در
کتابخانه
بازدید : 671622تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد پنجم
مقدمه
Collapse حرف زحرف ز
زبان- لغتهای فارسی در زبان عربی
زبان عربی و قرآن
زبان و آفات آن
زبان فارسی و لغات عربی
زبان فارسی
زبان عربی
زبان عربی و زبان فارسی
زرارة، حاجب بن زرارة
زرارة بن اعین
زردشت
زمان- انواع زمانها
زمان و مقتضیات آن- ادوار تاریخ از نظر روح عصرو طرز تفكر
مقتضیات زمان
زمان و مقتضیات آن
زمستان
زن
مسائل مربوط به زن
نهضت زن و علل و ماهیت آن
زن در آمریكا
زنان آمریكایی
زن- اخلاق جنسی
زن- اخلاق جنسی در میان راهبان و ارباب دیرها
زن- سقط جنین- تنظیم خانواده
خانواده و لزوم آن از نظر اجتماع- عقیده ی راسل
خانواده
خانواده- نظر ارسطو
خانواده- اخلاق خانوادگی
اهمیت خانواده و اهمیت زن از این نظر
حقوق خانوادگی- ولایت پدر بر دختر
حقوق خانوادگی- ولایت پدر بر فرزند
حقوق خانوادگی- مسئله ی ولایت پدران بر فرزندان
حقوق خانوادگی- زن- ولایت پدر بر دختر باكره
حقوق خانوادگی- حق ولایت پدر بر فرزند
حقوق خانوادگی- مسئله ی حضانت
یادداشت خانواده در اسلام
تنظیم خانواده پیشگیری یا سقط جنین
خانواده، تطورات تاریخی زندگی خانوادگی، انواع ازدواجها
آیا اجتماع خانوادگی طبیعی است یا نه؟
خانواده
فلسفه ی زندگی خانوادگی
زن- خانواده
زن- شركت زن در فرزند با مرد
زن- بلوغ دختران- نه سالگی
زن، خانواده، ماركسیسم
خانواده یا اشتراك جنسی
زن در اسلام
زن و حكومت مرد بر او
زن- حكومت و قوامت مرد بر زن
حكومت و قوامت مرد بر زن- زدن زن- خشونت عمردرباره ی زنها
زن- نشوز، شقاق، قسمة
زن- اختلافات خانوادگی (شقاق)
زن، اختلافات خانوادگی
زن- دو زن مساوی یك مرد در عتق
زن
زن- حیض
زن- شركت در مجامع
زن- نظر عمر درباره ی زن
زن- نزول آیه ی حیض
زن- انواع نكاح در جاهلیت- مبادله ی زنان
تاریخ حقوق زن از نظر مالی
تاریخ زن- زن در یونان و ایران قدیم
تاریخ حقوق زن در قدیم
تاریخ حقوق زن- مَثَلها
تاریخچه ی حقوق زن
تاریخ حقوق زن در دنیای قدیم
حقوق زن در اروپای قدیم
تاریخ حقوق زن در اروپا، زن و كار خارج
تاریخ حقوق زن، حقوق زن در اروپا
زن در تورات- تاریخ زن
زن- مظالم مرد بر زن و تفسیر تاریخ
حقوق زن- زن در كتاب السیاسة ارسطو
یادداشت مبانی حقوق زن- مسجد ارك، خرداد 54
مبانی حقوق زن از نظر اسلام
یادداشت مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
حق مرد بر زن و حق زن بر مرد
یادداشت درباره ی حقوق زن
مبانی حقوق زن از نظر اسلام
حقوق خانوادگی
مسائل مربوط به زن كه قابل بحث است
زن در اجتماع ما
زن- متعه
زن- نكاح منقطع، بحثهای مربوطه
زن- نكاح منقطع، منابع
زن- مهر
زن- فلسفه ی مهر و انفاق
مهر- صَدُقه- نحله
زن- نفقه
زن- یادداشت نفقه
زن- اجرت بضع
زن- مذمت زن
مدح و ذمّ زن
زن- احترام زن (دختر)
زن- عامة اهل النار النساء
مدح و ذمّ زن در اسلام
مدح و ذمّ زن در روایات
زن
زن و مرد از نظر فروید
زن در تمدن اسلامی
زن
اسلام و زن- حق زن بر مرد
اسلام و زن- جنس لطیف
اسلام و زن
نظر اسلام درباره ی زن
خدمات اسلام به زن
زنان مبرّز مسلمان
زن در میان مسلمین- انحطاط مقام زن در دوره ی تركها
زن- روحیه ی زن از نظر یك شاعر جاهلی، پول و جوانی
زن در نهج البلاغه
مدح و ذمّ زن
زن- دفن دختران از نظر باخرزی
زن- دخترداری
یادداشت زن در قرآن
زن در قرآن
یادداشت قرآن و مسائل مربوط به زن
زن- عشق
زن- رابطه ی جنسی از نظر اسلام پلید نیست (اخلاق جنسی)
زن- مسئله ی غیرت (اخلاق جنسی)
زن- حیا و عفت و رابطه ی آن با تكامل فردی و اجتماعی
زن به حسب غریزه بیش از مرد، اجتماعی یعنی خادم مقاصد اجتماع است
زن- عفاف- كمونیسم جنسی
زن و مرد، عفاف، و لزوم ارضاء تمایل جنسی درمحیط خانوادگی
زن- زنای زن و زنای مرد (عفاف)
شغل و كار زن
اخلاق و تربیت زن
زن- جلوگیری از آبستنی- نظریه ی پزشكی رازی و بوعلی
زن- آثار و فواید ازدواج، خانواده
زن- ماده ی 170 قانون مدنی
زن و مرد- مسئله ی قصاص
زنان در غزوات
زن، ازدواج- رسوم هند و عرب و یهود و مجوس درشركت چند مرد بر یك زن در ازدواج
زن- انواع ازدواجهای جاهلی كه اسلام منسوخ كرد
زن- مسئله ی ولایت پدر بر دختر
زن- اهمیت مقام مادری
زن- برتری مردان بر زنان
زن- خواستگاری
زن مسلمان و مقایسه ی وضع او با زن اروپایی
تاریخ حقوق زن در اروپا و میان اروپاییان قدیم
مبدأ خلقت زن و مرد از نظر داستانهای ایرانی و تلمودی
زن- انواع ازدواجهایی كه در جاهلیت بوده است
تزیّن مرد برای زن
زن و سیاست
زن و سیاست- پناه دادن (جوار) زن
زن- قضا و سیاست
زن و جهاد- سیاست
زن- حاكم عهد- سیاست
زن و كار خارج از خانه
شهادت زن
زن و شهادت
زن و شهادت و قضاء
زن و شهادت و قضاء- مدارك
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود- عدد قبل از اسلام
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود- كفائت در دین و در مال
تعدد زوجات- شروط و قیود- شرط جنسی
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود-
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود- آیه ی «و ان خفتم »
زن- تعدد زوجات- شروط و قیود- عدالت
زن- معایب تعدد زوجات
زن- معایب تعدد زوجات- ایراد بر تعدد زوجات
زن- علل تاریخی تعدد زوجات
زن- علل تعدد زوجات
زن- علل تعدد زوجات- زیادی عدد زنان
زن- تعدد زوجات- مسئله ی چندهمسری و یاكمونیسم جنسی
زن- خانواده یا كمونیسم جنسی
زن- حرمسرا در شكل فرنگی- تعدد زوجات
تعدد زوجات و حرمسراداری در شكل فرنگی
زن- تعدد زوجات، علل فزونی مرگ و میر در مردان
زن- علل تعدد زوجات، روحیه ی تنوع طلبی در مرد
زن- علل تعدد زوجات- روحیه ی زن (غیرت یا حسادت)
زن- علل تعدد زوجات-
زن- تعدد زوجات به شكل اروپایی
زن- تعدد زوجات
زن- یادداشت تعدد زوجات
زن- حرمسرا
زن- تاریخ تعدد زوجات و سیر آن در میان مسلمین
زن- تاریخ تعدد زوجات در ایران قدیم
زن- تاریخ تعدد زوجات- فحشا در ایران قدیم
زن- تعدد زوجات- مدارك
زن- فلسفه ی طلاق
زن- طلاق در اروپا و آمریكا
رسول اكرم- هبه ی زنها
تزویج صغیر و صغیرة
زن- تمكین
زن- قتل دختر در میان رومیان
زن، عده ی وفات
زن- طلاق
زن- طلاق- امساك بمعروف او تسریح باحسان
زن- طلاق- یادداشت بحوث فقهیه
زن- طلاق- تمتیع مطلّقه
زن- طلاق- طلاق مفقودالاثر
زن- حق طلاق حاكم
زن- طلاق حاكم به خاطر عدم انفاق
زن- طلاق قضایی
زن- مبغوضیت طلاق- توصیه به عدم مبادرت
زن- طلاق- عامل تربیت
زن- طلاق- شرط وكالت طلاق برای زن
زن- خلاصه ی مقاله ی «زن مسلمان و محدودیتهایش» در مجله ی زن روز شماره ی 42
زنا
زنادقه
زنادقه و دهریین در اسلام
زندان
زندان و حبس
فلسفه ی زهد، عبادت، اخلاص
زهد، ترك دنیازدگی
تعریف زهد: برداشت كم و بازدهی زیاد
یادداشت فلسفه ی زهد
زهد
زهد و معرفت- فلسفه ی زهد
ماهیت و هدف و فلسفه ی زهد
زهد، رهبانیت، ریاضت- تیرماه 51
زهد، رهبانیت، ریاضت
زهد و ریاضت نفس و آمادگی برای معنویت
زهد و ریاضت
زهد و ریاضت- حق بدن، حق چشم، حق همسر
یادداشت زهد و ریاضت نفس
مسائل زهد
زهد
تعریف زهد
زهد، آزادی
زهد و استغنا
زهد- تجمل
فلسفه ی زهد
زهد در اسلام غیر از رهبانیت است
زیارت شهدا و اولیا
زیارت قبور اولیا
Expand حرف سحرف س
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
رجوع شود به رساله ی تدبیر منزل صفحه ی 90، عقیده ی شیخ درباره ی طلاق قضایی. همچنین رجوع شود به آخر شفا و به كتاب المرأة بین الفقه و القانون.

