در
کتابخانه
بازدید : 485102تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Collapse مقدّمه مقدّمه
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Expand <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Expand <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Expand <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Expand <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Expand <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ریشه ی طرح مسأله «عدل» را در جهان اسلام، تنها در علم كلام و در میان متكلّمان نباید جستجو كرد، ریشه ای هم در جای دیگر دارد و آن فقه اسلامی است.

جامعه ی اسلامی از بدو تشكیل، بر محور كتاب و سنّت تأسیس شد. این جامعه مقررات و قوانین خود را اعمّ از عبادی یا تجاری یا مدنی یا جزائی یا سیاسی از منبع
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 55
وحی الهی می خواست. آنجا كه تكلیف یك حادثه در قرآن بطور صریح بیان شده است و یا سنّت قطعی در میان است و یا دسترسی به شخص رسول خدا و یا ائمه ی معصومین (از نظر شیعه) ممكن بود تكلیف روشن بود. اما آنجا كه آیه ی صریح یا سنت قطعی وجود نداشت و دسترسی به معصوم هم نبود طبعا پای اجتهاد و استنباط به میان می آمد.

اینكه اجتهاد از كی آغاز شد و چه تحولاتی در میان اهل سنت و چه تطوّراتی در شیعه پیدا كرد بحث دامنه داری است كه اینجا محل طرح آن نیست. تردیدی نیست كه از زمان رسول خدا و حدّ اقل از وقایع مقارن ایام وفات آن حضرت، این كار آغاز شد.

اما اینكه آیا از اول بطور صحیح انجام گرفت یا بطور ناصحیح، مطلب دیگری است و ما در جای دیگر به این مطالب اشاره كرده ایم [1].

فقه اسلامی نیز مانند علوم دیگر بسرعت متطوّر و متكامل شد و طبعا سیستمهای مختلفی در آن بوجود آمد. در میان اهل تسنن دو سیستم فقهی به وجود آمد: سیستم اهل حدیث كه بیشتر میان فقهای مدینه معمول بود و سیستم رأی و قیاس كه بیشتر میان فقهای عراق معمول بود.

روش اهل حدیث این بود كه در مسائل، در درجه ی اول به قرآن رجوع می كردند، اگر حكم مسأله را در قرآن نمی یافتند به حدیث پیغمبر مراجعه می كردند، اگر احادیث، مختلف بود، به ترجیح احادیث از نظر راویان سند می پرداختند، اگر در حدیث نمی یافتند و یا ترجیحی در میان احادیث مختلف به دست نمی آوردند به اقوال و فتاوای صحابه رجوع می كردند و اگر از این راه هم طرفی نمی بستند كوشش می كردند به نحوی از اشاراتی كه در نصوص هست چیزی استفاده كنند و بندرت اتفاق می افتاد كه به رأی و قیاس متوسل شوند.

روش اهل قیاس غیر این بود. آنها اگر حكمی را در قرآن یا سنّت، قطعی نمی یافتند به احادیث منقوله چندان اعتماد نمی كردند زیرا آنها را غالبا مجعول یا تحریف شده می دانستند. معتقد بودند كه یك نفر فقیه در اثر ممارست در مقررات قطعی اسلامی، به روح قوانین اسلامی آشنا می شود و از روی مشابهات می تواند حكم مسأله ی مورد نظر را اكتشاف كند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 56
اهل رأی و قیاس معتقد بودند كه «عدالت» و «مصلحت» می تواند راهنمای خوبی برای فقیه باشد. اینجا بود كه فقیه، خود را موظف می دید كه درباره ی آنچه «مقتضای عدالت» است و آنچه مصلحت اقتضا می كند بیندیشد. اصطلاحاتی از قبیل «استحسان» یا «استصلاح» از همین جا پیدا شد.


[1] . این بنده در نشریه ی سالانه ی «مكتب تشیّع» منتشر در قم در سال 1340، مقاله ای تحت عنوان «اصل اجتهاد در اسلام» نگاشت و این تاریخچه را به طور فشرده ذكر كرد. طالبان می توانند به آن مقاله مراجعه كنند. [این مقاله در كتاب «ده گفتار» اثر استاد شهید به چاپ رسیده است ] .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است