یكی از مسائل مورد توجه این است كه با اینكه در كشورهایی
نظیر آمریكا و انگلستان و روسیه و فرانسه و آلمان به زن و مرد
متساویاً حق مداخله در امور سیاسی داده اند چرا عملاً زنان كمتری
نامزد و انتخاب می شوند، خصوصاً با توجه به اینكه نیم بیشتر این
رأی دهندگان زن هستند؟
چرا زنان نتوانسته اند مركز قدرت حزب كمونیست شوروی یا
چین را مثلاً در اختیار بگیرند؟ چرا نتوانسته اند جهان مدار بشوند؟
رجوع شود به ورقه ی حقوق زن در اروپا، زن و كار خارج.
ایضاً رجوع شود به ذیل صفحه ی 160 لذات فلسفه، علت هجوم
زنان به كارهای خارج و معلولات زیانبار این كار یعنی نرینه گری.
ایضاً رجوع شود به لذات فلسفه، صفحه ی 168.
رجوع شود به مقاله ی «زن جنس برتر» در شماره ی 79 مجله ی زن
روز، صفحه ی 38 و ایضاً شماره ی 66، صفحه ی 61.
در شماره ی 120 مجله ی زن روز، صفحه ی 67 ضمن اینكه می نویسد:
آلن ژرارد، فرانسوی مشهوری است كه سالها از عمرش را وقف
مطالعه در زندگی هموطنانش كرده است. . . دكتر در رشته ی فلسفه
است. تعداد 1646 زن و شوهر ساكن 144 نقطه ی مختلف فرانسه
جلد پنجم . ج5، ص: 296
را مورد مطالعه قرار داد و برای همه ی آنها پرسشنامه هایی
فرستاد. نتایجی كه به دست آورد كاملاً غیر منتظره بود.
از آن جمله می نویسد:
94 درصد مردان فرانسوی میل دارند همسرشان فقط
خانه داری كند.
رجوع شود به تمدن اسلام و عرب گوستاو لوبون، صفحه ی 529.
رجوع شود به مجله ی زن روز، شماره ی 126، صفحه ی 6، راجع به زن
و نمایندگی مجلس سخنانی كه از زنان برجسته ی اروپایی در مورد
كارهای سیاسی كه منجر به اختلال امور خانوادگی شده است نقل
شده.