رجوع شود به عروة الوثقی، كتاب النكاح، فصل محرمات بالمصاهرة، مسئله ی 43. در آنجا سید در مسئله ی ازدواج به اختین كه تقدم و تأخر آنها مجهول است، راجع به اجبار زوج به طلاق به آیه ی امساك بمعروف او تسریح باحسانتمسك می كند. رجوع شود به شروح عروة. عجیب این است كه مرحوم آقای بروجردی در حاشیه می فرماید: لم یظهر لی وجه الاستدلال بالایة الشریفة و ان كان المدعی لایخلو من وجه! 1. سخن در این نیست كه طلاق همیشه باید قضایی باشد، با نظر قاضی صورت بگیرد به این معنی كه اگر زن و شوهر اختلاف پیدا كردند در طلاق و یكی خواهان بود و دیگری نبود، به موجب اینكه
جلد پنجم . ج5، ص: 365
اختلافی است در امری كه دو طرف ذی حق اند قاضی باید در میان آنها حكم كند؛ زیرا ما ثابت كردیم كه طلاق حق طبیعی مرد است و قاضی نمی تواند حكم بدهد كه دو نفری كه علقه ی طبیعی میان آنها از میان رفته، علقه ی طبیعی داشته باشند. اختلاف اگر درباره ی انجام وظیفه و تعیین مرزهای حقوقی و تكلیفی باشد، وظیفه ی قاضی است ولی در موردی كه عاطفه نقش ركن اساسی را دارد و با نبودن آن موضوع مورد نظر منتفی و معدوم و مرده است، از قاضی كاری ساخته نیست.

