در
کتابخانه
بازدید : 485074تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Expand مقدّمه مقدّمه
Collapse <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Expand <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Expand <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Expand <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Expand <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Expand <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
قبلا گفتیم كه در میان صفات پروردگار، دو صفت است كه از نظر شبهات و ایرادهای وارده ی بر آنها، متقارب و نزدیك به یكدیگرند: عدالت، حكمت.

منظور از عادل بودن خدا این است كه استحقاق و شایستگی هیچ موجودی را مهمل نمی گذارد و به هر كس هر چه را استحقاق دارد می دهد، و منظور از حكیم بودن او این است كه نظام آفرینش، نظام احسن و اصلح، یعنی نیكوترین نظام ممكن است.

خواجه نصیر الدین طوسی می گوید:

جز حكم حقی كه حكم را شاید، نیست
حكمی كه ز حكم حق فزون آید نیست
هر چیز كه هست، آن چنان می باید
آن چیز كه آن چنان نمی باید نیست
لازمه ی حكمت و عنایت حق این است كه جهان هستی، غایت و معنی داشته باشد. آنچه موجود می شود یا خود خیر است و یا برای وصول به خیر است.

«حكمت» از شئون علیم بودن و مرید بودن است و مبیّن اصل «علّت غائی» برای جهان می باشد، ولی «عدالت» ارتباطی به صفتهای علم و اراده ندارد، عدالت به مفهومی كه گفته شد از شئون فاعلیّت خداوند، یعنی از صفات فعل است نه از صفات ذات.

اشكال مشترك در مورد «عدل» و «حكمت» پروردگار، وجود بدبختیها و تیره روزی ها و به عبارت جامع تر «مسأله ی شرور» است. «مسأله ی شرور» را می توان تحت عنوان «ظلم» ایراد بر عدل الهی بشمار آورد و می توان تحت عنوان «پدیده های بی هدف» نقضی بر حكمت بالغه ی پروردگار تلقّی كرد، و از اینرو است كه یكی از موجبات گرایش به مادّیگری نیز محسوب می گردد. مثلا وقتی تجهیزات «دفاعی» و «حفاظتی» موجودات زنده را در برابر خطرها، شاهدی بر نظم و حكمت الهی می گیریم فوراً این سؤال مطرح می شود كه اساساً چرا باید خطر وجود داشته باشد تا نیازی به سیستمهای دفاعی و حفاظتی باشد؟ چرا میكروبهای آسیب رسان وجود دارند تا لازم شود به وسیله ی گلبولهای سفید با آنها مبارزه شود؟ چرا درنده ی تیزدندان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 88
آفریده می شود تا احتیاجی به پای دونده و یا به شاخ و دیگر وسائل دفاع باشد؟ در جهان حیوانات از طرفی ترس و حسّ گریز از خطر در حیوانات ضعیف و شكار شدنی وجود دارد، و از طرف دیگر سبعیّت و درنده خوئی در حیوانات نیرومند و شكاركننده قرار داده شده است. برای بشر این پرسش مطرح می شود كه: چرا عامل هجوم و تجاوز وجود دارد تا لازم شود تجهیزات دفاعی از روی شعور و حساب بوجود آید؟ این پرسشها و اشكالات كه حلّ آنها نیازمند به تجزیه و تحلیل های دقیق و عمیقی است، مانند یك گرداب مهیب، گروه هائی را در خود فرو برده است. براستی در اینجا باید گفت:

در این ورطه كشتی فرو شد هزار
كه نامد از او تخته ای در كنار
فلسفه های ثنوی مادی، و فلسفه های بدبینانه، غالباً در این گرداب مهیب شكل گرفته اند.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است