم هجری در ایام توقف سپاه اسلام در مكه، دختران و زنان بیوه ای كه خود را زینت داده به سربازان اسلام نشان می دادند و آتش شهوت آنان به واسطه ی طول توقف و عزوبت مشتعل می گشت. از این روی رسول اكرم به حكم ضرورت و من باب اكل میته اجازه ی عقد موقت صادر فرمود.

سخن عجیبی است. اگر علت، نشان دادن آن زنها بود باید جلو آن زنها را بگیرند و اگر علت، تجرد و عزوبت بود كه این علت همه وقت ممكن است به وجود بیاید. بعلاوه، چطور ممكن است
جلد پنجم . ج5، ص: 214
بگوییم پیغمبر ولو موقتاً زنا و فحشا را اجازه داده است؟ پس در عصر ما برای همه ی جوانان عزب باید زنا جایز باشد.

11. كلمه ی «اجر» در متعه:

در آیه ی 24 سوره ی نساء این طور آمده است: فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن. راجع به كلمه ی «اجر» امروزیها این را توهین به زن دانسته اند، گفته اند: اجر یعنی مزد یا كرایه و این نوعی خودفروشی است. گذشته از اینكه فقها گفته اند عقد متعه با صیغه ی اجرت صحیح نیست، برخلاف اینكه با صیغه ی «انكحت و زوّجت» صحیح می دانند، خود لغت اجر مفهوم كرایه نمی دهد.

قرآن درباره ی صابرین می گوید: انما یوفّی الصابرون اجرهم بغیر حساب، یا درباره ی پیغمبران عموماً می گوید: ان اجری الاّ علی اللّه. راجع به پیغمبر اكرم می فرماید: قل لااسألكم علیه اجراً الاّ المودة فی القربی. درباره ی یكی از پیغمبران می گوید: واتیناه اجره فی الدنیا و انه فی الاخرة لمن الصالحین. راغب می گوید: فرق اجر و جزا این است كه اجر در جایی گفته می شود كه عقد و پیمان یا شبه پیمانی در كار باشد و بعلاوه اختصاص دارد به نفع، برخلاف جزا كه از هر دو جهت اعم است.

12. عطف به نمره ی پیش، آیا فرق است میان اجر و اجرت؟ و اجرت اختصاص دارد به كرایه؟ قرآن كلمه ی اجر به كار برده نه اجرت.

فقها چطور؟ فقها قدر مسلّم این است كه حقیقت و ماهیت عقد متعه را زوجیت می دانند نه كرایه كردن، و لهذا با كلمه ی «آجرتُ» صحیح نمی دانند، اگر هم. . . [5] منجد میان دو كلمه فرق می گذارد، می گوید: الاجر: الثواب، و الاجرة: الكراء.

منجد ثلاثی مجرد افعال این كلمه را به معنی پاداش و ثواب ذكر
جلد پنجم . ج5، ص: 215
می كند و فقط باب افعال و استفعال آن را به معنی كرایه ذكر می كند.

البته باب افعال به دو معنی استعمال می شود: یكی به معنی پاداش دادن و دیگر به معنی كرایه دادن. علت اینكه اگر به صیغه ی «آجرتُ نفسی» گفته شود اجازه نمی دهند، این است كه در این صورت مفهوم كرایه دادن و خودفروشی پیدا می كند، در صورتی كه اگر به معنی پاداش دادن باشد باید مرد بگوید: آجرتك، نه زن.

13. رجوع شود به زناشویی و اخلاق، صفحه ی 73: فایده ی وجود فواحش.

رجوع شود به زناشویی و اخلاق، صفحه ی 78، فصل ازدواج تجربی.

14. در ازدواج موقت، نه تنها مرد زن را تصاحب نمی كند بلكه زن از آزادی بیشتری بهره مند است.

15. معایبی كه برای متعه می نویسند:

1. كرایه دادن آدم 2. خودفروشی، جواز شرعی آدم فروشی یا آدم كرایه دادن 3. بی سرپرستی كودكان 4. یادگار عهد پدرشاهی است و خلاف حیثیت و احترام زن است.

5. با تساوی حقوق زن و مرد، با اعلامیه ی حقوق بشر منافی است.

6. می گویند: «در عصر شكفتگی زن و باروری شخصیت و شأن او آیا وقت آن نرسیده كه این بی عدالتی برملا شود و فصل صیغه از قانون مدنی حذف گردد؟ » آنوقت چه بشود؟ 7. می گویند: صیغه یك قانون مردانه است و تبعیض است.

8. صیغه در شرایط دنیای نو نمی تواند اعتبار داشته باشد.

9. متعه عملاً پست تلقی شده است.