سخن در این است كه اگر مردی نه می خواهد با زن زندگی كند ونه حاضر است او را طلاق [دهد] آیا قاضی می تواند دخالت كرده طلاق دهد یا نه؟ 2. مسئله ی دیگر این است كه چرا در صورتی كه طرفین توافق به طلاق كرده اند باز هم به عقیده ی آقایان باید قاضی نظر بدهد، و به عقیده ی ما باز هم مساعی كافی برای عدم وقوع آن صورت بگیرد؟ این بدان جهت است كه ازدواج مقدس است هم از نظر خود زوجین، زیرا پیوند روحی غیر از پیوند عادی است كه قابل پیوستنهای متعدد و بازكردنهای متعدد باشد، و هم از این نظر كه كانون نسل جدید است.

از اینجا می توان فهمید كه طلاق جنبه ی اجتماعی دارد ولی جنبه ی قضایی ندارد.

3. مطلب دیگر این است كه اگر بناست طلاق جنبه ی قضایی داشته باشد، چرا ازدواج جنبه ی قضایی نداشته باشد؟ چرا ازدواجها نباید با نظر قضات و تصویب آنها صورت بگیرد؟ آیا بهتر نیست كه هر دو نفری كه می خواهند تصمیم به ازدواج بگیرند، به محكمه پیشنهاد كنند و محكمه پس از بررسی، نظر خود را ابراز دارد؟ ممكن است جواب بدهند كه مقایسه ی ازدواج با طلاق صحیح نیست، زیرا ازدواج مبنای تأسیس حقوق و توافق میان زوجین است، یعنی اولاً هنوز حقوقی در میان نیست، ثانیاً اختلاف حقوقی در كار نیست، ولی طلاق پس از آن است كه حقوقی برقرار شده و اختلاف در كار است. قاضی فقط در اختلافات حقوقی می تواند
جلد پنجم . ج5، ص: 366
دخالت كند نه بیشتر.

