در
کتابخانه
بازدید : 671499تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد پنجم
مقدمه
Expand حرف زحرف ز
Collapse حرف سحرف س
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
می گویند از یونس نحوی پرسیدند: اشعر شعرای جاهلیت كیست؟ گفت: امرؤالقیس اذا ركب، و النابغة اذا هرب، و زهیر اذا رغب، و الاعشی اذا طرب
جلد پنجم . ج5، ص: 424
یری الناس دهناً فی قواریر صافیا
و لم یدر ما یجری علی رأس سمسم
كسی كو بر نظامی می برد رشك
نفس بی آه بیند دیده بی اشك
بیا گو شب ببین كان كندنم را
نه كان كندن، ببین جان كندنم را
به هر دُر كز دهان خواهم برآورد
زنم پهلو به پهلو چند ناورد
به صد گرمی بسوزانم دماغی
به دست آرم به شبها شبچراغی
ز هر كشور كه برخیزد چراغی
دهندش روغنی از هر ایاغی
ور اینجا عنبرین شمسی دهد نور
ز باد سروش افشانند كافور
به شكّر زهر می باید خریدن
پس هر نكته دشنامی شنیدن
من از دامن چو دریا ریخته دُر
گریبانم ز سنگ طعنه ها پر [1]
سخن گوهر شد و گوینده غواص
به سختی در كف آید گوهر خاص [2]
ولی علی علیه السلام می فرماید:

الا ان اللسان بضعة من الانسان، فلایسعده القول اذا امتنع و
جلد پنجم . ج5، ص: 425
لایمهله النطق اذا اتسع، و انّا لامراء الكلام و فینا تنشبت عروقه و علینا تهدلت غصونه.
[1] كلیات نظامیصفحه ی 222
[2] كلیات نظامیصفحه ی 72
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است