10. فكر جدایی از اول، زیرساز استواری برای ازدواج نیست.

11. در دنیای قدیم جنگهای مكرر و مدید و سفرهای دور و دراز، مردان را از زنان جدا می ساخت و امروز وجود ندارد. رجوع
جلد پنجم . ج5، ص: 216
شود به نمره ی 17.

16. در بحثهایی كه «زن روز» در شماره های 70 و 71 كرده [و] راجع به علل پیدایش متعه بوده است، عمده این است كه ببینیم چه عللی در كار بوده است و آیا علل لازم و ضروری امروز در كار هست؟ 17. عطف به نمره ی 15، در مجله ی زن روز، شماره ی 73، صفحه ی 10، دلایل موافقین و مخالفین (معایب متعه) را این طور می نویسد:

دلایل موافقین:

الف. متعه از عوامل مؤثر انسداد خانه های بدنام و مراكز فساد است.

ب. این رسم نسخه ای عملی در مبارزه با فساد اجتماعی و توسعه ی فحشا و زناست [6] ج. متعه راه علاج بی اولادی است.

د. در دنیای امروز كه سن ازدواج بالا رفته، صیغه راه حل اخلاقی است برای اطفای غرایز طبیعی و جنسی.

هـ. مدنیت امروز طالب سرعت و حذف شرایط و قیود و قراردادهاست و صیغه تمام این مزایا را در بر دارد [7] اما دلایل مخالفین:

الف. متعه جوازی است برای هوسرانی مردان، به جهت اینكه به یك مرد اجازه می دهد با داشتن یك تا چهار زن عقدی، هرچه می خواهد متعه بگیرد.

ب. تكلیف فرزندان متعه با كیست؟ ج. متعه با اصل تساوی حقوق زن و مرد و روح اعلامیه ی حقوق بشر و مقتضیات نیمه ی دوم قرن بیستم سازگار نیست، زیرا نوعی
جلد پنجم . ج5، ص: 217
كرایه دادن آدم و جواز شرعی. . .

د. در حال حاضر در ممالك پیشرفته، روابط زوجین متكی بر تكالیف حقوقی متقابل است و بنابراین شناخت حق تعدد زوجات به هر شكل و عنوان (متعه و غیره) از جانب زن همان اندازه دشوار است كه از مرد بخواهند وجود رقبای خود را در عرصه ی زناشویی تحمل كند [8] 18. پیشنهادات و خلاصه ی نظریات ما:

الف. تنها با ازدواج دائم احتیاجات اجتماعی بشر در زمینه ی مسائل جنسی حل نمی شود.

ب. یا باید ازدواج موقت را پذیرفت یا رهبانیت موقت و عوارض عقده های روانی و یا هرج و مرج جنسی و واژگون كردن اساس زندگی خانوادگی و یا اختصاص طبقه ای از زنان به عنوان اگو و مكثف اجتماع.

ج. مفاسدی كه تاكنون دیده شده است ناشی از عدم آگاهی زنان به حقوق و وظایف و اختیاراتشان بوده است. قانون را به خاطر عدم آگاهی مردم نباید لغو كرد.

د. اگر ازدواج موقت آنچنان كه هست معرفی شود، تدریجاً جای ازدواج دائم را شاید بگیرد.

هـ. ازدواج موقت در درجه ی بعد از ازدواج دائم است (هم شرعاً و هم عرفاً) و قباحت عرفی آن ناشی از طرز عملی است كه می شده است.

و. ازدواج موقت كرایه دادن آدم نیست، با اینكه آدم كرایه كردن اشكالی ندارد.

همه ی خیاطان، نجاران، كارگران كارخانه ها، هنرمندان،
جلد پنجم . ج5، ص: 218
نوازندگان، خوانندگان، كارمندان دولت آدمهای كرایه ای هستند.

تنها چند چیز است كه نباید به صورت اجاره و كرایه در آید از قبیل قضاوت، افتاء و به عقیده ی ما تعلیم و طبابت، كه كارهای مافوق مزد می باشند.

مثل اینكه حضرات معتقدند زن خوب است در اختیار مرد قرار بگیرد اما خوب نیست پول بگیرد؛ همان طوری كه طبیب نباید پول بگیرد، حق القدم می گیرد، زن هم حق القدم بگیرد.

19. راجع به علل پیدایش صیغه: همان طوری كه می دانیم موضوعات هر اندازه پیچیده تر و نامفهوم تر بشود، جرأت اظهارنظر درباره ی آن بیشتر می شود. به نظر من در هیچ موضوعی به اندازه ی تاریخ علوم و افكار و عقاید و رسوم و سنن، بشر یاوه نبافته است. وای به حال علم آنجا كه بخواهند ریشه ی یك فكر یا عادت و كیفیت انتقال آن را از جایی به جایی توجیه كنند، مثل آنجا كه می خواهند فی المثل ریشه ی عقیده ی وحدت وجود را بیان كنند، چه مهملاتی كه نمی گویند، چیزی كه از نظر آنها ضرورت ندارد این است كه اساساً وحدت وجود چیست.