اما می توان به این جواب ایراد گرفت كه چرا طلاقهایی كه با توافق طرفین صورت می گیرد باید با نظر قاضی باشد؟ پس معلوم می شود ملاك، اختلافات حقوقی نیست بلكه جنبه ی اجتماعی آن است؛ یعنی در موضوعاتی كه با سرنوشت اجتماع سروكار دارد باید اجتماع مداخله و نظارت كند. اینجاست كه معلوم می شود هریك از ازدواج و طلاق جنبه ی اجتماعی دارند نه جنبه ی قضایی [و] فرقی میان طلاق و ازدواج باقی نمی ماند.

حقیقت این است علت اینكه كسی حاضر نیست محاكم بر ازدواجها حكومت و نظارت كنند، این است كه ازدواج كار دل است، عشق است، طبیعتش آزادی می خواهد. وقتی كه نظارت و ولایت والدین شرط نیست، نظارت و ولایت محاكم به طریق اولی شرط نیست.

از همین جا معلوم می شود كه ازدواج بقائاً نیز نمی تواند محكوم حكم محكمه باشد. طلاق مربوط است به بقاء و لابقاء ازدواج.

4. به عقیده ی ما ازدواج هیچ وقت جنبه ی قضایی نمی تواند داشته باشد، یعنی ازدواجی كه به زور محكمه صورت بگیرد در اسلام وجود ندارد حتی در مورد دختران اغفال شده. بهتر این است كه اغفال كننده را توصیه كنند كه اغفال شده را عقد كند، اما نباید او را به این كار مجبور كنند.

اما در طلاق هنگامی كه از شكل طبیعی خود خارج بشود، جای مداخله ی قضاء هست. در ازدواج خروج از شكل طبیعی معنی ندارد و در طلاق معنی دارد. طلاق طبیعی آن است كه زوج در وقتی كه قصد سازش ندارد و نمی خواهد با زن زندگی كند او را رها كند؛ یعنی پس از آنكه از نظر روح حیات خانوادگی كه تصاحب احساسات است او را رها كرده و از چنگال عواطف و احساسات او خارج شده، او را از قید و بند قانونی نیز رها سازد. اما اگر از نظر تصاحب احساسات و از نظر قلب او را رها كرده است و بخواهد از نظر قید قانون او را
جلد پنجم . ج5، ص: 367
نگهداری كند و زن نخواهد بماند، در این صورت طلاق جنبه ی غیر طبیعی پیدا می كند، مانند زایمان غیر طبیعی كه اگر طبیعی می بود فقط احتیاج به قابله داشت ولی اگر غیر طبیعی باشد علاوه بر قابله احتیاج به جراح و عمل دارد.

5. احتیاج به جراحی و عمل در موارد سایر قراردادها نیز هست.

سایر قراردادها نیز آنگاه كه می خواهد منحل بشود، گاهی به صورت طبیعی صورت می گیرد مثل اینكه شركت مالی قابل افرازی افراز می شود، گاهی صورت غیر طبیعی به خود می گیرد مثل اینكه مالی (از قبیل گوهر، در بعضی مواقع خانه) مشترك میان چند نفر است و قابل تقسیم نیست و در فروش یا استفاده ی موقت یا اجاره ی آن توافق نمی شود؛ چه باید كرد؟ آیا باید آن را به حال خود گذاشت یا نه؟ آیا حاكم شرعی به صورت یك جراح و یك قطع كنِ رابطه ی غیر قابل اصلاح می تواند دخالت كند و بیع قهری و زوری انجام دهد و ثمن آن را تقسیم كند یا نه [1]؟ البته می تواند. اینها كار حكومت و یا قاضی و بالاخره حاكم شرعی است.

6. در رساله ی حقوق الزوجیة، صفحه ی 162 حقوق زوجه را در چهار قسمت ذكر می كند:

الف. نفقه و كسوة ب. وطی در هر چهار ماه یك بار ج. مضاجعت یك شب در چهارشب د. عدم مشاكسة بدون مجوز شرعی در صفحه ی 163 می گوید:

و اما الاثار المترتبة علی تخلف الزوج فیمكن حصرها فی نقطتین: الاولی فسح المجال امام الحاكم الشرعی لاجراء الطلاق. الثانیة فی مقابلته بسلب حقوقه علیها فی قبال تخلفه
جلد پنجم . ج5، ص: 368
عن حقوقها.
[1] رجوع شود به رساله یازالة الشیوعآقای حلی در بحوث فقهیه.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است