در مجله ی زن روز بعضی ها درباره ی علل پیدایش رسم صیغه بحث كرده اند. از جمله دكتر هشترودی در شماره ی 70، صفحه ی 57 می گوید:

این امر اصولاً یك امر اقتصادی است. در واقع همان انگیزه ای كه سبب به وجود آمدن بردگی و رواج كنیزی شد، صیغه را نیز به صورت یك پدیده ی اجتماعی درآورد. در قدیم كه مردمان شكمباره و عشرت پرست فراوان بودند [9]و خانه ها بزرگ و اداره ی آن مشكل بود، زن صیغه ای به منزله ی كلفتی بی جیره و مواجب بود كه هم جنسیت او و هم نیرو و كارش مورد استفاده ی مرد قرار می گرفت.

جلد پنجم . ج5، ص: 219
20. در مجله ی زن روز، شماره ی. . . صفحه ی. . . تحت عنوان «زن كرایه ای» جریان زن صیغه ای را نقل می كند كه طبق اظهارات مرد، آن زن از فرمول 40 پیشنهاد پیروی كرده و از مرد خواستگاری كرده است و طبق اظهارات زن، مرد او را اغفال كرده و اساس چنین عقدی باطل است.

پس بنا به یك فرض، از فرمول 40 پیشنهاد پیروی شده و تقصیر اصلی از اینجاست. بنا بر فرض دیگر، ظلم و قساوت مرد از یك طرف و عدم بیداری و آگاهی زن از طرف دیگر، و ظلم اجتماع كه وسایل شهوترانی را به حد اعلا فراهم كرده و جوانان و مردان از ازدواج شانه خالی می كنند [عامل این قضیه است. ] ولی مجله ی زن روز همه ی آنها را به گردن قانون ازدواج موقت گذاشته است كه اگر قانون ازدواج موقت نبود آقارضاها زنان را اغفال نمی كردند و مرضیه ها شوهرهای یكزنه ی حسابی پیدا می كردند و یا لااقل كار شرافتمندانه پیدا می كردند و با عفت و تقوا زندگی می كردند.

مرضیه زن كرایه ای نیست. آن كه تن به ازدواج موقت می دهد زن كرایه ای نیست. زن كرایه ای و برده اگر می خواهید، سری به اروپا و آمریكا بزنید و نمونه های كامل آن را از آنجا پیدا كنید. زن كرایه ای آن زنی است كه كمپانیهای فیلمبرداری بدن او را، حركات او را، ژستهای او را به فروش می گذارند. این بلیطها كه شما در تماشاخانه ها و تئاترها و سینماها می خرید، در نهایت اجاره ی آن زنهای كرایه ای است. زنهای كرایه ای آنها هستند كه فروشندگیهای بزرگ، اندام و حركات و ژستهای آنها را انتخاب می كنند برای جلب مشتری بیشتر. زنهای كرایه ای آنها هستند كه. . .

21. حقیقت این است كه عمده ی قوانین اسلامی در زمینه ی زوجین از لحاظ روح و معنی مربوط به این جهت بوده كه مرد زن را تحت نفوذ و تسلط و استفاده ی خود قرار می داده و قانون مرد را تحت كنترل درآورده است. شكستن این قانونها اثرش این است كه فقط دست مرد را باز می گذارد.
جلد پنجم . ج5، ص: 220
آیا اگر ازدواج موقت نباشد، مردان به زوجه ی دائم خود قناعت خواهند كرد یا آنكه زنان را مورد استفاده قرار می دهند بدون اینكه مسئولیتی پذیرفته باشند؟ 22. مطلبی كه لازم است مورد توجه قرار گیرد این است كه آیا از نظر اسلام متعه نامحدود است و هیچ قید و بندی فی حدذاته ندارد و قانون هم نباید برای اجرا و عمل آن از لحاظ رسیدگی به احوال دو طرف رسیدگی كند؟ یا اینكه شرعاً محدود است به اینكه مرد متأهل نباشد و یا از زوجه اش دور باشد و یا لااقل اگر از لحاظ شرعی محدود نیست، شرع به قانون حق می دهد كه نظمی در عمل قرار دهد.

اولاً اگر در اجتماع از همه جهت نظمی برقرار باشد، زنان بی شوهر زیاد نباشند، خود به خود این امكان از میان می رود كه هر فردی برای خود حرمسرایی ایجاد كند. ایجاد حرمسراها در زمینه ای است كه افرادی بكلی از زن داشتن محروم می مانند و یا امكانات فحشا به مردان اجازه می دهد كه چند مرد با یك زن بدكاره رفع احتیاج كنند. آنچه برای اجتماع لازم است تنظیم و تسهیل امر ازدواج و مبارزه با فحشاست نه منع قانونی متعه یا تعدد زوجات. اگر اجتماع دارای ناهمواریهایی باشد عملاً همیشه افراد بخصوصی از تمتع جنسی بهره مند خواهند بود، عادل كوتوالی 22 معشوقه خواهد داشت و افرادی كه فقیرند یا می خواهند پاكدامن زندگی كنند از داشتن یكی هم محرومند. اگر زن از اینكه با داشتن شوهر دائم یا موقت، از آمیزش با مردان دیگر ممنوع باشد و اگر عدالت اجتماعی در زمینه ی مسائل جنسی نیز حكمفرما باشد یعنی اجتماع وسیله ی ازدواج افراد ناتوان را فراهم كند، خود به خود تعدد زوجات و متعه های زیاد از میان می رود. در جامعه ی قدیم ما زن از آمیزش با مردان متعدد ممنوع بود ولی عدالت اجتماعی نبود. نتیجه این بود كه افراد متمكن و شهوت پرستی از زنان زیادی متمتع بودند و افراد زیادی از تشكیل عائله محروم بودند. در اجتماع امروز آن بی عدالتی سر جای خود هست ولی رفع قید و ممنوعیت از زنان و به اصطلاح آزادی آنها سبب
جلد پنجم . ج5، ص: 221
شده كه هر جوانی كه فقط یك اتومبیل و درآمد متوسطی داشته باشد، بیش از هارون الرشید از زنان در رنگهای مختلف متمتع گردد.

برداشتن قیود مذهبی تعدد زوجات و متعه در اجتماع حاضر سبب نمی شود كه مردان همه زن بگیرند و به یك زن قناعت كنند، بلكه سبب می شود كه افراد متمكن به واسطه ی عدم تقید زن، بیش از پیش از زنان رنگارنگ و مختلف بهره مند شوند.

23. قدر مسلّم این است كه اسلام با هوسرانی و شهوترانی سخت مخالف است. در اصطلاح اخبار این گونه شهوترانیها «ذوّاقیت» نامیده شده است. اسلام نخواسته است كه با تشریع ازدواج موقت وسیله ی ذوّاقیت فراهم كرده باشد. اسلام طرفدار ریاضت و تجرد و عزوبت نیست، سخت با تجرد به مبارزه پرداخته است، تا حدودی كه حاجت جسمانی ایجاد می كند تسكین غریزه را واجب و لازم شمرده است ولی در عین حال نمی خواهد هیچیك از شهوات حالت عطش روحی پیدا كند و همه ی همّ و فكر و ذكر كسی پیروی از شهوت باشد.

ولی باید ببینیم از چه راهی می توان اولاً جلو ذوّاقیت را گرفت، ثانیاً به علاقه ی جنسی نظم داد كه در حدود لازم همه ی افراد اعم از زن و مرد بهره مند شوند و از تجرد خارج شوند.
[1] در جلد 4 تفسیرالمیزان، صفحه ی 315، این را اززاد المعاد و محاضراتراغب نقل می كند.
[2] در تفسیرالمیزان، جلد 4، صفحه ی 293 می گوید: متمتع محصن شمرده نمی شود و این مطلب از مسلّمات فقه شیعه است.
[3] حرمت نكاح با غیر در آن حالت كه زوجه ی این شخص است، و حتی عقد در این حال یا زنای با چنین زنی موجب حرمت ابدی می گردد.
[4] [از اینجا تا آخر همین بند، محل ستاره، مطالبی است كه در نسخه ی اصل دستنویس بر روی آنها یك خط طولی كشیده شده است. علت خط خوردگی به احتمال زیاد مورد استفاده قرار گرفتن این مطالب در جای دیگری بوده است. نظر به اینكه به حذف این قسمت از یادداشتها از طرف استاد یقین نداشتیم، با بیان این توضیح به درج آن مبادرت ورزیدیم. ]
[5] [در نسخه ی اصل دستنویس مطلب ناتمام مانده است. ]
[6] مكرر نمره ی قبل است.
[7] یعنی موافقت با مقتضای زمان.
[8] اتفاقاً دنیای به اصطلاح پیشرفته ی امروز توصیه می كند كه وجود رقبا را تحمل كند- رجوع شود بهزناشویی و اخلاق، تألیف راسل.
[9] و بحمداللّه حالا وجود ندارند!
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است